شب تأمل برانگیز در هوای سرد و بارانی شب در کنار پنجره دستم به لب فکر می‌کردم که یا رب ای خدا ای خدای مهربان ذوالجلا بَه چه زیبا آفریدی ربِّ من آن درخت و آن گل و سبزِچمن واقعاً زیباست آن برف سفید جغدَک زیبا و خفاش مفید بِه بِه از بید بلند شاخسار برف و باران، آسمانِ زاززار گر بیاید باد و طوفان پلید افتد از شاخه، ز آن، بید رشید با نگاهم دیدمش دسته ز مور در میان برف و در یک طول دور در میان اتفاقات زیاد کردم از رب جمیلین یک ز یاد چون که دیده باشم از وی نعمتش حاضر و ناظر بگویم قدرتش نعمتش را یاد کردم وی جمیل تا که باشد آیه‌ی دارا جلیل #علی_حسن‌_پور #شعر #ارسالی_مخاطب 📜 @sheraneh_eitaa