#امام_باقر #مدح_امام_باقر
@shere_aeini
چه خوب شد که روی خاک مرده پا گذاشتی
خوش آمدی قدم به روی چشم ما گذاشتی
چه منتّی سر قَدَر، سر قضا گذاشتی
تویی که پای جای پای انبیا گذاشتی
تو را که آفرید حق به خویش گفت آفرین
تو آمدی و خنده شد نصیب زین العابدین
تو آمدی که کامل از کمال تو شود کلام
رسانده جابر از رسول حق به جانبت سلام
نشسته در رگ تو خون نافذ دو تا امام
در این مقام هیچکس نگشت با تو هم مقام
صفا گرفته خانه امامت از حضور تو
تو آمدی مدینه غرق نور شد ز نور تو
تو از تبار فاطمه تو معنی صداقتی
تو از شکوه مرتضی تو وارث شجاعتی
تو از حسینی و حسن تو جلوه امامتی
رجب مرجب از تو شد تو چشمه هدایتی
تویی که مثل نور سمت آینه شتافتی
تویی پیمبری که نیل علم را شکافتی
عزیز زین العابدین هزار جان فدای تو
همه زمینیان و آسمانیان فدای تو
و پیر و کودک و جوان و نوجوان فدای تو
به هر مکان و هر زمان و هر زبان فدای تو
فدای تو که پنجمین چراغ آل احمدی
فدای نام پاک تو که دومین محمدی
نگاه کن که یک به یک همه مسافر توایم
کجا بدون زائری تمام زائر توایم
همه به زیر دِین قال قال باقر توایم
اشاره کن ببین که بنده اوامر توایم
قیام ما قعود ما ز برکت قنوت توست
هزار مطلب نگفته در دل سکوت توست
بنا کنیم عاقبت بقیع ،گنبد طلا
برای تو ضریح و مرقدی شبیه کربلا
که دور آن نشسته اند یک به یک فرشته ها
چه صحنه ای ست صحن تو کنار صحن مجتبی
فدای غربت تو ای نهفته در دل بقیع
فدای غربت تو ای چراغ محفل بقیع
🔸شاعر:
#محمود_یوسفی
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_باقر #مدح_امام_باقر
@shere_aeini
آمدی و منعکس شد نورِ حق دور و برت
عالم آمد عاشقانه با ادب در محضرت
خوش به این اصل و نسب! بابابزرگت شد حسین(ع)
خورده نان از دستِ آقای کریمان مادرت
باقر العلم النبی بودی و با ذکرِ علی(ع)
میگذارد تاجِ دانش را پدر روی سرت
آسمان آمادهٔ ثبت احادیث تو شد
جرعه جرعه موج زد! شد آب دریا جوهرت
دور تو گشتند و آخر صاحب فتوا شدند
تا شدند علامه ها شاگردِ پایِ منبرت
در کنار مهربانی بسکه داری معرفت
میرسد هر بار سائل میشود عاشقترَت
دستهایت رفت بالا با مناجات و درست
در همان ثانیه می بخشید دستِ دیگرت
حرفهایش رفت از یادش! به تو دلبسته شد
هر کسی آمد به دیدارت برای مشورت
گفته ای این را به آنکه شد به عشقت مبتلا
تا دم آخر تو با من باش؛ با من محشرت!
🔸شاعر:
#مرضیه_عاطفی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_باقر #مدح_امام_باقر
@shere_aeini
ببار بر سرمن شوق مستجیر شدن را
بگیر از دل من فرصت کویر شدن را
جهان به غیر سیاهی _خدا گواه_ ندارد
به ماه اگر که نبخشی سر منیر شدن را
چه علمها که شکافنده اش تو بودی و هستی
چه جمع کرده خدا در تو بی نظیر شدن را
سیادت حسنین است در وجود تو جاری
که ارث برده ای از مرتضی امیر شدن را
گدا که سر زده باشد به خانهی تو نبیند
تمام عمر دگر صورت فقیر شدن را
شفا کنار تو مفهوم دیگریست چراکه
به کور میدهی اذن ابوبصیر شدن را
پیامبر به پیامی سلام بر تو رسانده
چشانده ای تو به جابر شکوه پیر شدن را
سه ساله بودی و همراه عمه جان سه ساله
تویی همان که به بازی گرفت اسیر شدن را
به اقتدای سران به نیزه رفته چهل شب
ادا نمودهای آداب هم مسیر شدن را
رسید بر سر و دست تو روزگار و گره زد
به سنگ خار شدن را به غُل حقیر شدن را
چقدر گریه کنار پدر به چشم کشیدی
همیشه نقل به جای کفن حصیر شدن را
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#ماه_رجب
@shere_aeini
شده کارم پیاپی و مادام
ذکر یاذالجلال والاکرام
طلب عفو دارم این ایام
مِن جمیع الذنوبِ والآثام
یا من أرجوه ، عشق حیدر را
واصرف از اعتقاد من شر را
أعطنی کلَّ خیر ، کوثر را
أعطنی جرعه جرعه ساقی ! جام
گر غریبم گر آشنا هستم
گر اسیرم اگر گدا هستم
از یتیمان مرتضی هستم
کیست غیر از علی ابوالایتام
بی علی در گلو فغانی نیست
در گلوی مناره جانی نیست
بی علی هیچ جا اذانی نیست
گو صداها رها شود بر بام
أشهدُ أنَّ از علی دینم
چون علی دیده ام خدابینم
أشهدُ أنَّ حیدر آیینم
أشهدُ أنَّ مرتضی اسلام
در جزا بی علی عبوری نیست
بی علی شادی و سروری نیست
تا نخواهد شراب و حوری نیست
بی علی جنت است بی إِنعام
هستِ حیدر به هستِ فاطمه است
تا علی پای بست فاطمه است
نار و جنت به دست فاطمه است
او نخواهد نمی کند اقدام
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
خبر گریه ی گرفتاران..
میرسد شب به شب به دلداران
این قبیله به فکر ما هستند
پیرشان کرده غصهی یاران
نخ تسبیحشان که میچرخد
سرِ پا میشوند بیماران
سر به دیوار اهل بیت زدیم
خوش به احوال سر به دیواران
ما گنهکارهای آلوده
پشتمان گرم شد به غفاران
دل ما تنگ سامرا شده است
ما و آقا و نم نم باران!
ما طلبکار این کریم شدیم
بس که رو داده بر بدهکاران
یوسف سامرا نگاهی کن
ناز بفروش بر خریداران
شیرها پوزه میکشند به پات
تشنهی کشتن تو خونخواران
اهل عالم غم و محن بس ماست
این که بی کس شده همه کس ماست
گرچه از زهر حال مضطر داشت
به دلش داغهای بدتر داشت
حجره از نالهی انا العطشان
حال و روزی شبیه محشر داشت
علی بن جواد این آخر
ذرهای خاک کربلا برداشت
آب شرمندهی لبانش شد
اثر تشنگی به حنجر داشت
بعد ازآن مجلس شراب فقط
از غم عمه دیدهی تر داشت
این لباسش اگر چه خاکی شد!
باز آقا لباس دیگر داشت!
گرچه سردرد اذیتش میکرد
هرچه هم بود لااقل سر داشت
دور و بر خنجری به دستی نیست
قاتلش را کجا برابر داشت؟!
دخترش گرچه داغدارش بود
پشت صد پرده بود، معجر داشت
روضهی من فقط همین جملهست
پسرش را کنارش آخر داشت
کربلا داغ بر دلم خورده
وای از آن تشنهی ... !
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
دلم بدون تو محکوم بر پریشانی است
همیشه گوشه نگاهت علاج حیرانی است
سلام حضرت ابن الرضای دوم ما
فدای تو چه قَدَر رأفتت خراسانی است
تو در تمام حرمها کنار من هستی
زیارتم همه لطفش به جامعهخوانی است
علی ِچارم ِ دین، هر که بندهی تو نشد
تمام بندگیاش کفر و نامسلمانی است
به میوهی دلت آقا بگو که برگردد
بهار، گم شده اینجا، هوا زمستانی است
زخشکسالی و قحطی چه غم که دل بستم
به خانهای که همیشه در آن فراوانی است
**
چه در کنار گدایان، چه کاخ آن ملعون
به هر کجا که رود کار او سلیمانی است
عزیز مصر بریز اشک بر عزیز جواد
میان سامره مانده ، غریب و زندانی است
چه آمده است به یادش میان بزم شراب
هوای حضرت دریا چه قدر طوفانی است
دوشنبه، گریه، حسن، سامرا مدینه شده
دوشنبههای حسنها همیشه بارانی است
حسن به گریه فقط زیر لب بگوید شکر
که دست دیو و دد اینجا عقیق بابا نیست
🔸شاعر:
#محمد_حسین_رحیمیان
_______________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
ماه در آینه ی چشمِ تو خلوت می کرد
آسِمان زیر قدم هات طهارت می کرد
عرق شرم به پیشانی خورشید چه بود؟
پیش اجلال تو احساسِ حقارت می کرد
سَرِ سجاده ی عشقت دو سه نوبت در روز
جبرئیل آمده و عرض ارادت می کرد
به گدایت عَوَضِ سنگ طلا بخشیدی
دست هایت چه کریمانه کرامت می کرد
«ابن سِکّیت» شدن ها اثر چشم تو بود
دلِ نرمت همه را زود هدایت می کرد
با «غدیریه» امامت به سرانجام رسید
مُصحفت «جامعه» تکمیل رسالت می کرد
هر چه کردند نشد نور تو خاموش شود
مِهر تو بر همه ی شهر سرایت می کرد
متوکل به تماشای شرابت می برد
بس که بر اوج مقام تو حسادت می کرد
شعر خواندی و لبت گرم مذمت ها بود
کِی به لبهای ترک خورده جسارت می کرد
خبر از خیره شدن های به ناموس نبود
هر که در محضرتان بود،رعایت می کرد
سامرا شام نشد تا که ببینند همه
خیزران بر لب و دندان چه قیامت می کرد..
🔸شاعر:
#علی_علی_بیگی
___________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
سهم من از مصیبت جدم حساب شد
پایم همینکه باز به بزم شراب شد
مردانه بود بزمُ دلم یاد عمه سوخت
دیدم چقدر عمه ام آنجا عذاب شد
بسیار گریه کردم از این غصه که چرا
ناموس کبریا به کنیزی خطاب شد
میخواند جد من به لبش آیه های نور
افسوس خیزران به لب او جواب شد
تشتِ زر و شراب و سر و کینه ی یزید
اینها دلیل رفتنِ تاب از رباب شد
🔸شاعر:
#محمد_جواد_مطیع_ها
_______________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
با شما عاقبت شیعه به عزّت ختم است
آخر و عاقبت ما به سیادت ختم است
از ازل چشم جهان سمت شما بوده و هست
مقصد عالم امکان به امامت ختم است
همه نورید ، همه هادی أمّت هستید
پس سرانجام بشر هم به هدایت ختم است
ما گرفتار گناهیم ولی اهل رجا
جاده ی جامعه ی ما به شفاعت ختم است
از گناهان کبیره است دل جامعه پُر
کار این جامعه اما به زیارت ختم است
« مَن أتاکُم » ، چه نجاتی است سر راه بشر !
با تو پایان حوائج به سعادت ختم است
چیست در حکمت « فَالرّاغبُ عَنکم مارق »؟!
راه ، جز راه تو باشد به هلاکت ختم است
ولی آنکس که در این سِیر ، « لَکُم لاحِق » شد
راه او - گرچه گنهکار - به جنّت ختم است
تو دعا کن که من از معصیت آزاد شوم
که دعای تو یقیناً به اجابت ختم است
یا علیِ بنِ محمّد ! چه غریبی ! اصلاً
قسمت هرکه علی گشته به غربت ختم است
تو چه مقتول و چه مسموم ، جهان می داند
که سرانجامِ امامت به شهادت ختم است
🔸شاعر:
#محسن_ناصحی
___________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
حال و هوای چشم ترت جور دیگری ست
ذکر قنوت هر سحرت جور دیگری ست
وقتی میان سجده به معراج می پَری
پِی می برم که جنس پرت جور دیگری ست
حتّی نسیم کویِ تو هم اعتراف کرد
عطر بهشتی گذرت جور دیگری ست
در سامرا همیشه زیارت لذیذ هست
طعم زیارت سحرت جور دیگری ست
هادی ترین چراغ هدایت کلام توست.
نور چراغ شعله ورت جور دیگری ست
این جامعه ز "جامعه" ات رُشد کرده است
محصول کِشت پر ثمرت جور دیگری ست
درندگان کنار تو آرام می شوند
بر روی قلب ها اثرت جور دیگری ست
ارباب های ما همگی با سخاوتند
امّا عنایت پدرت جور دیگری ست
کشکول چشم های مرا پر ز اشک کن
حال گدای پُشت درت جور دیگری ست
زهری رسید و شمع وجود تو آب شد
سوسوی نور مختصرت جور دیگری ست
دیگر گُمان کنم جگری هم نمانده چون
خون لخته های دور و برت جور دیگری ست
او دیده دست و پا زدنت کنج حجره را...
آه دمادم پسرت جور دیگری ست
شُکر خدا سر از بدن تو جدا نشد
شُکر خدا کفن به تنت "بوریا" نشد
شکر خدا به پیرهنت نیزه ای نخورد
شکر خدا که بر بدنت نیزه ای نخورد
پیشانی تو سنگ و عصایی ندیده است
آقا!دو پلک شب شکنت نیزه ای نخورد
تو دست و پا زدی نه ولی زیر دست و پا
بال تو وقت پر زدنت نیزه ای نخورد
شکر خدا که دور و بر تو سنان نبود
شکر خدا که بر دهنت نیزه ای نخورد
عمامه و عبای تو سهم عدو نشد
با سُمِّ اسب پیکر تو زیر و رو نشد
🔸شاعر:
#بردیا_محمدی
_______
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
راهم بده راهی عرش اعظمت باشم
در من بِدَم، خوب است مدیون دمت باشم
از کل قرآن فیض "کلب باسط" کافیست
تاراه را پیدا کنم تا آدمت باشم
بد را بخر با خوب ها! بد نیز دل دارد
شاید که من هم بین جنس درهمت باشم
هرچند خیلی ها نمی آیند سامرا
کاری بکن من جزو زوار کمت باشم
از شیرهای برکه این را خوب فهمیدم
باید همیشه خاکسار مقدمت باشم
آموزگار جامعه دستم به دامانت!
اذنی بده تا سوگوار ماتمت باشم
ای منتهای حلم ای رکن بلاد ما
یا حضرت هادی سلام الله علیک آقا
در پادگانی غصه تبعید را داری
اندازه یک عمر درد بی دوا داری
سربازها خیلی به تو بی حرمتی کردند
قدی خم و چشمی تر از آن طعنه ها داری
قبر خودت را دیدی و آرام باریدی
آقای خوبم غربتی بی انتها داری
وقتی به تو ظرف شرابی را تعارف کرد
معلوم شد که دشمنانی بی حیا داری
خیلی به یاد عمه زینب سوختی آنجا
خیلی به دل زخم عمیق از کربلا داری
شکرخدا چشمی به ناموست نیوفتاده
شکرخدا اهل و عیالی درخفا داری
شکرخدا غارت نمیشد پیکرت هرگز
عمامه داری پیرهن داری عبا داری
نه هیچ کس نیزه به پهلویت فرو کرده
نه با تن زخمی ته گودال جا داری
نه بی کفن ماندی نه عریان بین صحرایی
نه کار با کهنه حصیر روستا داری..
🔸شاعر:
#سید_پوریا_هاشمی
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
#امام_هادی #مرثیه_امام_هادی
@shere_aeini
سامرا، امشب مدینه میشود مهمان تو
آسمانها اشک میبارند بر دامان تو
شمع روشن میکند چشم ستاره تا سحر
با گلاب اشک، میشوید تن سوزان تو
ای حصار آفتاب، ای آسمان در قفس
یوسفت را میبرند از گوشۀ زندان تو
گریه کن، خواندند در بزم خدا شعر شراب
گریه کن، آتش گرفته سینۀ قرآن تو
چاک زن پیراهن صبرت، مگر روشن شود
در غبار چشمها، آیینۀ پنهان تو
دست و پایت سرد شد اما سراپای تو سوخت
رو به سمت قبله کن، پرواز کرده جان تو
🔸شاعر:
#میثم_مومنی_نژاد
___
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini