eitaa logo
شاعرانه
29.8هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
631 ویدیو
47 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | مترسانیدمان از های‌و‌هوی پوچ این امواج؛ که ما چون پیرهن از تن درآوردیم جان‌ها را 🔹 شعری که آقای مصطفی تبریزی امسال در دیدار رمضانی شاعران با رهبر انقلاب خواند👇 ✍مترس از خشم طوفان و علم کن بادبان‌ها را دل ما کشتی نوح است سیر بی‌کران‌ها را مترسانیدمان از های‌و‌هوی پوچ این امواج که ما چون پیرهن از تن درآوردیم جان‌ها را رجز لالایی ما بوده تا بوده، چه باک از مرگ؟ که در گهواره می‌دیدیم خواب آسمان‌ها را زمین می‌خواست ما دلبستگان نام و نان باشیم پریدیم و رها کردیم اما آشیان‌ها را... 📜 @sheraneh_eitaa
دلبر که به حسن او نبودست و نه هست آمد بر من دوش نه هشیار، نه مست او مست زباده بود و من مست از حسن او آمده در عتاب و من رفته ز دست 📜 @sheraneh_eitaa
زان کوزهٔ می که نیست در وی ضرری پر کن قدحی بخور به من ده دگری زان پیشتر ای صنم که در رهگذری خاک من و تو کوزه‌ کند کوزه‌گری 📜 @sheraneh_eitaa
می‌روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه خویش بخدا می‌برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه خویش 📜 @sheraneh_eitaa
‍ ای خواب که می بینمت از بهر خیالی حـیـف اسـت که با دیده تو را نیست وصـالی شبتون در پناه حق🌙 📜 @sheraneh_eitaa
چون دلم زمزمهٔ شوق برآرد هر صبح از سر حال به رقص آیم و چرخی بزنم |صبحتون بخیر و پر برکت🌸🌿 📜 @sheraneh_eitaa
با هواپیمای کاغذی خیالم با صفای احساست به سویم پرواز کن! سرزمینی های سحر آمیز را سر سبز خواهی دید و من، بلندترین تاج درخت خواهم شد تا به تو سایه و سر پناه بخشم از دو دستت دو بال فرشته بساز برایم بازیچه ی رویا واندکی هم آرامش به ارمغان آور اما قبل از اینکه چیزی بگوئی به عشق شکوفای قلبم نگاه کن! 📜 @sheraneh_eitaa
گفت در چشمان من غرق تماشایی چقدر گفتم آری، خود نمی‌دانی که زیبایی چقدر! در میان دوستداران تا غریبم دید گفت: دوره‌گرد آشنا! دور و بر مایی چقدر! ای دل عاشق که پای انتظارش سوختی هیچکس در انتظارت نیست، تنهایی چقدر عاشقی از داغ غیرت مرد و با خونش نوشت دل نمی‌بندی ولی محبوب دلهایی چقدر آتش دوری مرا سوزاند، ای روز وصال بیش از این طاقت ندارم، دیر می‌آیی چقدر... ‌ 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | کاکایی: وظیفه‌ام ناامید نکردن این نسل است عبدالجبار کاکایی در گفت‌وگو با اکبر نبوی: 🔹هنوز به عنوان شاعر وظیفه خودم می‌دانم که این نسل را ناامید نکنم. 🔹ناامید کردن یعنی تشویق به مهاجرت، به رفتن، به پشت کردن به وطن، به همه چیز. 📜 @sheraneh_eitaa
از چشم تو افتادم و دیدم که به جز من هر قطره که از چشم تو افتاد، گهر شد! در کوزه‌ی خشکیده، "نم"ی راه ندارد بیچاره نگاهی که به امید تو تر شد 📜 @sheraneh_eitaa
روایت کرد چشمانت شکوه شیرمردان را عبور کوه‌های غیرت و مردان ایران را نگاهت راوی فتح طلوع صبح سنگرهاست شهادت داد قلبت روزهای سخت طوفان را بگو از اشک‌های سرخ، از سجاده‌های عشق بگو از سبزپوشانی که دانستند باران را بیا تفسیر کن از آیه‌ها صبح شهادت را از آوینی که آرامش دهد غوغای این جان را ببین ماییم و دنیا، روزهایمان غرق در غفلت شقایق کو نشانت فتح کن فصل زمستان را 📜 @sheraneh_eitaa
عبدالجبار کاکایی 15 شهریور 1342 در ایلام به دنیا آمد و همان ابتدای تولد به همراه خانواده خود در عراق سکونت گزید و هنگامی که یک سال و نیم بیشتر نداشت با خیل رانده شدگان به ایران بازگشت. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در زادگاه خود گذراند. شاعر شدن کاکایی به روایت خودش از پانزده سالگی آغاز شد. کاکایی در زمینه‌های سرودن شعر، نقد و بررسی، اجرای برنامه‌های ادبی در صدا و سیما و مطبوعات فعالیت دارد. کاکایی شاعر بسیاری از تیتراژهای سریال‌های تلویزیونی است. آثار کاکایی«آوازهای واپسین»، «مرثیه روح»، «سال‌های تاکنون»، «حتی اگر آیینه باشی»، «زنبیلی از ترانه»، «فرصت نایاب»، «با سکوت حرف می‌زنم»،«با تو این ترانه‌ها شنیدنی ست»، «بی چتر و بارانی»، «حق با صدای توست»، «دنیای بی آواز»، «حبس سکوت نشر»، «تاوان کلمات»، «عذاب دوست داشتن»، «لاو هات نیستان»، «حال من دست خودم نیست» هستند. کاکایی چندین سال است که در تهران سکونت دارد و کارمند رسمی وزارت آموزش و پرورش می‌باشد، اما فعالیت‌های خود را بیشتر در زمینه سرودن شعر، نقد و بررسی، اجرای برنامه‌های ادبی در صدا و سیما و فعالیت در مطبوعات متمرکز کرده است. علاقه کاکایی بیشتر معطوف به قالب‌های غزل و مثنوی است. از کاکایی مقالات و نقدهای فراوانی پیرامون شعر این روزگار در مطبوعات درج شده است. 📜 @sheraneh_eitaa
چند سالی‌ست که تکلیف دلم روشن نیست جا به اندازه تنهایی من در من نیست چشم می‌دوزم در چشم رفیقانی که عشق در باورشان قد سر سوزن نیست دست برداشتم از عشق که هر دست سلام لمس آرامش سردی ست که در آهن نیست حس بی قاعده عقل و جنون با من بود درک این حال به هم ریخته تقریبا نیست سال ها بود ازین فاصله می‌ترسیدم که به کوتاهی دل کندن و دل بستن نیست رفتم از دست و به آغوش خودم برگشتم جا به اندازه تنهایی من در من نیست 📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | از تو چه پنهان عاشقت بودم...❤️ شعرخوانی زیبا عبدالجبار کاکایی 📜 @sheraneh_eitaa
گفتم روزم ، گفت بدین روز مناز گفتم که شبم، گفت مکن قصه دراز گفتم زلفت، گفت که در مار مپیچ گفتم خالت، گفت برو مهره مباز 📜 @sheraneh_eitaa
شب آخر رسید اما برای عاشق آغاز است که عاشق خوب می‌داند سحر هنگامِ پرواز است اگر این است آقایم ندارد سفره‌اش پایان ضیافت خانه‌اش شُکرِ خدا هر روز و شب باز است خدا را شُکر در سی شب مرا دارالشفا آورد همین که دید بیمارم دلم لبریز امراض است خدا را شُکر مهمانِ امامی مهربان بودیم چرا ما آمدیم اینجا میان ما و او راز است خدایا کاش سال بعد سحر‌ها در بقیع باشیم که در صحن حسن یک طورِ دیگر گریه‌ها ساز است و شب‌ها جمع می‌گردیم گِردِ مرقدش آنجا کنارِ پنجره فولادِ زهرا که پُر اعجاز است توسل کن توکل کن خدا هست و خدا کافی است چه غم در پیش راه تو هزاران دست انداز است خدا را کاش بنویسند در این شب برای ما امامش را نَه سربار است بلکه خوب سرباز است حسین است و لبی خشک و... صدای لشکری سیراب کسی رو می‌زند که روی دستش کودکی ناز است الهی بشکند دست و کمان حرمله ، بد زد رُباب است و همین روضه: ببین چشم علی باز است... 📜 @sheraneh_eitaa
افسوس بر آن دیده که روی تو ندیده‌ست یا دیده و بعد از تو به رویی نگریده‌ست گر مدعیان نقش ببینند پری را دانند که دیوانه چرا جامه دریده‌ست آن کیست که پیرامن خورشید جمالش از مشک سیه دایرهٔ نیمه کشیده‌ست ای عاقل اگر پای به سنگیت برآید فرهاد بدانی که چرا سنگ بریده‌ست رحمت نکند بر دل بیچاره فرهاد آنکس که سخن گفتن شیرین نشنیده‌ست از دست کمان مهرهٔ ابروی تو در شهر دل نیست که در بر چو کبوتر نطپیده‌ست در وهم نیاید که چه مطبوع درختی پیداست که هرگز کس از این میوه نچیده‌ست سر قلم قدرت بی چون الهی در روی تو چون روی در آیینه پدید است ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا حلوا به کسی ده که محبت نچشیده‌ست با این همه باران بلا بر سر سعدی نشگفت اگرش خانهٔ چشم آب چکیده‌ست 📜 @sheraneh_eitaa
به خداحافظی تلخ تو سوگند نشد که تو رفتی و دلم ثانیه‌ای بند نشد با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد خواستند از تو بگویند شبی شاعرها عاقبت با قلم شرم نوشتند، نشد 📜 @sheraneh_eitaa
من امشب از رديف و وزن و از مصراع بيزارم ميان دفتر شعرم، فقط يک عـشق ڪم دارم شبتون بخیر🌙 📜 @sheraneh_eitaa
‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌از پشت پنجره ے نگاهت، آفتاب طلوع می ڪند! چہ قدر دل انگیز است صبــح از نگاه تـو.... |صبحتون بخیر و پر برکت🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
عمریست تا از جان و دل، ای جان و دل، می‌خوانمت تو نیز خواهان منی می‌دانمت، می‌دانمت گفتی اگر دانی مرا، آیی و بستانی مرا ای هیچگاهِ ناکجا، گو کِی، کجا بستانمت؟ 📜 @sheraneh_eitaa
بلدم شعر ببافم بلدم ناز کنم بلدی گیس ببافی..؟ بلدی باز کنی؟ تو که استاد سخن نام گرفتی امروز بلدی عشق خودت رو به من ابراز کنی؟ 📜 @sheraneh_eitaa
وصلِ تو کجا و منِ مهجور کجا دردانه کجا حوصلهٔ مور کجا هر چند ز سوختن ندارم باکی پروانه کجا و آتشِ طور کجا 📜 @sheraneh_eitaa
به یاد ساقی میخانه‌ام، شراب شراب مپرس حال دلم را که شد خراب خراب به آنچه دیده‌ام از خلق اعتمادی نیست که می‌زنند در این شهر بر نقاب نقاب ز دین‌فروشی اهل ریا نفهمیدیم کجا گناه گناه است و کی ثواب ثواب به بارگاه امیری دخیل باید بست که می‌دهد به سؤالات بی‌جواب جواب عجیب نیست که در شرح سطری از سخنش بیاورند رسولان بی‌کتاب کتاب فرشتگان مقرب هنوز هم در عرش به سر نهند در اندوه بوتراب تراب 📜 @sheraneh_eitaa
مرحوم عباسعلی براتی‌پور سال ۱۳۲۲ در تهران متولد شد و در تاریخ ۱ اردیبهشت ۱۴۰۲ به دلیل ایست قلبی درگشت. وی از اواخر دبيرستان به ادبیات علاقه پیدا کرد و دواوین شعرا را مطالعه کرد. پس از اخذ دیپلم به استخدام نيروی هوایی درآمد و با استعداد خوبی که داشت، در سال ۴۲ برای گذراندن دورۀ فنّی به کشور آمريکا اعزام شد. او حتی در خارج از کشور از سرودن غافل نشد. پس از پیروزی انقلاب انگیزه‌اش برای سرودن بیشتر شد و توانست قبل از بازنشستگی با درجۀ سرهنگی، اولین مجموعه کتاب شعرش را به چاپ برساند. براتی‌پور مدیر جلسات نقد و بررسی شعر حوزۀ هنری، مسئول صفحۀ ادبی روزنامۀ رسالت، عضو شورای شعر وزارت ارشاد و داور کنگره‌های شعر بوده است. «دل و دریا»، «ارغوانی‌ها»، «نقش مستوری» و «آیینه و ماه» از آثار او است. 📜 @sheraneh_eitaa