((((جانسوزترین منظره )))) یافاطمه(س) ای دخت نبی، امً ابیها ریحانه عالم به علی( ع) همسر والا درهردو جهان سرورو سالار زنانی هرواژه به اذهان گذرد برتر ازآنی ای مادر اثنی عشرو زاده ی احمد( ص) ازسوی خداوند عطا ئی به محمد( ص) حورا صفت وسیًده ی عالم هستی باصبر وتحمل کمر حیله شکستی هم ساجده و راکعه وحُرًه حبیبه راضیًه و انسیًه سماویه نجیبه گردیدعیان بعد نبی چهره ننگین سوی در خورشید جهان رفت پرازکین بغض وحسدش گشت شرر، شعله به درزد باعربده اش یک لگد سفت به در زد دیوارو درو جسم ظریف ودم مسمار ان بنت هدی ماند میان درو دیوار فریاد حسین و حسن و زینب کبرا جانسوز ترین منظره از غربت زهرا( س) مرحوم ابراهیم قاسمی ( پرویز) #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

#گل_یاس گل بود لقب یاس کبودش دادند در عالم غیب خطبه یادش دادند مادر شدنش روز ازل امضا شد در محضر حق به مرادش دادند این آیت کوثر است منجلی شده انسیه ی حوراست زن علی شده دخترنبوت است و خیر النساء مادر امامت است خود ولی شده از دامن پاکش حسنین آمده است بر عالمیان نور دو عین آمده است یک دختر شهزاده بنام زینب یاریگر نهضت حسین  آمده است الگوی تمام  عیار زن فاطمه است آئینه ی بی غبار  زن  فاطمه  است آزادگی زنان عالم هم ازوست معنای پر افتخار زن فاطمه است #شوریده_ملحمدری #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

بسم الله الرحمن الرحیم باد صبا ببر به رفیقان پیام ها ابلاغ کن به محضر آنان سلام ها خوشه بچین ز خرمنِ بستان شعرشان بوسه بزن به شعر و لب خوش کلام ها در کامشان کمی دم روح القدس بریز بنواز روح عاشقشان را به کام ها چون می روی ز وادی شیراز کن گذر با عطر کوی خواجه برو سوی جام ها شعر مرا بپیچ به کادوی شبنمت هدیه ببر به محضر آن با مرام ها باد صبا بیا نظر من عوض شده برگرد از حوالی دیوار و بام ها دست مرا بگیر و ببر سوی سامرا جان مرا بریز به صحن امام ها یا که دلم چو حلقه نما بر درِ حرم بندم نما چو حلقه به گوش و غلام ها برگرد تو ز سامره اما بدون من رو کن به سمت کرببلا صبح و شام ها اشک مرا چو دجله ببر سوی قتلگاه بلکه شود به زخم حسین التیام ها باید پس از حسین، علیه السلام گفت عیب است اگر ادا نشود احترام ها محمودی از دیار نهاوند گفته است باد صبا ببر به رفیقان پیام ها #نهاوند_4_9_1403 #محمد_بیژنی_محمود ( محمودی ) #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

شمیم خاک جبهه محترم بود به کام عاشقان عطر حرم بود و پشت جبهه دلهای بزرگی صمیمانه پر از جود و کرم بود صدای بمب و موشک در شبانگاه چو لالایی همیشه در سرم بود پدر در جبهه می جنگید و یادش در آغوش خطر بال و پرم بود مرا آرام جان در زیر آتش سحرگاهان دعای مادرم بود سلامی بر امام و بر شهیدان سر آغاز پیام دفترم بود «کجایید ای شهیدان خدایی» نفس در جان شعر ازبرم بود همیشه انتهای صفحهء مشق شهادت خط سرخ آخرم بود نسیم مهربانی زیر باران ز خاک جبهه در دورو برم بود شهیدان زنده اند الله اکبر طنین زندگی در کشورم بود طلوع صبح پیروزی، امیدی همیشه زنده در چشم ترم بود همین حالی که بعد از جنگ داریم امید و آرزو در باورم بود #محمد_بلندگرامی #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

بسم الله الرحمن الرحیم دارم ز دست باد صبا هم گلایه ها از چه سپرده دست مرا دست دایه ها هر لحظه ای که رفته حضور امام نور هجران او کشانده مرا زیر سایه ها او که مجرد است ز جسم و تعلقات بیرون نکرده از چه تنم را ز لایه ها باد صبا تو حامل فهم و درایه ای تزریق کن به شامه ی من از درایه ها پایم بدون تو ره واهی گرفته است غافل شده دلم ز احادیث و آیه ها باد صبا ، به حال دلم کن ترحمی افتاده ام به حال و هوای مشایه ها محمودی و دعای سحرگاهی صبا حال خوشی دهد به تمام نمایه ها #نهاوند_5_9_1403 #محمد_بیژنی_محمود ( محمودی ) #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

شهیدان تا ابد اسرار دارند سری بر نقطه ی پرگار دارند تو مسئولی که پا بر خون نهادی قیامت با شماها کار دارند (حسین مرادی) #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

#غزل_ازجسم_وجان_نزدیکتر ای در تمام مشکلات از این و آن نزدیکتر هرگز ندیده چشم من جز تو نهان نزدیکتر تنها تویی یکتا تویی پنهان و در پیدا تویی در هر زمان در هر مکان از دیگران نزدیکتر شرحت نیاید در قلم ای صاحب جود و کرم ای خالق حبل الورید از ما به آن نزدیکتر دادم برس ای دادرس ای هرزمان مارا توبس در حالت خوف و رجا بر خائفان نزدیکتر مشکل گشای اولین لطفی نما مارا ببین از اولین تا آخرین، تا بیکران نزدیکتر خواهم بدانم کیستی اهل دو عالم نیستی با من چگونه زیستی با من بمان نزدیکتر دیوانه ام از دست تو،دیوانه ها در دست تو میخانه ها هم مست تو،ما را بخوان نزدیکتر با ما مدارا می کنی،مسکین و دارا می کنی کبری و صغرا می کنی جانم ستان نزدیکتر شوریده گشتم ازغمت هرجاکه باشی خواهمت نیستم کنی من دارمت از جسم و جان نزدیکتر #حبل_الورید #شوریده_ملحمدری #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

روح اذان ای زمین در سینه ی خود آسمانم را بگیر خاک تیره جسم زهرای جوانم را بگیر بیت الأحزان علی شد خانه ی بی فاطمه خسته و درمانده ام ای مرگ جانم  را بگیر داغ پهلوی شکسته طاقت حیدر گرفت ای خدای فاطمه روح و روانم را بگیر می وزد باد جفا بر دودمان اهل بیت فتنه ی اهل جفا از دودمانم را بگیر اشهد ان علیا، فاطمه روح علی ست جنت الماوی کنون روح اذانم را بگیر شد بلای جان حیدر ماجرای میخ در اینک ای عمار دست ناتوانم را بگیر با دو دست مهربانت یاریم کن مصطفی پیکر بی جان یار مهربانم را بگیر خاک تیره با تن زهرای من سردی مکن همچو غنچه در دلت آرام جانم را بگیر جان زهرا را سپردم بار الها دست تو در قیامت دست و بال شیعیانم را بگیر #مجتبی_کشوری #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

بسم الله الرحمن الرحیم یگانه گوهر طاهادی زهرا نه گوهر عین طا و ها،دی زهرا نئجه زهرا که هم کفو علیدور علی تک رتبه ده اعلادی زهرا نئجه زهرا مقامی مثل حیدر علی، اکبر، بلی کبرا دی زهرا ائده بیلمز منی هئچ کس مذمت دئسم گول زشتیدی زیبادی زهرا اگر بنده دئسم زهرا بشردی دئیون انسیه ی حورادی زهرا ملکدن حوریدن برتردی برتر ملکدن حوریدن بالادی زهرا نئجه تعریف ایدوم زهرانی آیا دیه بیلّم فقط زهرادی زهرا حسندور هم حسیندور هم علیدور بابا شک ایلمه طاهادی زهرا حدیث قدسی لولاک سسلور بو دنیا قطره دی دریادی زهرا دئدیم قرآنه قرآن کیمدی زهرا دئدی الفاظیمه معنادی زهرا سُوروشدوم کعبه دن زهرا مقامین بویوردی کعبه ی یکتادی زهرا سحر گوگلوم قوشی گویده گزوردی گوروب گویلرده منصورادی زهرا بهشتی سیر ائدنده گوردی روحیم ملیک مریم و سارادی زهرا ید بیضاده کی نور فروزان فروغ طلعت سینادی زهرا ائدر محشر گونی خلقی شفاعت شفاعت امرینه دارادی زهرا حمایت ایلدی حق علیدن ولی افسوس اولا تنهادی زهرا #محمودی #نهاوند #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

بسم الله الرحمن الرحیم ما تشنه ی جود و کرم فاطمه هستیم در هر دو جهان از خدم فاطمه هستیم عمری ست که با حب علی مثل ابوذر در سایه ی لطف علم فاطمه هستیم او کرده دعا در دل شب بر همه ی ما مدیون دعاها و دم فاطمه هستیم در راه علی سینه سپر کرده و ما نیز در راه علی همقدم فاطمه هستیم چون کعبه سیه پوش و عزادار و حزینیم ماتم زده ی عمر کم فاطمه هستیم او را حرمی نیست دل ما حرم اوست ما دلشدگانِ حرم فاطمه هستیم محمودی از آن روز که شد فاطمه مجروح ما منتظر منتقم فاطمه هستیم #محمودی #نهاوند_5_9_1403 #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

بسم الله الرحمن الرحیم به کجا می روی ای دلبر من ای گل له شده و پرپر من دلبر خسته برو قدری آهسته برو فاطمه ای گل بی خار علی حامی و یاور و غمخوار علی مقتلت شد در و دیوار علی سینه ات خورده به میخ در من بی تو کاشانه ی من شد عزا خانه ی من فاطمه رونق این خانه تویی طایر زخمی کاشانه تویی شمع بزم و گل و پروانه تویی سینه ام بی تو شده مجمر من شمع این انجمنی از چه خونین بدنی فاطمه بی تو علی تنها شد مونس منزل او غم ها شد یار او چاه و دل صحرا شد کس نداند که چه آمد سر من چاه و نجوای علی دردِ دل های علی فاطمه از چه کفن پوش شدی شمع من بودی و خاموش شدی تو که با قبر هم آغوش شدی می زند بر سر خود دختر من شد خزان باغ علی زینب و داغ علی فاطمه ای به نبی نور دو عین از تو شرمنده شده میر حُنین رو بگیر از پدرت جان حسین رو بگیر ای گل نیلوفر من جان من جان حسن حرفی از کوچه مزن فاطمه ای گل و ریحان علی نظری کن به محبان علی دست محمودی و دامان علی بنگرد بر قلم و دفتر من هم گرفتار تو ام هم عزادار تو ام #محمودی #نهاوند_7_9_1403 #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane

تشنه لب جان می دهم حالا برایت ای عمو چون علی اکبر کنم خود را فدایت ای عمو گرچه رودم در کنار ساحل دریای تو می روم تا غرق گردم در هوایت ای عمو از پدر دارم سفارش جان به قربانت کنم فرصتی ده سر نهم بر زیر پایت ای عمو گفته بودم مرگ شیرین است مانند عسل می چشم شهد شهادت در منایت ای عمو گرچه کوچک هستم اما می زنم شمشیر را بر سر این دشمنان بی حیایت ای عمو می رود خون سرم بر دیده گانم چون فرات جای اشکم می چکد در کربلایت ای عمو حسرتی دارد دلم ای کاش جانم بیش بود جای بابا جنگ می کردم بجایت ای عمو می رود جان از تنم اما خجالت می کشم می کشی بر روی من دست وعبایت ای عمو ای(منادی) گفت قاسم با عمویش این چنین کن دعا محتاج هستم بر دعایت ای عمو (حسین مرادی ) #شعر‌آئینی‌حکمتانه‌دیار‌تاریخ‌وتمدن‌ایران @shereaenihekmatane