eitaa logo
شـعـــــرنـاب
4.2هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
903 ویدیو
5 فایل
خامش نشسته شـعرم ، در پیش دیدگانت ای شیوه ی نگاهت،از #شعرناب خوش تر زیبـــاترین و نـــاب تــــــرین اشعار کلاسیک ومعاصر در #کانال‌شـعــــرناب. آیدی جهت تبادل: @Fatemeh_t287 پل ارتباطی ما: https://harfeto.timefriend.net/16528142314913
مشاهده در ایتا
دانلود
شبی زیر باران می‌آیی سراغم بعید است آن شب ولی خانه باشم..!☔️🚶‍♂ شبتون بارونی:)
یـه جملــه عاشقونــه تُرکـهای قشقـایی دارن که میگــن: "گُز یاشینگ توکولا مَزاریم باشونا" ترجمه تحت اللفظیش میشه: اَشکِ چشات رو قبرم بریزه. "یعنے تا مَن زنده‌ام اشکاتو نبینم" همینقدر عاشقانه😍 ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
. صبح آمد و دلتنگ تماشاے تو ام برخیز ڪه من عاشق دنیاے تو ام خورشید منے طلوع ڪن حضرت عشق مشتاق درخشیدن زیباے تو ام❣ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
از شوق تماشای شبِ چشم تو،سرشار آیینه به دست آمده‌ام، بر سرِبازار... هرغنچه به‌چشم منِ دلتنگ،جز این نیست یادآوری خاطره‌ی بوسه‌ی دیدار... روزی‌که شکست آینه،با گریه چه‌می‌گفت؟ دیوار به آیینه و، آیینه به دیوار...! کُشتم دل خود را ،که نبینم دگری را یک لحظه عزادارم و،یک عمر وفادار... چون‌رود،که‌مجبور به‌پیمودن خویش است آزاد و گرفتارم ، آزاد و گرفتار... ای‌موج پر از شور که‌بر سنگ، سرت خورد برخیز فدای سرت، انگار نه انگار... تا لحظه‌ی بوسیدن او،فاصله‌ای نیست ای‌مرگ به قدر نَفَسی،دست نگه‌دار... ‎ ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اَنتَ الهادی و اَنا الضّال... ای چراغ "راه نابلدها" کجایی؟ 💔 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚶🚶
بساطِ زندگی☘️ پاییز باشه و یه کاسه آش و نور و یه حال خوب... 😋
تو از آن دگری رو که مرا یاد تو بس ...🌾
میگن بوی خاکِ بارون خورده در حقیقت بوی خاطراتِ قدیمی شمارو میده برای همین انقدر دوستش دارین :)) 🌱💛
! تُویۍ‌بهانہ‌ے‌آن‌ابرها‌ڪہ‌مۍگࢪیند، بیاڪہ‌صاف‌شود‌این‌هـواےباࢪانۍ..! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اونجا که میگه ؛ می‌نشینم چای می‌نوشم کنار پنجره بی‌کسی‌های خودم را دیدبانی می‌کنم .. 🫖✨
🌱از خویش رها به بی‌کران می‌رفتم با هر قدمم به آسمان می‌رفتم... 🌱فیروزه و نور مثل باران می‌شد هربار که سمت جمکران می‌رفتم... اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دوست داشتن آخرین داشته ی آدمی است پنجره را باز بگذارید ما چیزی برای پنهان کردن نداریم ...🎈
چشم سبز تو چو دشتی است ! دویدن دارد:(💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دوست مے دارم تو را با آنڪه می‌دانم ز جور آن ڪه آخر مے ڪند با خاڪ یڪسانم تویی ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
نفسی فوق ِ طباق ام، نفسی شام و عراق ام نفسی غرق ِ فراق ام نفسی راز ِ تو رَندم نفسی هم‌ره ِ ماه ام، نفسی مست ِ اله ام نفسی یوسف ِ چاه ام نفسی جمله گزند م نفسی ره‌زن و غول ام، نفسی تند و ملول ام نفسی ز این دو برون ام؛ که بر آن بام ِ بلند ام بزن ای مطرب ِ قانون هوس ِ لیلی و مجنون! که من از سلسله جَستم؛ وَتَد ِ هوش بِکَندم به خدا که نگریزی! قدح ِ مِهر، نریزی! چه شود ای شَه ِ خوبان که کنی گوش به پند م هله! ای اوّل و آخر! بده آن باده‌یِ فاخر! که شد این بزم منوّر به تو ای عشق ِ پسند م
سعی کن دوست‌دار غم‌هایت باشی، شاید بروند! بسان تمام چیزهایی که دوست ‌داریم و می‌روند(: - محمود درویش🥀
درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت در من غزلی درد کشید و سرِ زا رفت...! سجاده گشودم که بخوانم غزلم را سمتی که تویی عقربه قبله نما رفت... در بین غزل نام تو را داد زدم، داد آن‌گونه که‌تا آن‌سرِ این‌کوچه صدا رفت...! بیرون زدم از خانه یکی پشتِ‌سرم گفت این‌وقتِ شب‌این شاعر دیوانه کجا رفت...! من بودم‌و زاهد به ‌دو راهی که‌رسیدیم من سمت شما آمدم او سمت خدا رفت... با شانه شبی راهی زلفت شدم اما من گم شدم‌و شانه پیِ کشف طلا رفت...! در محفل شعر آمدم و رفتم و...گفتند ناخوانده چرا آمد و ناخوانده چرا رفت...! می‌خواست بکوشد به‌فراموشی‌ات این شعر سوزاندمش آن‌گونه که‌دودش به‌هوا رفت...!!! ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ @Shere_naab ┈┈••✾•🌷•✾••┈┈