eitaa logo
شاعرانه
25.5هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
862 ویدیو
83 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ بر من شب هجر تو سرآید آخر این صبح وصال تو برآید آخر دستی که ز هجران تو بر سر دارم از وصل به گردنت درآید آخر |صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃 📜 @sheraneh_eitaa
پای تو اگرچه در وفا محکم نیست در دست تو یک دردِ مرا مرهم نیست با این همه از غمت گزیرم هم نیست دل بی‌غم دار، کز تو دل بی‌غم نیست 📜 @sheraneh_eitaa
بر من، درِ محنت و بلا باز مخواه درد منِ دل داده ی جان باز مخواه جانی که به عاریت دو دم یافته‌ام چندانکه دمی بینمت آن باز مخواه 📜 @sheraneh_eitaa
عشق تو قضای آسمانست وصل تو بقای جاودانست آسیب غم تو در زمانه دور از تو بلای ناگهانست دستم نرسد همی به شادی تا پای غم تو در میانست در زاویهای چین زلفت صد خردهٔ عشق در میانست این قاعده گر چنین بماند بنیاد خرابی جهانست با حسن تو در نوالهٔ چرخ رخسارهٔ ماه استخوانست وز عافیتی چنین مروح در عشق تو عمر بس گرانست با آنکه نشان نمی‌توان داد کز وصل تو در جهان نشانست دل در غم انتظار خون شد بیچاره هنوز در گمانست گفتم که به تحفه پیش وعده‌اش جان می‌نهم ار سخن در آنست دل گفت که بر در قبولش هرچه آن نرود به دست جانست بازار سپید کاری تو اکنون به روایی آنچنانست کانجا سر سبز بی‌زر سرخ چون سیم سیاه ناروانست زر بایدت انوری وگر نیست غم خور که همیشه رایگانست بی‌مایه همی طلب کنی سود زان گاهی سود و گه زیانست 📜 @sheraneh_eitaa
گفتم که به پایان رسد این درد و عنا دستی بزند به شادمانی دل ما دل گفت کدام صبر ما را و چه کام ور غم سختست شادکامی ز کجا 📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای هجر مگر نهایتی نیست ترا وی وعدهٔ وصل غایتی نیست ترا ای عشق مرا به صد هزاران زاری کشتی و جز این کفایتی نیست ترا 📜 @sheraneh_eitaa
ز عشق تو نهانم آشکارست ز وصل تو نصیبم انتظارست ز باغ وصل تو گل کی توان چید که آنجا گفتگوی از بهر خارست ولی در پای تو گشتم بدان بوی که عهدت همچو عشقم پایدارست دلم رفت و ز تو کاری نیامد مرا با این فضولی خود چه کارست چو گویم بوسه‌ای گویی که فردا کرا فردای گیتی در شمارست به بند روزگارم چند بندی سخن خود بیشتر در روزگارست به عهدم دست می‌گیری ولیکن که می‌گوید که پایت استوارست ترا با انوری زین گونه دستان نه یکبار و دوبارست و سه بارست 📜 @sheraneh_eitaa
anvari.gif
8.8K
اوحدالدین محمد ابن محمد ( یا ابن اسحاق) شاعر و دانشمند ایرانی قرن ششم هجری است. وی از بسیاری از معلومات متداول زمان خود از قبیل منطق ، موسیقی، ریاضی و نجوم بهره داشت. ابتدا مداح سلطان سنجر بود و پس از مرگ او و استیلای ترکان غز بر خراسان به ستایش امرا و سفرای بلاد مختلف مشغول شد، ولی در اواخر عمر زهد پیشه کرد و از ملازمت سلاطین کناره گرفت. در تاریخ وفات او بین مورخان اختلاف است ولی به احتمال قوی حدود سال ۵۸۳ هجری قمری در گذشته است. 📜 @sheraneh_eitaa
ای یار مرا غم تو یارست عشق تو ز عالم اختیارست با عشق تو غم همی گسارم عشق تو غمست و غمگسارست جان و جگرم بسوخت هجران خود عادت دل نه زین شمارست جان سوختن و جگر خلیدن هجران ترا کمینه کارست در هجر ز درد بی‌قرارم کان درد هنوز برقرارست ای راحت جان من فرج ده زان درد که نامش انتظارست در تاب شدی که گفتم از تو جز درد مرا چه یادگارست 📜 @sheraneh_eitaa
پایم از عشق تو در سنگ آمدست عقل را با تو قبا تنگ آمدست نام من هرگز نیاری بر زبان آری از نامم ترا ننگ آمدست هرچه دانی از جفا با من بکن کت زبونی نیک در چنگ آمدست هرکسی آمد به استقبال من اندهانت چند فرسنگ آمدست انوری پایت ز راهی بازکش کاندران هر مرکبی لنگ آمدست 📜 @sheraneh_eitaa
همیشه قصه شب در همین خلاصه شده است تو غرق خوابی و من غرق آرزوی توام... شبتون در پناه حق 📜 @sheraneh_eitaa
یارب چه بلا که عشق یارست زو عقل به درد و جان فکارست دل برد و جمال کرد پنهان فریاد که ظلم آشکارست گر جان منست ازو به جانم من هیچ ندانم این چکارست ناید بر من خیال او هیچ وین هم ز خلاف روزگارست کارم چو نگار نیست با او زان بر رخ من ز خون نگارست زو هیچ شمار برنگیرم زیرا که جفاش بی‌شمارست 📜 @sheraneh_eitaa