اشعار عالمِ و فوت عالِم
——————
دانش بجو که علم، فروغ درایت است
عالِم به روزگار، چراغ هدایت است
عالِم بُود امین خداوند بین خلق
وارث به انبیا و ز حق، لطف و آیت است
عالِم چو بحر و علم، گهر، سینه چون صدف
غوّاص علم باش تو را گر کفایت است
عالِم ز بعد مرگ بوَد زنده نام چون
کاثار و شهرتش به جهان خود روایت است
مسندنشین عِلم نگردد فنا ولی
سلطان مُلک، سلطنتش سست غایت است
عالِم در آسمان هُدی همچو بدر تام
گِردش ستارگان شرف بینهایت است
گر جاهل است دشمن عالِم شگفت نیست
خفاش هم ز دیدن خور، در شکایت است
«آهی» به خلق گرچه شهان حاکمند لیک
عالِم به هر دو صاحب حُکم و ولایت است
(آهی، 1393، 612)
آهی، علی، (1393). انوارمعرفت(مجموعه اشعار آیینی)، تهران:محمل.
#عالم
#ختم_خوانی
#مجلس_ختم
📚قال رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم):اَلعُلماءُ اُمناءَ اللهِ عَلی خَلقِه
دانشمندان، امنای خداوند بر بندگانش هستند.(نهجالفصاحه، ص 580)
📚قال الصادق(علیهالسلام):اِنّ العُلماءَ ورثةُ الانبیاء
دانشمندان وارثان پیامبران هستند.(اصول کافی، ج1، ص32)
📚قال امیرالمؤمنین(علیهالسلام):لیسَ لِسلطانِ العلمِ زَوال
دولت علم را زوال و پایانی نیست.(نثراللالی، ص98)
📚قال امیرالمؤمنین(علیهالسلام):الملوکُ حُکّامٌ علیالناسِ و العلمُ حاکمٌ عَلَیهِم
پادشاهان حاکم بر مردم هستند و عِلم حاکم بر پادشاهان است.(امالی شیخ طوسی، ص56)
📚امام على عليهالسلام:
إذا ماتَ العالِمُ ثُلِمَ فِي الإسلامِ ثُلمَةٌ لايَسُدُّها شَيءٌ إلى يَومِ القِيامَةِ
🏴 با مرگ هر عالم و دانشمند، چنان رخنهاى در اسلام پديد میآيد كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرونمیپوشد.
📚 المحاسن: ج ۱ ، ص ۳۶۴
•┈┈••✾••┈┈•
#عالم
#ختم_خوانی
#مجلس_ختم
🌼بسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼
✍️امام حسن مجتبی علیه السلام:علم و دانش را از هر طریقی فرا گیرید، ثبت کنید و چنانچه نتوانستید آن را در حافظه خود نگه دارید بنویسید و در منازل خود قرار دهید.
📗احقاق الحق ج11 ص 235
♦️نکته:توصیه می شود دوستانی که در کلاس مداحی اساتید شرکت می نمایند، مطالب را ثبت و نگهداری نمایند و درصورت توان، به چاپ برسانند.
این نکات ارزشمند، تاریخ مداحی کشور را خواهد ساخت.
زیارت امام رضا(علیه السلام)
زائر شده روح نیازم در زیارت
هر بار می گیرد ز جسم من نیابت
کم می شود با پای ظاهر پا گذارند
چون زائران اینجا دلی آماده دارند
سبقت گرفته چشم، از دل بارِ دیگر
اشک آمده تا که بیفتد پای دلبر
صحن شما صحن سبکبالان نور است
این گنبد پُرنورتان چون کوه طور است
تابیده از نور حرم تا دورها دور
اینجا سلیمان بشنود آوای هر مور
از آمریکا و قلب آفریقا به اینجا
دلها شده جذب تجلی های آقا
آهن شده ذوبِ تجلیِ الهیش
*پس* بوده گردیده به دربار رضا *پیش*
اینجا نفس ها زیر زانو نیست محبوس
بین پَرِ خُدّام، زائر گشته پابوس
تا پاگذاری در سپهرِ شمس هشتم
در مهربانی های سلطان می شوی گُم
با هر زبانی سوی این درگاه آیی
بر درد خود خواهی گرفت اینجا دوایی
حاجات، در پای ضریح او برآید
گرنام مهدی را بیاری او فزاید
برچوب های خشکِ دل "طاهر" زد آذر
هر نامه محتاج ست بر امضای آخر
#طاهر
#مجیدطاهری
#ایام_زیارتی
#شعرامام_رضا_علیه_السلام
ایام زیارتی امام رضا(علیهالسلام)
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبهروی تو بلاتکلیف میماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم
به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
تماشا میشوی آیه به آیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی دیگر ابایی نیست میگویم:
که من یک شاعر درباریام مداح سلطانم
(سیدحمیدرضا برقعی)
وقتی حضرت امام رضا(علیهالسلام) داخل نیشابور شدند، دو محدث معروف، یعنی: ابوزرعه و ابن اسلَم به خدمت حضرت آمدند و ایشان را به اجدادگرامیشان قسم دادند که لطف فرمایند و صورت مبارک خویش را به آنها نشان دهند و سپس حدیثی از پدران خود برای آنها روایت فرمایند. چون آنها این خواهش را نمودند حضرت اسب خود را نگاهداشتند و بعد روپوش خود را برداشتند؛ در این حال گروههای مختلف مردم ایستاده بودند و این صحنه را تماشا میکردند؛ تا چشمانشان به روی مبارک حضرت افتاد، بعضی از شوق، فریاد شدید میزدند، گروهی گریه میکردند و بعضی لباس خود را از دلتنگی پاره میکردند و برخی خود را به خاک افکنده بودند و آنها که نزدیک بودند، زین اسب امام(علیهالسلام) را میبوسیدند و بعضی نیز تلاش میکردند تا چهرۀ حضرت را ببینند. از این صحنه چنان شوری در مردم افتاده بود که روز به نیمه رسید و آنقدر گریه کردند که اگر اشکها جمع میشد مثل رودی جاری میگشت. رهبران و بزرگان جامعه فریاد میزدند که ای مردم گوش بدهید و با صداهای خود حضرت را اذیت نکنید و بگذارید ایشان بتوانند حدیثی بفرمایند، همانا اذیت آن حضرت، اذیت پیغمبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) است.
اینجا مردم آنقدر ارادت خویش را به اهل بیت(علیهمالسلام) و امام رضا(علیهالسلام) نشان دادند که حضرت مهلت سخن گفتن نداشتند؛ اما روز عاشورا هم وقتی حضرت سیدالشهدا(علیهالسلام) مقابل لشگر کوفه آمد و خواست آنها را موعظه و نصیحت فرماید آن بدبختها، صداهای خویش را بلند کردند وگوش نمیدادند؛ حضرت فریاد میزدند وای بر شما که به سخن من گوش نمیدهید تا شما را به راه صحیح هدایت نمایم و نبود در آنجا یک خداپرستی که فریاد بزند، مردم! این پسر پیغمبر است؛ چرا او را اذیت میکنید، چرا ساکت نمیشوید که موعظۀ خود را بفرماید و کلام خود را به پایان برساند؟
کمیت شاعر در شعر خود به آن اشاره کرده و بر حضرت امام باقر(علیهالسلام)خوانده و آن حضرت را به گریه درآورده:
وَ قتیلٌ بالطّفِّ غودرَ فیهمُ بَینَ غوغاءِ اُمةٍ و طَغامٍ
یعنی شهید در کربلا مانده و گرفتار شد در میان مردمان نانجیبی، بین غوغای جماعتی از ناکسان و فرمایگان.
(قمی، 1377، ج2، 336)
نرفته از نظرم ذوالجناح بر مي گشت
كه رفته رفته صدايت ضعيف تر مي گشت
ز بس كه بر بدنت زخم هاي كاري بود
كه زخم ِ تازه اگر بود بي اثر مي گشت
در ازدحام حرامي و نيزه هايِ بلند
شكافِ زخم ِ تنت باز و بازتر مي گشت
ميان حلقه ي نامحرمان خودم ديدم
كه شمر با سرت از قتلگاه بر مي گشت
غروب بود و ربابَت ميانِ آتش و دود
هنوز بين ِ مزاري پي ِ پسر مي گشت
شعری از رهی معیری
شبي در حرم قدس
ديده فرو بستهام از خاکيان
تا نگرم جلوۀ افلاکيان
شايد از اين پرده، ندائي دهند
يک نفسم، راه بجائي دهند
اي که بر اين پردۀ خاطر فريب
دوخته اي ديدۀ حسرت نصيب
آب بزن، چشم هَوَسناک را
با نظر پاک ببين، پاک را
آنکه در اين پرده، گذر يافته است
چون سحر از فيض نظر يافته است
خوي سحرگير و نظر پاک باش
راز گشايندۀ افلاک باش
خانۀ تن، جايگه زيست نيست
در خور جانِ فلکي نيست، نيست
آنکه تو داري سر سوداي او
برتر از اين پايه بَُود، جاي او
چشمۀ مسکين، نه گهرپرور است
گوهر ناياب، به دريا در است
ما که بدان دريا، پيوسته ايم
چشم ز هر چشمه، فرو بسته ايم
پهنۀ دريا، چو نظرگاه ماست
چشمۀ ناچيز، نه دلخواه ماست
پرتو اين کوکب رخشان نگر
کوکبۀ شاه خراسان نگر
آينۀ غيب نما را ببين
ترک خودي گو و خدا را ببين
هرکه بر او نورِ رضا تافتهست
در دل خود، گنج رضا، يافتهست
سايۀ شه، مايۀ خرسندي است
ملک رضا ملک رضامندي است
کعبه کجا؟ طوف حريمش کجا؟
نافه کجا، بوي نسيمش کجا؟
خاک ز فيض قدمش، زر شده
وز نفسش، نافه معطر شده
من کيام؟ از خيل غلامان او
دست طلب سوده به دامان او
ذرۀ سرگشته خورشيد عشق
مرده، ولي زندۀ جاويد عشق
شاه خراسان را، دربان منم
خاک در شاه خراسان منم
چون فلک آئين کهن ساز کرد،
شيوۀ نامردمي، آغاز کرد،
چاره گر، از چاره گري بازماند،
طاير انديشه، ز پرواز ماند،
با تن رنجور و دل ناصبور
چاره از او خواستم از راه دور
نيم شب، از طالع خندان من
صبح برآمد، ز گريبان من
رحمت شه، درد مرا چاره کرد
زنده ام از لطف، دگرباره کرد
بادۀ باقي، به سبو يافتم
وين همه از دولت او يافتم
مشهد اول تيرماه ١٣٤٧
✍#رهی_معیری
امام رضا(علیه السلام)
غزل
آمدم توشه بگیرم به شما برگردم
راه برمن بنمایی به خدا برگردم
یارضاجان مددی تا به نوایی برسم
هیچ جایی نروم تا به رضا برگردم
تا مرادم بدهید آمده ام در بزنم
حاجتم را نظری تا که روا برگردم
همه دل داده ی وصلند و به دلبر مایل
می دهم دل که به دریای وفا برگردم
بی قراری چه کنم زد به نهادم آتش
خرمنم سوخته اینجا نه، کجا برگردم
پاره ای از تن پیغمبر اکرم باشید
جان من! مُعجزه ای معجزه تا برگردم
پای هر مرثیه را کرببلا وا کردید
آمدم نزد شما کرببلا برگردم
#مجیدطاهری
زمان رها گشتن از خود/زمان سفر تا خدا شد
دوباره دل عاشق من/هوایی صحن رضا شد
غریب غریبان رضا جان/شهید خراسان رضا جان
تو را خوانم از عمق جانم/به چشمان گریان رضا جان
دخیلک یا مولا/گل باغ زهرا
علی بن موسی علی بن موسی
یا مولا یابن الزهرا...
خوشا بر کسی که اسیر ِ/تولای آل عبا شد
خوشا بر کسی که گدای ِ/سر کوی لطف رضا شد
رضا رأفت و لطف و غفران/رضا عادتش جود و احسان
خوشا بر کسی که بخواند/رضا را به چشمان گریان
نوای دل ما/مدد یابن الزهرا
علی بن موسی علی بن موسی
یا مولا یابن الزهرا...
غریبی او گشته معلوم/ز زهر جفا گشته مسموم
دل از شرح این ماجرا سوخت/که جان داده در حجره مظلوم
جواد از مدینه رسیده/به آن حجره و چشم او تر
سرش را به دامن گرفته/فلک غرق غم شد سراسر
ولی وا مصیبت/ازین داغ عظمی
ز قلب حسین و/تن ارباً ارباً
یا حسین یابن الزهرا...
(امیرعباسی)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای که گفتی 《فَمَن یَمُت یَرَنی》
جان فدای کلام دلجویت
جانم علی جانم علی...
🖤🖤🖤
انالله و اناالیه راجعون
پیرغلام اهل بیت(علیهم السلام) ، مرحوم حاج علی قصری، به دیدار حق شتافت.
نثار روحش فاتحه و صلوات.
○○○○○○○○○○○○○○○○
...《فمن یمت یرنی》کلام امیرالمومنین(علیه السلام) است به این معنی: هرکس بمیرد مرا می بیند.
📚نکات مداحی
آموزش معارف قرآن کریم و ادعیۀ مأثور در مداحی اگر به نوعی باشد که تأثیر قرآن و ادعیه در شعرشاعران آیینی که در حوزۀ مداحی سرودهاند مشخص گردد و اساتید، این تأثیر را آموزش داده و نمود آن را بیشتر مشخص سازند، سبب ارتقاء سطح محتوایی مداحی میگردد.«مرحوم آهی(از اساتید مداحی)معتقد بود صرفاً صور خیال، صناعات لفظی، ادبی و معنوی، شعر را زیبا نمیکند و در بحث اشعار آیینی باید به آیات و روایات توجه داشت»(بهتویی، 16فروردین1400)
#نکات_مداحی
📚نگاهی به پیشینۀ آموزش مداحی
اهلالبیت(علیهمالسلام) نشان میدهد که درگذشته، آنچه مورد آموزش قرار میگرفته علوم و تجارب ادبی، از سوی اساتیدی بود که خود اغلب شاعر بودند و یا با حفظ کردن اشعار طولانی، به مهارتی در شعر رسیده بودند که میتوانستند اشعار را نقد نمایند."علی آهی" از اساتید و شاعران این حوزه گفته است:«آن موقع این سبک و سیاق نبود که دستگاههای موسیقی را به مداح یاد بدهند؛ استاد، هر کسی را با توجه به استعدادش راهنمایی میکرد؛ صدایمان و سبکمان به درد خودمان میخورد؛ اگر میخواستیم تقلید از سبک کس دیگری بکنیم به زمین میخوردیم؛ آن موقع فقط اشکالات شعری را از ما میگرفتند؛ وگرنه نوع خواندن هرکسی خاص خودش بود...»(آهی، 1392، 12) و به نظر میرسد هماکنون این دیدگاه صحیحی میتواند باشد و هرقدر رویکرد ادبی و شعری نسبت به موسیقی بیشتر میشود سطح انحرافات پایینتر میآید. در حال حاضر، دکلمهخوانها که از آواز استفاده نمینمایند و با شعر، مجلس خویش را مدیریت میکنند و مداحانی که اتکای آنها بیشتر بر شعر است تا آواز، بسیار موفقترند و اساتید، میتوانند کمک بیشتری در جهت تأثیربخشی بر مجالس به آنها بنمایند.
در قدیم آنچه استاد از مداح انتظار داشت خواندن اشعار بود؛ آهی میگفت:«...ما تشویق میشدیم به شعر حفظ کردن و شعر را نزد استاد بردن و خواندن در مجالس؛ آنجا هم میخواندیم و ایرادمان را میگرفتند و اصلاح میکردیم. ما از ده سالگی شروع کردیم به مداحی و الان نزدیک هفتاد و دو سال هست که مداح هستیم و نزدیک به پنجاه و دو سه سال هم هست که شعر میگویم»(همان،10) او که هنرجویان بسیاری را در این راه تربیت کرد، سالها فقط با خواندن اشعار در مجالس به مداحی اهلالبیت(علیهمالسلام)میپرداخت؛ آهی میگفت:«ما از قدیم تا الان همۀ منبرمان را با شعر اداره میکردیم؛ مگر اینکه بخواهیم دوکلمه بگوییم که بین دو مطلب در شعر ربطی بدهیم»(همان،13)
#نکات_مداحی
📚شور و حال در مداحی
اساتید اعتقاد داشتند مداح باید رسانهای باشد که اعتقادات را توسط شعر به مردم میرساند و قرآن کریم و احادیث ائمه(علیهمالسلام) را در قالب شعر به مردم منتقل نماید و شور و حالی که با ریتم و آهنگ بوجود میآید کم فایده است. "مهدی ماهرخسار" از اساتید میگفت:«مجلسی که فقط شور و حال داشته باشد گذراست و مجلسی که شعور داشته باشد ماندگار است؛ به شرط اینکه مداح یا منبری از فرمایشات ائمۀ اطهار(علیهمالسلام) بهره ببرد و شعر پر مغز و با محتوا بخواند...بایستی شاگردی بزرگان علم و ادب را بکند؛ کم نیستند از این بزرگواران. طرف نباید با گوش دادن نوار مداح شود؛ باید با استادان و بزرگان علم و ادب نشست و برخاست کند و پای درسشان شاگردی کند.»(ماهرخسار، 1392، 35)
#نکات_مداحی
📚آموزش معنی شناسی اشعار
انتخاب اشعار، مهم بود تا شعری خوانده شود که پر معنی و تأثیرگذار باشد؛ به این دلیل، فردی که به عنوان استاد شناخته میشود، باید اهل دقت باشد و ارزش اشعار را بشناسد؛ ماهرخسار میگوید:«ما استادانی داشتیم که سالها کار کرده بودند. اشعاری که انتخاب میکردیم برای آنها میخواندیم تا بگویند که این شعر خوب است و آن را حفظ کنیم، الان دیگر بعد از سالها کارکردن، تقریباً خودم به این تشخیص رسیدهام که این شعر به درد مردم میخورد یا نه، بیشتر معنی شعر برایم مهم بوده، نظر رهبری هم این است که شعر پرمغز و جهت دار باشد؛ البته خیلی روی آهنگ و ریتم اشعار تخصص نداشته و ندارم، بیشتر شعر برایم مهم است که بر دل شنونده اثر کند، "آقای ثابت" شعری گفته بود با این ابیات که:
تو سر دادی که سر در پیش نامردان فرو ناید
تو جان دادی که جان هر دو عالم را کنی احیا
...
من این شعر را سالهای قبل از انقلاب در حضور رهبری خواندم و ایشان مرا تحسین کردند. یا این بیت:
اسیری عیالت را چنین تفسیر عقل آمد
که ای انسان ز پای خویش بند بردگی بگشا
خب این اشعار یک دنیا حرف دارند؛ همیشه و برای همۀ نسلها تازگی دارند.»(همان، 37)
#نکات_مداحی
مرثیۀ کوتاه امام حسین(علیه السلام)
...
هوای گرم و دل زار و التهاب عطش
غم برادر و هجر عیال و داغ پسر
الا چه بود سبب از چه رو چرا به چه جرم
چه بود جرم و خطا، کاین جفا شدش کیفر
بفرقهای که از ایشان چنین خطا سر زد
مدام لعن خدا باد تا صف محشر
✍️بخشی از شعر مدرس اصفهانی
هدایت شده از انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران
#معرفی_کتاب
عنوان کتاب: الیقین باختصاص مولانا علي -عليه السّلام- بامره المؤمنین
نگارنده: سید رضی الدّین علی بن موسی بن جعفر بن طاووس
👇👇👇
هدایت شده از انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران
#معرفی_کتاب
📗از آثار فاخر و ارزشمند جناب سید بن طاووس کتاب گرانسنگِ "الیقین باختصاص مولانا علي -عليهالسّلام- بإمرة المؤمنين" میباشد. مؤلف گرانقدر در این اثر احادیثی را گردآوری نموده که به اهل ایمان یادآوری کند لقب امیرمؤمنان -علیهالسّلام- تنها برای حضرت امیر، اسدالله الغالب علیبنابیطالب -علیه السّلام- شایستگی دارد نه دیگران، و از اختصاصات اوست.
📗موضوع این کتاب روایاتی است در این باره که پیامبر لقب «امیرالمؤمنین» را به علی -علیهالسّلام- داده و این لقب اختصاص آن حضرت دارد. پیش از او نیز ابن غضائری (م ۴۱۱) کتابی با نام "التسلیم علی امیرالمؤمنین -علیهالسّلام- بامرة المؤمنین" داشته است.
📗 کتاب الیقین دارای مقدمهای مفصل و یک خاتمه و سه بخش با عنوان قسم است. مؤلف در مقدمه فهرست ۲۲۰ فصل کتاب را آورده و سپس در طی سه قسمت با عناوین زیر به بیان روایات پرداخته است:
قسم اول، احادیثی که بیان میکند علیبنابیطالب -علیهالسّلام- به نام امیرالمؤمنین خوانده میشد (شامل ۱۷۷ باب)؛ قسم دوم احادیثی که نامیدن آن حضرت به امام المتقین را اثبات میکند (شامل ۲۴ باب)؛ قسم سوم، احادیثی که لقب یعسوب الدین را برای آن حضرت اثبات کرده است (در ۱۹ باب). به گفته خود سید در کتاب التحصین، مجموع روایاتش در کتاب الیقین از ۳۰۰ گذشته است.
📗 سعی مؤلف در این کتاب بر استفاده و استدلال از منابع اهل سنت بوده است. برخی از این منابع عبارتند از: مناقب ابن مردویه، مناقب خوارزمی، تاریخ بغداد، کتب ابن عقده، کتاب المعرفه ثقفی، کتاب المعرفه رواجنی، حلیة الاولیاء از ابونعیم اصفهانی و بسیاری از منابع دیگری که بخشی از آنها اکنون موجود نیست، مانند کتاب "مناقب" که آن را تالیف محمد بن جریر طبری صاحب تاریخ میداند. در مجموع کثرت منابع وی و دستیابی او به کتبی که امروزه در دست نیست، دارای اهمیت و قابل توجه است. چنانکه بیان سلسله اسناد، اعتبار کتاب را بیشتر میکند.
📗ابن طاووس دو اثر دیگر در تکمیل یا استدراک کتاب "الیقین" تالیف کرده است: "الانوار الباهرة" و "التحصین فی اسرار ما زاد علی کتاب الیقین"، که در التحصین منقولات سید از کتب شیعه بسیار است. کتاب الیقین همراه با کتاب التحصین در یک مجلد چاپ شده است.
🆔 @nahjalbalaghah_ir
هدایت شده از انجمن علمی مطالعات نهج البلاغه ایران
1897471746_482862797.pdf
17.67M
http://alfeker.net/library.php?id=1503
کتاب: الیقین باختصاص مولانا علی -علیه السّلام- بامره المؤمنین
نویسنده: سید رضی الدّین علی بن موسی بن جعفر بن طاووس
🆔 @nahjalbalaghah_ir
در کتاب فوق👆، به غیر از احادیث ناب دربارۀ امیرالمؤمنین(علیهالسلام) اشعاری از صفحه 691 تا پایان در مدح حضرت آمده است.
👈از جناب آقای دکتر عترت دوست، برای ارسال این کتاب ارزشمند، قدردانی و تشکر می نماییم.
#مربع_ترکیب
#ازدواج_امیرالمومنین_و_حضرت_زهرا_علیهم_السلام
#عروسی_خوبان
شب عروسیِ خوبان، شبی دل انگیز است
سپهرِ دیدۀ دامادِ ما گُهر ریز است
عروسِ صبح سعادت، خوش و سحرخیز است
فضای جشن حبیبان، محبت آمیز است
سبد سبد گل نرگس تو از بهار بیار
برای آنکه بریزی بپای یار بیار
ترنّم دل میهمان و میزبان عشق است
چه شادمان و غزلخوان، دوان دوان عشق است
بزرگ° رازِ شگفتِ میانمان عشق است
سرودِ شادی یاران در این مکان عشق است
تبسم دل و دلبر به هم چه روح افزاست
شب زفاف گل آغوش عاشقان زیباست
بپای عاشق و معشوق، گل برافشانید
عبوس را به عروسِ چمن بخندانید
لباس شور و شعف بر تنش بپوشانید
دلی که خسته و مانده ست را بجوشانید
خبر خبر که جوانی ز غم شده آزاد
به حجلۀ گل و بلبل قدم زده داماد
عروس، حب علی را به روح و جان دارد
به زیر سایۀ زهرا خوش آشیان دارد
ز نور فاطمه مِهری خدانشان دارد
به دست دسته ی گل، از گلشن جنان دارد
عروس، سوره ای از سوره های قرآن است
عروس، مفتخر از نور عشق و ایمان است
دعا به زوج جوان کرده عاقد دیندار
بزرگِ قوم، شده گرم خواندن اذکار
پر از ثمر بشود زندگیِ شان چو انار
به دختران و پسرهای پاک و هم بسیار
به دست بوسیِ پیرانِ با خرد «طاهر»
پدر و مادر خود را مبر تو از خاطر
(مجید طاهری)
بر اوج محبت علی اوجی نیست
در بحر بجز کرامتش موجی نیست
در کل ممالک و مذاهب به جهان
مانند علی و فاطمه زوجی نیست
#این_عشق_الهی_ست 💚
#شعر_و_سبک_مداحی
سالروز ازدواج مولای متقیان حضرت علی (علیه
السلام) و حضرت زهرای مرضیه (سلام الله علیها) بر شما ارادتمندان،مبارک باد.
آیینه بگیرید که چشم و...
هنگام بهار است و شکوفا شدن گل
در باغ نشاید سخنی جز سخن گل
دارم سخنی با تو از آن گل که مثالش
پیدا نشود هیچ کجا در چمن گل
قبل از ٫ گل آدم که از آبست و تراب است
از نور سرشتند ملائک بدن گل!
این جا، نه بهشت است که برتر ز بهشت است
خوبان، همه جمعند در این انجمن گل!
آکنده شود باغ بهشت از نفس یاس!
تا باد صبا بگذرد از پیرهن گل
چندی است که در جان علی ریشه دوانده ست
مِهر گل و حُسن گل و خُلق حَسَن گل
آیینه گرفتند و ملائک همه دیدند
پیچیده به پای دل حیدر رَسَن گل!
امروز در ارکان فلک هلهله بر پاست
مولای جهان آمده بر خواستن گل!
بر جان نبی می رسد از لطف خداوند
بوی خوشی از سوی اویس قرن گل!
خوبان، همه جمعند که بر خواسته ی دوست
پاسخ شنوند از لب شکر شکن گل
آن گاه که گل گفت:«نعم» حضرت خاتم
بر خاست که تا بوسه زند بر دهن گل
یا شیر خدا در دو جهان خلق نکردند
غیر از تو کسی همسر و هم خویشتن گل
نقاش ازل در همه ی پرده ی هستی
مانند شما نقش نزد مرد و زن گل
آیینه بگیرید که چشم و دل«کوثر»!
روشن شود از نور جمال حسن گل!
آیینه بگیرید که ما هم ز اشارات
شایدکه بیابیم نشان از وطن گل!
✍محمد قولی میاب«کوثر»
۱۴۰۰٫۴٫۲۱
"یاعلی گفت با تمام وجود تا همهعمر با علی باشد
با علی باشد و طنین دلش دمبهدم ذکر یاعلی باشد
آمد و چشم خانه روشن شد از حضورش، تلألؤ نورش
آمد و جلوه کرد تا با عشق، محو نور خدا، علی باشد
خانه یعنی بهشتی از احساس، زن این خانه تا که فاطمه است
خانه یعنی جهانی از امید، مرد این خانه تا علی باشد
شرح این زندگی فقط عشق است داستانی که خطبهخط عشق است
حرفی از درد نیست وقتی که یار دردآشنا علی باشد
شب جشن است آمدم مادر! شاعر لحظههایتان باشم
شعر زیباست تا زمانی که نور این بیتها علی باشد
به دعای تو سخت محتاجم! مهربانِ علی دعایم کن!
تا دلم آنچان که میخواهی شیعۀ مرتضی علی باشد
ورد لبهای من به لطف شما از ازل ذکر یاعلی بوده
لطف کن باز تا که ذکر لبم تا ابد نیز یاعلی باشد
#سالروز_ازدواج_امیرالمومنین_و_حضرت_زهرا
#سیدمحمدجواد_شرافت
♦️شعروسبک مداحی
گر علی دل، قرار او زهراست
ور علی گل، بهار او زهراست
او که خود فخر خلقت است به حق
مایۀ افتخار او زهراست
جلوهگاه خداست خود، اما
جلوۀ کردگار او زهراست
ذوالفقارش اگر عدوکُش شد
جوهرِ ذوالفقار او زهراست
در علی میتوان خدا را دید
زآنکه آیینهدار او زهراست
او ندارد به دار دنیا مِهر
تا که دار و ندارِ او زهراست
سیر، از سِیْرِ باغ و گلزارست
گل و باغ و بهار او زهراست
خود میان بهشت میبیند
تا به خانه کنار او زهراست
#سالروز_ازدواج_امیرالمومنین_و_حضرت_زهرا
#علی_انسانی
آسمان میخواند امشب قدسیان دف میزنند
حوریان کل میکشند و خاکیان کف میزنند
شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟
تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟
آسمانی بیکرانی, عاشق دریا شدی
آمدی آیینهی انسیهی حورا شدی
امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا !
شب شبِ عشق است, ای داماد پیغمبر بیا !
بیش از اینها با دل محبوب ما بازی نکن
پیش این نیلوفر یکدانه غمازی نکن
مثل اقیانوس آرام است این بانو ولی
در دلش توفان بپا کردی, مدارا کن علی!
«لیله القدر» نگاهش یا علی! اجر تو است
او «سلام فیه حتی مطلع الفجر» تو است
از ازل در پرده بود آیینه دارش میشوی
در عبور از کوچه باغ عشق, یارش میشوی
قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنیست
وای! وقتی میرسد دریا به دریا دیدنیست
ماه در امواج دریا دیدنی تر میشود
قدر زهرا با علی فهمیدنی تر میشود
مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد
روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد
ای بلال امشب اذانی را که میخواهی بگو
«اشهد ان علیا حجت الله»ی بگو
با خدیجه کاش چادر می کشیدم بر سرش
وقت رفتن کاش میبوسید او را مادرش
«اُمّ اَیْمَن» ! مثل مادر دور زهرا میپری
تا نریزد اشکی امشب از سر بی مادری
عقد زهرا و علی در آسمانها بسته شد
سرنوشت عشق هم بر زلف آنها بسته شد
گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است
خوب میدانست حیدر بی زره هم حیدر است
تا مدینه روح را با حاجیان پر میدهیم
دل به چشم کوثر و دستان حیدر میدهیم
#سالروز_ازدواج_امیرالمومنین_و_حضرت_زهرا
#قاسم_صرافان