eitaa logo
شاعرانه
34.4هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
491 ویدیو
34 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
لبخند تو خلاصه‌ی خوبى‌هاست! ☺️ لختی بخند، خنده گل زیباست.. 🌼 📜 @sheraneh_eitaa
تویی بهانه‌ی آن ابــ🌧ـــرها که می‌گریند، بیا که صــ🌤ــاف شود این هوایِ بارانی... 📜 @sheraneh_eitaa
مرحوم قیصر امین‌پور (۲ اردیبهشت ۱۳۳۸ – ۸ آبان ۱۳۸۶) نویسنده و شاعر ایرانی بود. او یکی از شاعرانِ تأثیرگذار در دورهٔ انقلاب اسلامی و منتخب هفتمین همایشِ چهره‌های ماندگار در سال ۱۳۸۷ است.او برگزیده‌ی اولین دوره جشنواره بین‌المللی شعر فجر در بخشِ آئینی بود.امین‌پور را می‌توان یکی از چندین شاعر برجسته‌ی پس از انقلاب ۵۷ دانست. 📜 @sheraneh_eitaa
می‌توانم بعد از این، با این خدا دوست باشم، دوست، پاک و بی ریا می‌توان با این خدا پرواز کرد سفره ی دل را برایش باز کرد می‌توان درباره ی گل حرف زد صاف و ساده، مثل بلبل حرف زد چکه چکه مثل باران راز گفت با دو قطره، صد هزاران راز گفت 📜 @sheraneh_eitaa
صبح بی‌تو، رنگ بعد از ظهر یک آدینه دارد بی‌‌تو حتی مهربانی حالتی از کینه دارد بی‌تو می‌گویند تعطیل است کار عشقبازی عشق اما کی خبر از شنبه و آدینه دارد 📜 @sheraneh_eitaa
ای درخت آشنا! شاخه های خویش را ناگهان کجا جا گذاشتی؟ یا به قول خواهرم فروغ: دستهای خویش را در کدام باغچه عاشقانه کاشتی؟ این قرارداد تا ابد میان ما برقرار باد؛ چشمهای من به جای دستهای تو! من به دست تو آب می دهم! تو به چشم من آبرو بده! من به چشمهای بی قرار تو قول می دهم؛ ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب می رسد! ما دوباره سبز خواهیم شد 📜 @sheraneh_eitaa
میخواهمت چنان كه شب خسته خواب را میجویمت چنان که لب تشنه آب را 📜 @sheraneh_eitaa
چشمها پرسش بی پاسخ حیرانی ها دستها تشنۀ تقسیم فراوانی ها با گلِ زخم، سر راه تو آذین بستیم داغهای دل ما جای چراغانی ها حالیا دست کریم تو برای دل ما سرپناهی‌ست در این بی سروسامانی ها وقت آن شد که به گل حکم شکفتن بدهی ای سر انگشت تو آغاز گل افشانی ها فصل تقسیم گل و گندم و لبخند رسید فصل تقسیم غزلها و غزلخوانی ها سایۀ امن کِسای تو مرا بر سر بس تا پناهم دهد از وحشت عریانی ها چشم تو لایحه ی روشن آغاز بهار طرح لبخند تو پایان پریشانی ها... 📜 @sheraneh_eitaa
و قاف حرف آخر عشق است آن‌جا که نام کوچک من آغاز می‌شود! 📜 @sheraneh_eitaa
نام تو را روزی تمام غارنشینان بر سنگ‌ها نوشتند و سنگ‌ها از آن روز جنگل شدند امروز هم از کیمیای نام تو این واژهای خام در دست‌های خستهٔ من شعر می‌شوند من در ادای نام تو دم می‌زنم شعرم حرام باد اگر روزی تا بوده‌ام جز با طنین نام تو شعری سروده‌ام! 📜 @sheraneh_eitaa
نام تو نام مجنون نام تو نام بیستون نام تو نام دیگر شیرین نام تو هند نام تو چین است و شاعران عاشق در عهد جاهلیت ویرانه‌های نام تو را می‌گریستند نام تو نام دیگر لیلا نام تو نام دیگر سلماست نام تو باغ‌های معلق نام تو فتح قیصر و کسری ست... 📜 @sheraneh_eitaa
سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است فصل ها را همه با فاصله ات سنجیدند تو بیایی همه ساعتها و ثانیه ها از همین روز، همین لحظه، همین دم عیدند ..🥳🌺🌷 📜 @sheraneh_eitaa
نام تو رازی نوشته بر پر پروانه‌هاست گُلها همه به نام تو مشهورند آیینه‌ها از انعکاس نامِ تو می‌خندند در کوچه‌های خاطره باران وقتی که خوشه‌های اقاقی از نرده‌های حوصلهٔ دیوار سرریز می‌کنند و در مشام باد عطر بنفش نام تو می‌پیچد... 📜 @sheraneh_eitaa
نام تو چیست ؟ غوغای رودخانه ی همسایگی است وقتی به شیب درّه سرازیر می‌شود نام تو روستاست شب‌ها که سقف خواب مرا قورباغه‌ها هاشور می‌زنند وقتی که طبل تبت را پیشانی تفکر و تردید می‌کوبد نام تو شیشه نام تو شبنم نام تو دستمال نیسم است... 📜 @sheraneh_eitaa
عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا یک ماه تمام میهمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا آرزومندیم که خداوند طاعات شما را بپذیرد و شادی و مغفرت در این عید پربرکت نصیب راهتان گردد «حلول ماه شوال و عید سعید فطر بر شما مبارک باد» 🌸🎉🌸🎉🌸🎉🌸🎉 📜 @sheraneh_eitaa
بوی بهشت می شنوم از صدای تو نازکتر از گل است گلِ گونه های تو ای در طنین نبض تو آهنگ قلب من ای بوی هر چه گل نفس آشنای تو ای صورت تو آیه و آیینه ی خدا حقا که هیچ نقص ندارد خدای تو صد کهکشان ستاره و هفت آسمان حریر آورده ام که فرش کنم زیر پای تو رنگین کمانی از نخ باران تنیده ام تا تاب هفت رنگ ببندم برای تو چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود ای پاره ی دلم ؛ که بریزم به پای تو امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من فردا عصای خستگی ام شانه های تو در خاک هم دلم به هوای تو می تپد چیزی کم از بهشت ندارد هوای تو همبازیان خواب تو خیل فرشتگان آواز آسمانیشان لای لای تو بگذار با تو عالم خود را عوض کنم : یک لحظه تو به جای من و من به جای تو این حال و عالمی که تو داری ؛ برای من دار و ندار و جان و دل من برای تو 📜 @sheraneh_eitaa
حرف‌های ما هنوز ناتمام تا نگاه می‌کنی وقت رفتن است. باز هم همان حکایت همیشگی! پیش از آنکه با خبر شوی لحظهٔ عزیمت تو ناگزیر می‌شود آی... ای دریغ و حسرت همیشگی ناگهان چقدر زود دیر می شود! 📜 @sheraneh_eitaa
صدایی به رنگ صدای تو نیست به جز عشق، نامی برای تو نیست شب و روز تصویر موعود من در آیینه جز چشم های تو نیست تن جاده از رفتنت جان گرفت رگ راه جز رد پای تو نیست مزار تو بی مرز و بی انتهاست تو پاکی و این خاک جای تو نیست به تشییع زخم تو آمد بهار که جز سبز، رخت عزای تو نیست کسی کز پی اهل مرهم رود دگر شیعه ی زخم های تو نیست به آن زخم های مقدس قسم که جز زخم، مرهم برای تو نیست 📜 @sheraneh_eitaa
قطار می‌رود تو می‌روی تمام ایستگاه می‌رود و من چقدر ساده‌ام که سالهای سال کنار این قطار ایستاده‌ام و همچنان به نرده‌های ایستگاه رفته تکیه داده‌ام.. 📜 @sheraneh_eitaa
گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟ شیرینِ من، برای غزل شور و حال کو؟ پر می زند دلم به هوای غزل، ولی گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟ گیرم به فال نیک بگیرم بهار را چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟ تقویم چارفصل دلم را ورق زدم آن برگهای سبزِِ سرآغاز سال کو؟ رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟ 📜 @sheraneh_eitaa
می‌خواهمت چنان‌که شب خسته خواب را می‌جویمت چنان‌که لب تشنه آب را محو توام چنان‌که ستاره به چشم صبح یا شبنم سپیده‌دمان آفتاب را بی‌تابم آن‌چنان که درختان برای باد یا کودکان خفته به گهواره، خواب را بایسته‌ای چنان‌که تپیدن برای دل یا آن‌چنان که بال پریدن عقاب را حتی اگر نباشی می‌آفرینمت چونان که التهاب بیابان سراب را ای خواهشی که خواستنی‌تر ز پاسخی با چون تو پرسشی چه نیازی جواب را 📜 @sheraneh_eitaa
تو همچون غنچه های چیده بودی که در پرپر شدن خندیده بودی مگر راه حیات جاودان را تو از فهمیده ها، فهمیده بودی 📜 @sheraneh_eitaa
بی‌تو این‌جا همه در حبس ابد تبعیدند سال‌ها، هجری و شمسی، همه بی‌خورشیدند از همان لحظه که از چشم یقین افتادند چشم‌های نگران آینۀ تردیدند نشد از سایۀ خود هم بگریزند دمی هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند غرق دریای تو بودند ولی ماهی‌وار باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند در پی دوست همه جای جهان را گشتند کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است فصل‌ها را همه با فاصله‌ات سنجیدند تو بیایی، همۀ ثانیه‌ها، ساعت‌ها از همین روز، همین لحظه، همین دم، عیدند 📜 @sheraneh_eitaa
آسمان تعطیل است بادها بیکارند ابرها خشک و خسیس ... آبروی ده ما را بردند! 📜 @sheraneh_eitaa