دلم کرده هوای آن زمانی که بوده با وفایی،شادمانی همه دور هم و از غصه ها دور چنین احوال باشد جاودانی چو هر پیر و جوان با عشق بودند همه راضی به آب و قرص نانی نبودش هیچ امکانات امروز ولی هم عشق بود و مهربانی سراید از دلش (تارای) شاعر خوشا بر روزگار آن چنانی #مطهره_رفیعی( تارا) #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

روزها بگذشت و من این دیده را تر کرده ام در فراق و دوری ات عشق تو باور کرده ام رازهایم را برایت یکصدا گفتم ولی با نگاهت رفتنت را مشق دفتر کرده ام با دلی طوفانی و یک قطره اشک بی امان چهره ی زیبای تو در قاب اختر کرده ام با نسیم صبحگاهی قطره ای اشکم چکید تا غروبش من ز یاد چشم تو سر کرده ام شاعرم جانا ولی با دیدن چشمان تو شعر چشمان تو را با عشق برتر کرده ام هم قصیده هم غزل زیباست جان من ولی با غزل در چشم تو چشمم منور کرده ام #مطهره_رفیعی( تارا) #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

در حال بدی هستم و اشکی بچکانم از بی کسی و درد چنینم و چنانم با درد دل از صبح به شب می گذرانم بی یاد خدا از غم سختی نگرانم تا یاد شدش نام بلند از سر آن عرش آرام گرفت این دل آشفته و جانم از نام خداوند سپیده است چه روشن از قدرت او پرز جوانه است نهانم با مهر عجیب و خوش خالق به دل من با عشق گذشته همه ی عمر و زمانم با عشق فراوان به خداوند دل و جان روشن شده از نور؛ همه جان و جهانم #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

چو گل ناز و چو ماهی،غرق شوری چه زیبا و درخشان در غروری خداوندم تو را داده به دنیا تو ای دختر سراپا غرق نوری دلت آیینه و دریای نور است میان دل همیشه در عبوری ز چشمت گر بنوشم چای هل دار ز عطر چشم خود داری سروری شب تار همه با تو سحر شد تویی در آسمانها همچو حوری چه خوش گفتش رفیعی همچو (تارا) تو ای دختر چنان دریای نوری #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

آمده روزی که گوید لحظه ای پیشم بمان؟ یا که گوید دوستت دارم تو را از عمق جان؟ من فراموشش شدم در خاطر او نیستم در دو چشم قهوه ای عاشق شدم من بی کران آسمان آبی شدش از لحظه‌ی خوب و قشنگ آن زمانی که شدم دلبسته ی او در عیان آن زمانی که دلم را بر دلش مُهری زدم در همان وقتی که دیدم چشم او را در جهان ابر بارید و دل من هم ز هجر او گرفت ترسم از اینکه نبینم چهره اش را یک زمان گر نبینم روی ماهش را دگر من نیستم درد دوری دیده ام گریان بماندم در نهان آخرش روزی دوباره دیدم آن چشمِ قشنگ در همان روزی که بودش پر ستاره آسمان #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

آرزوی یک شب آرام و زیبا داشتن چشم خودرا بسته خوابی پر ز رویا داشتن روزهایم را برایم زودتر شب می‌کند تا ببینید آسمانی پر ز تارا داشتن وقت بی خوابی و غم رو می کنم بر آسمان آسمان گوید خوشا اشعار شیدا داشتن دفترم را باز کرده یک غزل می خوانم و ابر ها گویند خوب است این نوا را داشتن تکه ای از بیت شعرم را به ابری می دهم با خودم گویم خوشا یک ابر دانا داشتن باد ها آورده بیتی ناب از شعر مرا با خودش گوید ز مهر و عشق یکتا داشتن #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

درون خانه ی دل بی نیازیم ولیکن عاشق سوز و گدازیم دلی را کو ربوده من چه گویم بیا تا عاشقی از نو بسازیم نمی دانم چه کرده او ولیکن به یاد عاشقی ما می نوازیم خدایا آفریدی عشق ما را خودت دانی که در راهی درازیم اگر روزی دلم بشکست جانا بگو پهلوی هم ما دلنوازیم گلی در دست دارم بهر او است خدایا جز به تو ما بی نیازیم #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

*(من خاکم و من گردم من اشکم و من دردم) من عاشق و من تنها در قلب تو می گردم عاشق شدم و اما من در پس هر پرده چون هر شب پاییزی پرپر شده و زردم ای دوست که از بهرت همواره دلم خون است گویی که به هر لحظه قلبت پرُِ خون کردم نالان و پریشانم، ای وای‌ جفا کردم از شادی و خوشبختی؛‌ من دورم و دلسردم در کوچه خیابان‌ها من مست و چه دیوانه این درد که من گویم همراه شده هردم صد توبه به آن دم که چشمم بگشودم من آن روز که دیدم تو،هر لحظه پر از دردم #مطهره_رفیعی #شعر *( مصرع اول :رهی‌‌معیری) 📜 @sheraneh_eitaa

زندگی یعنی که عشق پاک و یکتا داشتن از برای دیدنش هر روز رویا داشتن زندگی یعنی برای بودنش جان می دهی یا برای دیدنش یک چشم شیدا داشتن زندگی یعنی همین شادی و غمها ی دلم از همه نالان و روزی پر ز غوغا داشتن خسته ای جانم؟همین است از پیام زندگی خسته باشی از برای خواب زیبا داشتن شادی بعد از غم و آرامش طوفانی اش یک هزار ارزد به خواب خوب و مأوا داشتن خسته و درمانده ای از هر نظر اما خوشا آخرش یک آسمانی پر ز (تارا) داشتن #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

با دیدن چشم تو جانا بی قرارم از روبه رویی با خدایم شرمسارم دیدم تورا ایمانم از قلب و دلم رفت محتاج یک دیدار خوش از چشم یارم #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

این دل شده از بهر امیدی منور از دیدگانم اشک می‌ریزد مکرر گر چشم زاری دارم و دل داغ دیده لیکن امیدی دارم از فردای در سر آیینه را دیدم ولی خود را ندیدم از بس که از رویا شده این دل مسخر آواز زیبایی برای خود بخوانم نجوا کنم از بهر یک تارای بهتر دنیا برایم کمترین ترسی ندارد استاده ام از بهر رویاهای برتر گر چشمها باریده و رسوا شدم من باشد برای خاطراتی چشم من تر شَکی ندارم من برای دیدن او روزی که خواهم گشت یک تارای دیگر #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa

گاه گاهی خسته و هم ناتوان با دلی غمگین و اشکی بی امان گاه گاهی هم چونان پروانه ام با لبی خندان به سوی آسمان روز های بد چونان تاریکی اند می رود روزی ز دلها بی نشان گر ببازم یا بسوزم ‌در جهان دل پشیمان می‌شود با سوز جان در تمام عمر خود ثابت کنم من چو تارا می درخشم در جهان این درخشش را نگویم یک غرور این جهان را من بسازم در عیان هر بدی پنهان کنم در زیر خاک روشنی آرم به دلها شادمان شعر ها گفتم ولی در این غزل حرف دل گفتم عزیزِ دل بخوان #مطهره_رفیعی #شعر 📜 @sheraneh_eitaa