eitaa logo
شاعرانه
22.2هزار دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
asjadi.gif
حجم: 7.3K
عبدالعزیز پسر منصور مشهور به عَسجَدی مروزی شاعر ایرانی است که در اواخر سدهٔ چهارم و اوایل سدهٔ پنجم هجری می‌زیست. وی از شاعران دربار سلطان محمود غزنوی بود. گمان برده می‌شود که وی پس از مرگ سلطان محمود در دربار پسر وی سلطان مسعود غزنوی و همچنین پس از وی در دبار سلطان مودود غزنوی پسر سلطان مسعود نیز شاعری می‌کرد. وی در اشعار خود آنان را مدح نموده است. عسجدی از شاعرانی است که در فتح «سومنات» به دست سلطان محمود، قصیده‌ای در تهنیت ساخته که آن قصیده در کتاب‌های تراجم ضبط شده و مشهور است. وفات او در سال ۴۳۲ ه.ق ذکر نموده‌اند. از اشعار او جز چند قصیده و مقداری اشعار پراکنده چیزی باقی نمانده است. 📜 @sheraneh_eitaa
عسکری شکر بود تو گو بیا می شکرم ای نموده ترش روی ار جا بد این شوخی ترا از که آمختی نهادن شعرهائی شوخ چم گر برستی شاعران هرگز نبودی آشنا کشه بربندی گرفتی در گدائی سرسری از تبار خود که دیدی کشه ای بر بند دا هر زمان از نفغ تو ای زاده سگ بترکم تا شنیدم من که از من می نهی شعر و نوا پل بکوش اندر بکفت و آبله شد کابلیج از بسی غم‌ها ببسته عمر گل پا را بپا 📜 @sheraneh_eitaa
بر من آمد و آورد و بر فروخته شمع چو طبع مرد نشاطی چو جان مرد لبیب نبود زهره به لطف هوا به شکل شهاب به شبه نیزه به لون قلم به قد قضیب 📜 @sheraneh_eitaa
صبح است و صبا مشک‌فشان می‌گذرد دریاب که از کوی فلان می‌گذرد برخیز چه خسبی که جهان می‌گذرد بویی بستان که کاروان می‌گذرد |صبحتون بخیر و در پناه امام زمان(عج) 💚🌿 📜 @sheraneh_eitaa
ما در غم خویش غمگسار خویشیم محنت زدگان روزگار خویشیم سرگشته و شوریده کار خویشیم صیاد نه ایم و هم شکار خویشیم 📜 @sheraneh_eitaa
جان مرا غمت هدف حادثات کرد تا عشق سوی من نظر التفات کرد حال مرا و زلف پریشان خویش را در راه عاشقی رقم مشکلات کرد تا شاه خسروان سفر سومنات کرد کردار خویش را علم معجزات کرد آثار روشن ملکان گذشته را نزدیک بخردان همه از مشکلات کرد بزدود ز اهل کفر جهان را بر اهل دین شکر و دعای خویشتن از واجبات کرد محمود شهریار کریم آنکه ملک را بنیاد بر محامد و بر مکرمات کرد شطرنج ملک باخت ملک با هزار شاه هر شاه را بلعب دگر شاهمات کرد شاها تو از سکندر بیشی، بدانجهت کو هر سفر که کرد بدیگر جهات کرد عین الرضای ایزد جوئی تو در سفر باز او سفر بجستن عین الحیات کرد تو کارها به نیزه و تیر و کمان کنی او کارها به حیله و کلک و دوات کرد 📜 @sheraneh_eitaa
بر گل رقمی ز مشک ناگاه زدند بر تنگ شکر مورچگان راه زدند آئینه روی دوست زنگار گرفت از بسکه بر او سوختگان آه زدند 📜 @sheraneh_eitaa
دانی که چون رسد بجهان نور آفتاب انعام عام او بجهان همچنان رسد کان خاک بر سرآرد و بحر آب در دهن صیت سخای او چو بدریا و کان رسد 📜 @sheraneh_eitaa