رود از جناب دریا فرمان گرفته است
یعنی دوباره راه بیابان گرفته است
تا حرف آب را برساند به گوش خاک
در عین وصل، رخصت هجران گرفته است...
تجدید نوبهار به باران رحمت است
باران، که خوی حضرت رحمان گرفته است
ای تشنگانِ شهرِ فراموش! خواب نیست
آری، حقیقت است که باران گرفته است
::
بر جادههای یخزده این ردّ گامِ کیست؟
این بیرق از کجاست که جولان گرفته است؟
بوی مدینه میوزد، این شور از کجاست؟
آیا رضاست راه خراسان گرفته است؟
بر کشتیِ نجات بگوییدمان که کیست
این ناخدا که دست به سکّان گرفته است؟
ری کربلاست یا تو حسینی که هجرتت
بغداد را چو شام گریبان گرفته است؟
ری خاکِ مرده بود، بگو کیستی مگر
کاینک به ضرب گام شما جان گرفته است
ایران به دستِ تیغ مسلمان نشد، که حق
این خاک را به قوّتِ برهان گرفته است
برهان تویی، که آینهواری امام را
نه نایبی که حکم ز سلطان گرفته است
پیغام غیبت است که انشاد میکنی
در نوبتِ حضور که پایان گرفته است
غیبت حضورِ عالم غیب است، وز نهان
خورشید سایه بر سر انسان گرفته است
ری پایتخت عشق علی شد، چنانکه قم
عشقی که بال بر سر ایران گرفته است...
::
یا سیّدالکریم! نگاهِ عنایتی
تهران تو را دو دست به دامان گرفته است
از تشنگانِ شهرِ فراموش یاد کن
تا بشنویم باز که باران گرفته است
#امید_مهدی_نژاد #شعر #عبدالعظیم_حسنی
📜 @sheraneh_eitaa
امید مهدینژاد سال ۱۳۵۸ در تهران متولد شد. او نخستین شعرهایش را در سال ۸۱ از طریق مطبوعات منتشر کرد و پس از آن وارد حوزۀ شعر طنز شد. مهدینژاد در عرصۀ نویسندگی نیز تجربیات خوبی دارد. وی بهعنوان نویسنده و سردبیر با مجلات و روزنامههای مختلفی مانند جامجم و آیندهسازان همکاری داشته و عضو هیئتتحریریۀ ماهنامههای متعددی مانند ماهنامۀ سوره بوده است. او در عرصۀ نثر و شعر افتخارات فراوانی کسب کرده است که از این میان میتوان به سرو بلورین جشنوارۀ شعر فجر در رشتۀ مقاومت اشاره کرد. «رجزمویه»، «پیادهها»، «پیش از اقیانوس» و «از قبیل زندگان» برخی از مجموعه اشعار او است.
#معرفی_شاعر #امید_مهدی_نژاد
📜 @sheraneh_eitaa
آن جانِ جهانِ جود برمیگردد
ـ بر اجدادش درود ـ برمیگردد
مردی که شنیدهاید غیبت دارد
با آنکه نرفته بود برمیگردد
#امید_مهدی_نژاد #امام_زمان #شعر
📜 @sheraneh_eitaa