خفته بودم که خیالِ تو، به دیدارِ من آمد
کاش آن دولتِ بیدارِ مرا بود دوامی
#شفیعی_کدکنی
@Shere_naab
دست به دست مدّعی
شانه به شانه می روی
آه که با رقیب من
جانب خانه می روی ...
#شفیعی_کدکنی🌿
@Shere_naab
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران
بیداریِ ستاره در چشم جویباران
آیینهٔ نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاهگاهت صبحِ ستاره باران
#شفیعی_کدکنی💐
#صبح_بخیر 🌻
@Shere_naab
گنجایش دیگری ندارد دل من
همچون قدح شراب لبریز توام
#شفیعی_کدکنی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
با که گویم؛
که چراغ شب تارم نشدی...
#شفیعی_کدکنی...🕊🔖
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
وقتی میگه آرزوت چیه بهش بگو:
فهرست تمامِ آرزوهای منی …♥️
#شفیعی_کدکنی✨
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
در یاد منی حاجت باغ و چمنم نیست
جایی که تو باشی خبر از خویشتنم نیست
#شفیعی_کدکنی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
میشناسمت؛ چشم هایِ تو
میزبان آفتابِ صبحِ سبزِ باغ هاست!
میَشناسمت...
#شفیعی_کدکنی... 🕊🔖
#صبحتون_عاشقانه♥️
جلوهی صبح جوانی به همه عمر ندیدم
با خزان زادهام آری گل زردم، گل زردم...
#شفیعی_کدکنی...🔖
اگر می شد صدا را دید
چه گل هایی!
چه گل هایی!
که از باغ صدای تو
به هر آواز می شد چید
اگر می شد صدا را دید...🙃🌿
#شفیعی_کدکنی
گر چشم بامداد
به خورشید روشن است
ما را دل از خیال تو
جاوید روشن است...!
#شفیعی_کدکنی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
در منزلِ خجستهی اسفند،
همسایهی سراچهی فروردین،
با شاخههای تُردِ بلوغِ جوانهها،
باران به چشم روشنی
صبح آمده است...
زشت است
اگر که من یارِ قدیم
و همدمِ هم ساغرِ سَحَر،
در کوچههای خامُش و خلوت
نجویمش ،
یا با جامِ شعرِ خویش
خوشآمد نگویمش ...🌿
#شفیعی_کدکنی
::: صبح بخیر☀️
بیرون ز تو نیست آنچه میخواسته ام
فهرست کتاب آرزوهای منی... ؛)
#شفیعی_کدکنی🌿
دیر شد، بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود
دسته گلهایی که از شوق تو در دل بستهام
#شفیعی_کدکنی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
#شعر_بلند
ای مهربانتر از برگ در بوسههای باران
بیداریِ ستاره در چشم جویباران
آیینهی نگاهت پیوند صبح و ساحل
لبخند گاه گاهت صبح ستاره باران
بازآ که در هوایت خاموشی جنونم
فریادها برانگیخت از سنگِ کوهساران
ای جویبار جاری! زین سایه برگ مگریز
کاین گونه فرصت از کف دادند بیشماران
گفتی: به روزگاران مهری نشسته گفتم
بیرون نمیتوان کرد حتی به روزگاران
بیگانگی ز حد رفت ای آشنا مپرهیز
زین عاشق پشیمان سرخیل شرمساران
پیش از من و تو بسیار، بودند و نقش بستند
دیوار زندگی را زین گونه یادگاران
وین نغمهی محبت بعد از من و تو مانَد
تا در زمانه باقیست آوازِ باد و باران
#شفیعی_کدکنی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
@Shere_naab
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
•••┈✾~😍~✾┈•••
تمام دل خوشی ام شور عاشقانه ی توست
دو چشم منتظرم تا همیشه خانه ی توست
به کنج خلوت خود، همچو ابر می بارم
سرم درون خیالم به روی شانه ی توست
#شفیعی_کدکنی
خلوت نشین خاطر دیوانهی منی
افسونگری و گرمی افسانهی منی
بودیم با تو همسفر عشق، سالها
ای آشنا نگاه، که بیگانهی منی...
هرچند شمع بزم کسانی، ولی هنوز
آتش فروز خرمن پروانهی منی
چون موج سر به صخرهی غم کوفتم زِ درد
دور از تو، ای که گوهر یک دانهی منی
خالی مباد ساغر نازت، که جاودان
شورافکنی و ساقی میخانهی منی
آنجا که سرگذشت غم شاعران بود
نازم تو را، که گرمی افسانهی منی
#شفیعی_کدکنی
خلوت نشین خاطر دیوانهی منی
افسونگری و گرمی افسانهی منی
بودیم با تو همسفر عشق، سالها
ای آشنا نگاه، که بیگانهی منی...
هرچند شمع بزم کسانی، ولی هنوز
آتش فروز خرمن پروانهی منی
چون موج سر به صخرهی غم کوفتم زِ درد
دور از تو، ای که گوهر یک دانهی منی
خالی مباد ساغر نازت، که جاودان
شورافکنی و ساقی میخانهی منی
آنجا که سرگذشت غم شاعران بود
نازم تو را، که گرمی افسانهی منی
#شفیعی_کدکنی
ميشناسمت؛
چشم هایِ تو
میزبان آفتابِ #صبحِ سبزِ باغ هاست !
ميشناسمت...!
#شفیعی_کدکنی