eitaa logo
شاعرانه
22.1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.1هزار ویدیو
87 فایل
🔹 تبلیغات ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر و ارسال اثر https://eitaayar.ir/anonymous/G246.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
این دختر رز، که مادرش انگور است تلخ است ولی مایه ی چندین سور است پنهان باید چو جان شیرینش داشت از دیدهٔ بد، که چشم زاهد شور است   📜 @sheraneh_eitaa
این قوم که نام زهد بر خود بستند از زهدِ ریایی دل ما را خستند زنهار، فریبشان «وفایی» نخوری کاین قوم به ابلیس لعین همدستند 📜 @sheraneh_eitaa
ملا فتح‌الله وفایی شوشتری (زادهٔ ۱۲۰۸ شمسی در شوشتر، درگذشتهٔ ۱۳۰۳ شمسی در نجف) شاعر، صوفی و عارف قرن سیزدهم هجری بود. از حکیم وفائی شوشتری که در عصر قاجاریه می‌زیست چند اثر از جمله دیوان وفایی، سراج المحتاج، الطباق الذهب، شهاب ثاقب و رساله الجبر و التفویص بجای مانده است. کتاب دیوان وفایی در سال ۱۳۲۰ شمسی به چاپ رسیده و پس از آن به کوشش مهدی آصفی در سال ۱۳۷۸ شمسی بازنشر شده است. 📜 @sheraneh_eitaa
بسته‌ام باز، به پیمانهٔ می پیمان را تا ز پیمانهٔ می تازه کنم ایمان را جز دل من که زند، یک‌تنه بر آن خم زلف کس ندیده‌ست که گو لطمه زند چوگان را دل ربودی ز من و جان به تو خواهم دادن منّت از بخت کشم چون بسپارم جان را دید تا چاه زنخدان تو را یوسف دل برگزید از همه آفاق چه و زندان را گر رسد دست به آن زلف درازم روزی مو به مو شرح دهم با تو شب هجران را دوش گفتی بطلب هر چه که خواهی از ما از تو بهتر چه بوَد تا که بخواهم آن را گر اشاره ز لبت هست که جان باید داد پیش مرجان تو قدری نبود مر جان را به جحیمم مبر ای دوست که از همّت عشق رشک فردوس به یاد تو کنم نیران را گر به جنّت بروم باز تو را می‌جویم طالب دوست «وفایی» چه کند رضوان را 📜 @sheraneh_eitaa
عشّاق ز عشقت همه در سوز و گداز زهّاد ز شوقت همه در وجد و نیاز دارم منِ محروم به حسرت چشمی از دور، که مانده است بر، روی تو باز 📜 @sheraneh_eitaa
تا گشت رضای او رضای من و دل حاصل شده است مدّعای من و دل گر، از غم او هلاک گردم چه غم است یک دم غم اوست خونبهای من و دل 📜 @sheraneh_eitaa
جنّت به بها، نمی‌دهی می‌دانم امّا به بهانه می‌دهی می‌دانم گر نیست بها، بهانه دارم بسیار بر اشک شبانه می‌دهی می‌دانم 📜 @sheraneh_eitaa
دل بسته «وفایی» به تولاّی علی بگسسته ز هرچه غیر سودای علی در این سودا، ملامتم کس نکند من ماهی و آب من ز دریای علی 📜 @sheraneh_eitaa
حُسنت چو عشق من همه ساعت فزون شود تا منتهای کار ندانم که چون شود در کار جان گرهی سخت هست لیک آسان شود دمیکه دل از عشق خون شود حاصل ز دور چرخ مرادم شود اگر این گردشش چو طالع من واژگون شود چون با خیال روی تو خواب آیدم به چشم مژگان به جای سوزنم اندر جفون شود یکباره سرنگون شود این چرخ بیستون در زیر بار محنت من گر، ستون شود ناید برون زخانه اگر طفل اشک من ترسد که پایمال شود چون برون شود گفتی خوش است عقل «وفایی» به کیش عشق آری به شرط آنکه در آخر جنون شود 📜 @sheraneh_eitaa
در کعبه ی گل باغ جنان خواهی دید در کعبه ی دل جان جهان خواهی دید زین هر دو برو به کعبه ی کوی حسین کانجا به خدا، هم این هم آن خواهی دید 📜 @sheraneh_eitaa
ای کرب و بلا منزل جانان من استی یعنی تو مقام شه گل پیرهن استی خود گلشن طاهایی و باغ گل زهرا کاینسان چمن اندر چمن از یاسمن استی زان پیکر زیبا که به خاک تو دفین است تا چشم کند کار پر از نسترن استی این نکهت سیب از تو از آن سیب بهشتی است یا بسکه نهان در تو ز سیب ذقن استی صد طعنه زند خاک تو بر حقّه ی یاقوت پر خون بسی اندر تو ز دُرج دهن استی گلزار و چمن را نشنیدیم غم اندوز چون است که خون گلشن و بیت الحزن استی ای کرب و بلا این چه جلال است که نامت با نام حسین در همه جا مقترن استی بس طُرّه ی مشکین به تو از اکبر و اصغر بس جُعد معنبر به تو از مرد و زن استی بس زلف خم اندر خم و دلهای شکسته کاندر تو نهان است شکن در شکن استی از نافه ی پرخون غزالان حجازی خود غیرت تاتار و خطا و ختن استی خون جگر و پاره ی دل بس به تو آغشت خاک و گِل تو رشک عقیق یمن استی هفتاد و دو تن در تو همه سیم تنانند بر هر یک از ایشان نگرم بی کفن استی بهر جگر تشنه لبان تا به قیامت هر صبح نسیم سحری بادزن استی شور دگرت باز به سر هست «وفایی این باده که خوردی مگر از قعر دن استی گر شور حسین بر سر تو نیست پس از چیست این شهد که امروز ترا در سخن استی 📜 @sheraneh_eitaa