حسبي وحسبكِ أن تظلّي دائما
سرّاً يمزّقني وليسَ يُقالُ
برای من و تو همین بس است که،
برای همیشه رازی میمانی که مرا میدرد و گفته نمیشود...
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آرام باش عزیزکم!
هنوز هم روح و جانام لبریزِ عشق توست
هنوز هم سرگشتهی عشق والای توام
هنوز هم در رؤیاهایم از آنِ منی
ای تو دلاورم... شاهزادهام!
اما من... اما من...
میترسم از عاطفهام
از احساسام
میترسم دلافگار شویم از اشتیاقمان
میترسم از وصالمان
از همآغوشیمان
و به نامِ عشقِ شگفت
که به سانِ بهار جوانه زده است
در ژرفنایمان
و چون خورشید میدرخشد
در نینیِ چشمانمان
و به نامِ شیرینترین داستانِ عشقِ روزگارمان
از تو میخواهم بروی...
تا عشقمان زیبا بماند
و دیر...
از تو میخواهم بروی...
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بلقیس...
چگونه من را چونان برگی
در میان بادها رها کردی و رفتی؟
پس از تو
ما همچون پری
در باران گم شدیم.
آیا به این روزها فکر کرده بودی؟
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
711.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوست میدارم
گم شوم گاهبهگاه بهسانِ پرندگانِ پاییزی.
میخواهم وطنی بیابم
وطنی نو
بیهیچ دیّاری و خدایی که تعقیبام کند
و سرزمینی که برنخیزد به دشمنیام.
میخواهم بگریزم
از پوستِ خویش/ از صدایم/ از زبانام
میخواهم بگریزم
بهسانِ شمیمِ بستانها
میخواهم بگریزم از سایهی خویش/ از نشانیام.
میخواهم بگریزم از شرقِ خرافهها و ماران.
از خُلفا،
از تمامی پادشاهان.
میخواهم عشق بِورزَم بهسانِ پرندگانِ پاییزی،
ای شرق چوبههای دار و دشنهها و امیران.
از تمامِ پادشاهان...
میخواهم عشق بورزم، بهسانِ پرندگانِ پاییزی،
ای شرقِ چوبههای دار و دشنهها و امیران
از تمام پادشاهان...
میخواهم عشق بورزم بهسانِ پرندگانِ پاییزی؛
ای شرق چوبههای دار و دشنهها
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
2.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای لحظاتِ خوش
که هنوز از راه نرسیدهاید،
آیا نمیشود
راهِ کوتاهتری در پیش بگیرید
قبل از اینکه
دلهایمان فرتوت شود؟
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
دوستت دارم با افتخار
و سری بالا گرفته
همچون گنبدهای دمشق...
و چون منارههای مصر...
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آنقدر دوستت دارم
که خودم هم نمیدانم چقدر دوستت دارم!
هربار که میپرسی "چقدر؟"
با خودم فکر میکنم دریا
چطور حساب موجهایش را نگه دارد...
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نمیتوانم زنده بمانم
بی هوایی که نفس میکشی
بی کتابی که میخوانی
بی قهوهای که مینوشی
هرگز نمیتوانم از دلپسندهای تو جدا بمانم
هر چند ساده باشد
هر چند کودکانه و ناممکن
چرا که عشق این است؛
همهچیز را با تو قسمت کنم
از گیرهی سر تا دستمال کاغذی.
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
دوست داشتنت را
از سالی به سال دیگر میبرم
چون دانشآموزی که مشقش را
در دفتری جدید پاکنویس میکند.
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
در مسیر باد و سرنوشت
سمت ناودانهایی که بینامند
کمی دوستم داشته باش
نظم رفتنت را به هم بریز
کمی دستت را به من بده
که امتداد دستانت
بندر آرامش مناند.
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
نازدارکم، عشقم!
اگر روزی، از تو چیزی از من پرسیدند؛
بیدرنگ، به آنان با غرور بگو:
دوستم دارد...
آری، بینهایت دوستم دارد...!
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
وقتی عاشقم
حس میکنم سلطان زمانم
و مالک زمین و هر چه در آن است
سوار بر اسبم به سوی خورشید میرانم
وقتی عاشقم
نور سیالی میشوم
پنهان از نظرها
و شعر ها در دفتر شعرم
کشتزارهای خشخاش و گل ابریشم میشوند
وقتی عاشقم
آب از انگشتانم فوران میکند
و سبزه بر زبانم میروید
وقتی عاشقم
زمانی میشوم خارج از هر زمان
وقتی بر زنی عاشقم
درختان پابرهنه
به سویم می دوند.
#نزار_قبانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa