دور زمان به نيمه شعبان رسيده است
اندوه و درد و غصّه به پايان رسيده است
بر جسم مُرده ي همگان جان رسيده است
از آسمان ، خليفه ي رحمان رسيده است
تابيدن ستاره ي مجلس مبارك است
ميلاد ماه پاره ي نرجس مبارك است
اين صاحب كمال كه از راه آمده ست
اين وجه ذوالجلال كه از راه آمده ست
اين حُسنِ بي زوال كه از راه آمده ست
اين مُصصطفي خِصال كه راه آمده ست
بُـرهان قاطع همه ي دوستان ماست
نصّ حديث گفته ، #علی زمان ماست
اين نورسيده ماه شبستان نرجس است
اين سوره ي تبارك قـرآن نرجس است
اين زينتي كه بركت دامان نرجس است
روح امام يازدهم ، جـان نرجس است
فرمانبري از او به همه خلق گشته فرض
جايي كه هست جزو صِفتهاش"ربّ أرض"
از هيبتش بفهــم كه فرزند عسكري ست
لبخند او به خاطر لبخندِ عسكري ست
لبهاي او عسل كه نگو ، قندِ عسكري ست
دلبند و دلپسند و خوشايندِ عسكري ست
اين حرف جز به وصف تو انشا نمي شود
"هر يوسفي كه يوسف زهرا نمي شود"
دل در هواي وصل تو بي تابِ سامراست
چشمم در انتظار شب و خوابِ سامراست
يادت كليدِ اصليِ ابــوابِ سامراست
راه وصالت از دل سردابِ سامراست
احساس مي كنيم كه فردا از آن ماست
وقتي دعا براي تو ورد زبان ماست
شيعه به انتظار تو بايد بأيستد
وقتي كه اسم خاص تو آيد بأيستد
پاي كسي به جز تو نشايد بأيستد
تا پيش خصم رُخ بنمايد بأيستد
با اينكه سيره ات چو مُحمّد، مُحبّت است
دلهاي دشمنان تو مغلوبِ وحشت است
بايد كه ذوالفقار بگيري به دستِ خود
روي فَرَس ، مهار بگيري به دستِ خود
با جبر ، اختيار بگيري به دستِ خود
از دشمنت قرار بگيري به دستِ خود
بينند چون كه خلق ، علمداريِ تو را
اقــرار مي كنند #علي واريِ تو را
آقا بيا و بر سـَلَفي ها عِـتــاب كن
قدري پيِ هلاكتِ داعش شتاب كن
با دست خويش آن دو نفر را عذاب كن
ما را شريك اين همه فعل ثواب كن
از خون تمام معركه را رنگ مي كني
وقتي به شيوه ي پدري جنگ مي كني
اي قتله گاهْ ديده ي ما زودتر بيا
اي پير اشكِ كرب و بلا زودتر بيا
جان شهيدِ دستْ جدا زودتر بيا
يارا ! به خاطر اُسرا زودتر بيا
جدّت صدات مي زند از منبر سنان
"عجّل عليٰ ظهوركَ يا صاحب الزّمان"
#محمد_قاسمی
#صاحب_الزمان
#نیمه_شعبان
@sher_alavi | شعرعلوی
هدایت شده از مدح مولا | یزد
🌙 شعر علوی شاعران یزد ۱
🌙 وحشی بافقی
#شاعران_یزد
@madhmola_yazd
اول علیست قبلِ ازل، ابتدا علیست
پایان علیست آخرِ بی انتها علیست
مرکز علیست نقطه ی پرگار را علیست
محور علیست گردش این چرخ با علیست
شد می شود نشد دمِ مشگل گشا علیست
ذکری که کرده وا گره از کار یا علیست
آن حاکمی که در طلب تخت و تاج نیست
فکرِ رعیت است و به فکرِ خراج نیست
جنّت #نجف به مُلکِ دگر احتیاج نیست
بیمارم و به جز دمِ #حیدر علاج نیست
مثلش ندیده چشم فلک لافتی علیست
تنها امیر و مردِ جهان مرتضی علیست
قبله علیست کعبه و بتخانه را چه کار
رزقم علیست آب و غذا دانه را چه کار
ساقی علیست غصه ی پیمانه را چه کار
جلدِ #نجف شده پرِ من لانه را چه کار
شاهی که رزق داده به دستِ گدا علیست
شاهی که قنبرش شده اند انبیا علیست
پیمانه ام بده صدو ده بار می خورم
از جام کوثری قدح یار می خورم
دارم چگونه بر در و دیوار می خورم
تنها به عشقِ #حیدر کرار می خورم
سرمستِ مرتضی شده ام دلربا علیست
آن زرگری که کرده مِسم را طلا علیست
از بینِ باده ها میِ انگور بهتر است
مستیِ پر حرارت و پر شور بهتر است
از هرچه نور نورُ علی نور بهتر است
چشمانِ منکرِ تو شود کور بهتر است
تنها مسیرِ رفتنِ سمتِ خدا علیست
آنکه به دادمان برسد در جزا علیست
سرمست و دل سپرده ی جام #علی شدیم
ما خاکِ پای هر چه غلامِ #علی شدیم
هو می کشیم و عاشق نام #علی شدیم
شکرِ خدا گدای امامِ #علی شدیم
گَردیم و خاک و ذره فقط ، کیمیا علیست
آنکه گرفته دستِ مرا هر کجا علیست
هستم همیشه سائلِ این در ، #ابوتراب
لطفت همیشه از همه بهتر #ابوتراب
یا مرتضی #علی مدد #حیدر #ابوتراب
ما را شبی #نجف بِبَر آخر #ابوتراب
من پاسبانِ این حرمم ، با وفا علیست
آنکه نکرده کلبِ خودش را رها علیست
دریا فقط تو هستی و ماها کویر #علی
آقا فقط تو هستی و ماها فقیر #علی
جان می دهم اگر که بگویی بمیر #علی
لعنت به منکرانِ امیرِ غدیر #علی
دعوا سرِ ولی همه ی ماجرا علیست
الحق مع #علی وصیِ مصطفی علیست
گودال ماند و پیکرِ حنجر نداشته
هفتاد و دو تن و بدنِ سر نداشته
غارت، غروب و خواهرِ معجر نداشته
حرف از علیست اصغر و اکبر نداشته
شِبهُ النّبی و #حیدر کرب و بلا علیست
تکرار شد مدینه و در کوچه ها علیست...
#مهدی_شریف_زاده
#ابوتراب
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
🍃روح خداست آنچه گرفته به کَف ، #نجف
گوهر تویی و بحر زمین و صدف #نجف
پیشِ خدا چه کرده نصیبش شدی #علی
تیرش درست خورده میانِ هدف #نجف🍃
#حسین_واعظی
#نجف
@sher_alavi | شعرعلوی
🍃با غیر بگو ثواب در دست #علیست
دریاست سراب و آب در دست #علیست
چرخاندن ذوالفقار که چیزی نیست
چرخاندن آفتاب در دست #علیست🍃
#عاصی_خراسانی
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی
هدایت شده از مدح مولا | یزد
مقدمش را دیده گفتم سر نمی آید به کار
در هجوم نازِ او سنگر نمی آید به کار
واعظی چون او تبر بر شانه را در بطنِ شرک
منبری جز دوش پیغمبر نمی آید به کار
کرده تمرینِ خدابینی نبی قبل از عروج
این سفر بی جلوه ی #حیدر نمی آید به کار
حق بده که معترض باشند مژگانِ تو چون
با خمِ ابروت این لشکر نمی آید به کار
ضربهات خم کرد و زانوی تو صاف،این تیغ را
غیرِ بازوی تو آهنگر نمی آید به کار
در مصافت خصم جمله پا شود مانند باد
در فرار از شیر، دست و سر نمی آید به کار
غیر از اینکه یک نفس باشد نگینِ دستِ تو
قلعه ها را تا قیامت در نمی آید به کار
قلعه ها از خیبر و مرحب ز عمر، آموختند
در مصافِ تو در و پیکر نمی آید به کار
در ازای چند سر یک پیکر افتاده چرا
کشتههایت را فرار آخَر نمی آید به کار
کعبه! از این روسیاهی دست باید شست چون
قبله با خالِ لب ِ #حیدر نمی آید به کار
پیش چشم ِ خلق که دیده قیام ات را به بدر
فاش میگوییم ما محشر نمی آید به کار
سینه ی من چیست؟دشتِ عشق و خالت دانه ای
جز غمت از سینه ی من در نمی آید ، بکار
#محمدرضا_رضائی
#امیرالمؤمنین
@sher_alavi | شعرعلوی