سیّدعبدالوهاب نشاطِ اصفهانی (زادهٔ ۱۱۷۵ هجری قمری در اصفهان- درگذشتهٔ ۱۲۴۴ هجری قمری) ملقب به معتمدالدوله از سیاستمداران، شاعران و هواداران مکتب بازگشت ادبی و از خوشنویسان صاحب نام در خطوط شکسته، نستعلیق و تعلیق سده سیزدهم هجری ایران بودهاست. از او بهعنوان نخستین وزیر امور خارجهٔ ایران نیز نام میبرند.
پدربزرگ او عبدالوهاب، حکومت اصفهان را بهعهده داشت و مال و ثروت فراوان برای فرزندان خود بهجا گذاشت. نشاط علاوه بر زبان مادری، زبانهای عربی و ترکی را فراگرفت و در خوشنویسی سرآمد زمان خود شد.
وی وزیر فتحعلیشاه قاجار بوده، در شکستهنویسی توانا و قدرتمند بوده و «گنجینهٔ معتمد» از آثار باقیماندهٔ اوست. نسب وی به حکیم سلمان، طبیب مخصوص شاه عباس میرسد. نشاط از دوستان نزدیک عبدالمجید درویش بوده و عبدالمجید در خانه او اقامت داشته است و از شاگردان درویش عبدالمجید محسوب میشود.
#معرفی_شاعر
#نشاط_اصفهانی
📜 @sheraneh_eitaa
گر ره بخدا جویی در گام نخست
نقش خودی از صفحه ی جان باید شست
گم گشته ز تو گوهر مقصود و تو خود
تا گم نشوی گمشده نتوانی جست
#نشاط_اصفهانی
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
منظورِ طبیب، آنکه بیمار تر است
شایسته ی عفو، آنکه گنهکار تر است
از خاک مذلتش مگر بر دارند
افتادگی از بنده سزاوار تر است
#نشاط_اصفهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
این غصه و غم از پی چندین طرب است
ور هست غمی باز نشاط از عقب است
صبح از اثر شام و بهار از پی دی
بیند کس و پس غمین نشیند عجب است
#نشاط_اصفهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای شیفته ی روی نکوی تو جهانی
نیکو نتوان گفت که نیکو تر از آنی
در پیکر من روحی و در دیده ی من نور
نزدیکی و دوری و عیانی و نهانی
آشوب سر، آسیب خرد، آفت هوشی
آرام دل، آسایش تن، راحت جانی
در خاطر آگاه دلان معنی عقلی
در دیده ی صاحب نظران صورت جانی
آنرا که بنظاره ی روی تو فتد کار
هر بار دانی باید و هر لحظه روانی
وانرا که در اوصاف تو باشد سر گفتار
هر عضو لبی باید و هر موی زبانی
بد عهدی و جور از تو نکو روی نیاید
یا از اثر عهد شهنشاه جهانی
دارای جهان فتحعلی شه که مبادا
از خدمت او دور نشاط ارچه زمانی
#شعر #نشاط_اصفهانی
📜 @sheraneh_eitaa
غما ز اندازه بیرون می شدی کاش
دلا پر خون شدی، خون می شدی کاش
تنا از پای تا سر خستی ای جان
ازین ویرانه بیرون می شدی کاش
#نشاط_اصفهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
درد چون نیست، چه تأثیر بُوَد درمان را
گوی شو تا که ببینی اثر چوگان را
از من ای خاک درِ دوست، خدا را بپذیر
به کجا باز برم این سرِ بی سامان را
چه عجب خلق اگر از تو به غفلت گذرند
آنکه درویش نباشد چه کند درمان را
دیده بستم که دل از یاد توام بستان است
جز برویت نگشایم در این بستان را
عهد گل تازه شد آن ساقی گلچهره کجاست
تا ز پیمانه به ما تازه کند پیمان را
شاید از پرتو او روز وصالی سازد
آنکه از بخت من آورد شب هجران را
عاقل اندیشه ی جان دارد و عاشق جانان
بالله ار ما بشناسیم ز جان جانان را
دل یکی منزل غیب است نه منزلگه ریب
خلوت قدس مخوان بارگه شیطان را
ای که در کار نشاطت نظری هست مجوی
راز این غمزده ی دلشده ی حیران را
حال این قوم چه دانی تو که بهتر دانند
از نشاطی که بود فاش غم پنهان را
#نشاط_اصفهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
عقل را با عشق در هم ریختند
صورت و معنی به هم آمیختند
مجتمع کردند انوار وجود
متحد گشتند اطوار وجود
گشت پیدا مظهر پیغمبری
بر همه جز مظهر او را برتری
هستی از نور رخش پیرایه یافت
زافتابش هر دو عالم سایه یافت
کس ندیدی سایه زو افتد به خاک
سایه کی دیدی کسی از نور پاک
سایه اش چون خاک را ناپاک یافت
لاجرم از خاک بر افلاک تافت
آن همه پاکان و صافی گوهران
آفتاب و ماه و دیگر اختران
سایهها باشند از آن نور پاک
تیره پیش رای او مانند خاک
دست خود موسی چو خور تابنده کرد
عیسی از لب مرده ای را زنده کرد
هر کجا مرغی نوایی میسرود
راز آن گوش سلیمان میشنود
نغمه ی داوود بودی جانفزا
طلعت یوسف ببردی دل زجا
داشتندی هر یک از پیغمبران
معجزی از بهر عجز منکران
جمع آمد جملگی در ذات او
بی نهایت شد چو ذات آیات او
#شعر #نشاط_اصفهانی
📜 @sheraneh_eitaa