نسیم خوش خبر! از نور چشم من چه خبر؟
همیشه در سفر! از بوی پیرهن چه خبر؟
تو پیکی و همه پیغام عاشقان داری
از آن پری، گل قاصد! برای من چه خبر؟
به رغم خسرو از آن شهسوار شیرین کار
برای تیشه زن خسته - کوهکن- چه خبر؟
پرندگان پر و بالتان نبسته هنوز!
از آن سوی قفس، از باغ ، از چمن چه خبر؟
به گوشه ی افق آویخت چشم منتظرم
که از سهیل چه پیغام و از یمن چه خبر؟
نشسته در رهت ای صبح، چشمِ شب زده ام
طلایه دار ! زخورشید شب شکن چه خبر؟
بشارتی به من از از کاروان بیار ای عشق
همیشه رفتن و رفتن ز آمدن چه خبر؟
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
به قصه ی تو هم امشب درون بستر سینه
هوای خواب ندارد دلی که کرده هـوایت...
شبتون در پناه حق
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تو را قسم به حريم شکيب و حرمت صبر
که با شتاب خود اين عشق را حرام مکن
سرِ ستاره مبر زير پاي ظلمت شب
چراغ صاعقه را برخیِ ظلام مکن
به کينه مي گسلد از اميدمان ، رگ و پي
تو را کِه گفت اين تيغ در نيام مکن ؟
تو را کِه گفت که مگشا دريچه بر رخ گل ؟
تو را کِه گفت به رنگين کمان سلام مکن ؟
به غيرِ مهر مخواه از سرشتِ ويژه ی خويش
از آفتاب به جز آفتاب، وام مکن
مجال عيش به قدر دمي و بازدمي است
به غيرِ عشق از اين فرصت، اغتنام مکن
هنوز مانده که ياس من و تو غنچه کند
تو را که گفت که اين باغ را تمام مکن ؟
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
امشب که در هوای تو پَر میزند دلم
ای مهربانِ من!
تو کجایی و من کجا؟
شبتون در پناه حق
#شعر #حسین_منزوی
📜 @sheraneh_eitaa
می سوزم از تبی که دماسنجِ عشق را
از هُرمِ خود گداخته زیرِ زبانِ من
تشخیص درد من به دل خود حواله کن
آه ای طبیب درد فروش جوان من
نبض مرا بگیر و ببر نام خویش را
تا خون بَدَل به باده شود در رگان من
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بیا، مرو ز کنارم، بیا که میمیرم
نکن مرا به غریبی رها که میمیرم
توان کشمکشم نیست بی تو با ایام
برونم آور از این ماجرا که میمیرم
نه قول هم سفری تا همیشهام دادی؟
قرار خویش منه زیر پا که میمیرم
به خاک پای تو سر مینهم ، دریغ مکن
ز چشمهای من این توتیا که میمیرم
مگر نه جفت توام قوی من؟ مکن بی من،
به سوی برکه آخر شنا، که میمیرم
اگر هنوز من آواز آخرین توام
بخوان مرا و مخوان جز مرا که میمیرم
برای من که چنینم تو جان متصلی
مرا ز خود مکن ای جان جدا، که میمیرم
ز چشمهایت اگر ناگزیر دل بکنم
به مهربانی آن چشمها که میمیرم
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بیا و وحشتی از شب مکن،که چون دو چراغ
دلم به راهِ تو آویخت دیدگانم را...
شبتون در پناه حق
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
چنان گرفته تو را بازوان پیچکیام
که گویی از تو جدا نه، که با تو من یکیام
نه آشناییام امروزی است با تو همین
کـــه میشناسمت از خوابهای کودکیام
عروسوار خیال منی که آمدهای
دوباره باز به مهمانی عروسکیام
همین نه بانوی شعر منی که مدحت تو
به گوش میرسد از بانگ چنگ رودکیام
نسیم و نخ بده از خاک تا رها بشود
به یک اشارهی تو روح بادباکیام
چه برکهای تو که تا آب، آبی است در آن
شناور است همه تار و پود جلبکیام
به خون خود شوم آبروی عشق آری
اگر مدد برساند سرشت بابکیام
کنار تو نفسی با فراغ دل بکشم
اگر امان بدهد سرنوشت بختکیام
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نام من عشق است آیا میشناسیدم؟
زخمیام -زخمی سراپا- میشناسیدم؟
با شما طی کردهام راه درازی را
خسته هستم خسته آیا میشناسیدم؟
راه ششصد سالهای از دفتر حافظ
تا غزلهای شما، ها، میشناسیدم؟
این زمانم گرچه ابر تیره پوشیدهاست
من همان خورشیدم اما، میشناسیدم
پای رهوارش شکسته سنگلاخ دهر
اینک این افتاده از پا، میشناسیدم؟
میشناسد چشمهایم چهرههاتان را
همچنانی که شماها میشناسیدم
اینچنین بیگانه از من رو مگردانید
در مبندیدم به حاشا، میشناسیدم!
من همان دریایتان ای رهروان عشق
رودهای رو به دریا! میشناسیدم
اصل من بودم, بهانه بود و فرعی بود
عشق قیس و حسن لیلا میشناسیدم؟
در کف فرهاد تیشه من نهادم، من!
من بریدم بیستون را میشناسیدم
مسخ کرده چهرهام را گرچه این ایام
با همین دیوار حتی میشناسیدم
من همانم، مهربان سالهای دور
رفتهام از یادتان؟ یا میشناسیدم؟
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
جای صبح بخیر بهش بگید:
«چراغ از خندهات گيرم
كه راهِ صبح بگشايم.»
| صبحتون بخیر و امید🌸🍃
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
اگر بايد زخمي داشته باشم
که نوازشم کني
بگو تا تمام دلم را
شرحه شرحه کنم
زخم ها زيبايند
و زيباتر آن که
تيغ را هم تو فرود آورده باشي
تيغت سـِحر است و
نوازشت معجزه
و لبخندت
تنظيفي از فواره ي نور
و تيمار داري ات
کرشمه اي ميان زخم و مرهم
عشق و زخم
از يک تبارند
اگر خويشاونديم يا نه
من سراپا همه زخمم
تو سراپا
همه انگشت نوازش باش ...
#شعر #حسین_منزوی
📜 @sheraneh_eitaa
شب است و خاطرهای میخزد به بستر من
تو نیستی و خیال تو را به بر دارم
شبتون در پناه حق
#حسین_منزوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa