eitaa logo
شعر هیأت
9.4هزار دنبال‌کننده
902 عکس
163 ویدیو
13 فایل
🔹انتخاب شعر خوب، استوار و سالم، تأثیرگذار و روشن‌گرانه همواره دغدغه ذاکران و مرثیه‌خوانان اهل معرفت و شناخت بوده است. 🔹کانال «شعر هیأت» قدمی کوچک در راستای تحقق این رسالت بزرگ است.
مشاهده در ایتا
دانلود
علیهاالسلام 🔹روزگاران غریبی🔹 در روزگاران غریبی، آشنا بودى تنها تو با قرآن ناطق هم‌صدا بودی هر شب كنار خانه با یعقوب چشمانت چشم انتظار یوسف غار حرا بودی آیات كوثر روی دامان تو نازل شد چون آیۀ تطهیر بودی، إنما بودی وقتی امین مكه را مردم رها كردند تنها امان جان ختم‌الانبیا بودی با عشق، با لبخند، با احساس، با اشكت بر جای زخم سنگباران‌ها دوا بودی... شعب ابی‌طالب كجا و طف كجا بانو ای كاش تو همراه زینب، كربلا بودی... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/344@ShereHeyat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هستی‌ات را دادی و داراترین بانو شدی ثروتی بالاتر از لبخند پیغمبر که نیست 📹 شعرخوانی @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹عصمت🔹 حسود حُسن تو برگ گل است، شبنم هم اسیر عصمت تو آسیه‌ست، مریم هم زِ هر دمت همه سر می‌رود عصارهٔ وحی که با رسول خدا همسری و همدم هم تو کیستی؟ جبل النور خانهٔ احمد چو نور، روشنی و مثل کوه، محکم هم همین بس است ز شأنت که دخترت زهراست فدای دختر تو عالم است و آدم هم قسم به آب! که تو خاستگاه تطهیری گواه پاکی تو کوثر است، زمزم هم دمید در برهوت حجاز یاس از تو بهشت می‌شود از مقدمت جهنم هم تویی تو سنگ صبور رسول آینه‌ها برای درد دلش محرمی و مرهم هم تو لایق لقب اُمّ مؤمنین هستی رکاب دین نبی را نگین خاتم هم کلید قلب نبی دست توست، با این گنج دگر نیاز نداری به اسم اعظم هم فقط نه گرد بیابان سِتُردی از رخ یار که پاک کرده‌ای از روی مصطفی غم هم.. برای یاری دین مال دادی و جان نیز به محضر کرم تو گداست حاتم هم به شرح حال رسول و بتول بعد از تو فغان کم است، تأسف کم است، ماتم هم پس از تو فاطمه دیگر غریب ماند غریب فقط نه فاطمه، بلکه نبی اکرم هم 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5292@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹ام المؤمنین🔹 بالاتر از بالایی و بالانشینی هرچند با ما خاکیان روی زمینی شایستۀ وصف زبان کردگاری نه درخور توصیف‌های این چنینی حُسن تو محض با پیمبر بودنت نیست قبل از مسلمان بودنت هم بهترینی انگشتر پیروزی دین خدا را تو با بهای جان و اموالت نگینی طرد تو از سمت قریشی‌های مکه باعث نشد یک لحظه هم از پا نِشینی نام تو از لب‌های پیغمبر نیفتاد در هر کجا همراه ختم المرسلینی «مثل فدک نام تو را هم غصب کردند تو بهترین مصداق اُم المؤمنینی» این روزهای آخر عمر خودت را هر روز با یک غصۀ تازه قرینی رخسارۀ تو رنگ رفتن را گرفته احساس تلخ لحظه‌های واپسینی در چشم‌هایت اشک حرف درد دارد انگار از یک قصّۀ دیگر غمینی دلواپس غم‌های بی‌پایان زهرا بعد از فراق رحمةٌ للعالمینی... ای کاش بودی تا در آغوشش بگیری وقتی که آنجا گفت: یا فضّه خذینی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/331@ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹و أین مثلُ خدیجه🔹 معطر است نسیم از غبار تربت تو اگرچه درد بزرگی‌ست درد غربت تو کجاست مثل تو بانو؟ که جبرئیل امین سلام حضرت حق را رسانده خدمت تو چه افتخاری از این افتخار بالاتر که خرج دین خدا شد تمام ثروت تو! «وَ أیْنَ مِثْلُ خَدیجَة؟» برای خاتم عشق نبوده واقعه‌ای تلخ‌تر ز رحلت تو نه داغ حمزه، نه آزار مشرکان قریش نبوده هیچ‌یک اندازهٔ مصیبت تو سلام و عرض ارادت به محضرت بانو که دین حق شده سرزنده با حمایت تو مقام مادریِ بهترین زن عالم خدا چنین به تو داده‌ست مزدِ زحمت تو 📝 @ShereHeyat
علیهاالسلام 🔹برترین🔹 نه تنها مادرِ زهراست، ام‌المؤمنین هم هست زنی از مردها برتر، زنی مردآفرین هم هست نه تنها مادرِ زهراست در ظاهر، که در باطن خدیجه مادرِ مولا امیرالمؤمنین هم هست نه تنها اهل اسلام‌ است، در فضلش همین کافی که در بین مسلمانان خدیجه اولین هم هست فقط یاور برای حضرتِ ختم‌ِرسولان، نه که حتی یاورِ پیغمبرانِ پیش از این هم هست و او بر گردنِ اسلام گردنبند زیبایی‌ست و بر انگشترِ پیغمبرِ خاتم نگین هم هست خدیجه بعدِ زهرا برترین زن در سماوات است خدیجه بعدِ زهرا برترین زن در زمین هم هست و در راهِ خدا دارایی‌اش را داده و شاد است برای اینکه جانش را نداد اندوهگین هم هست زنانِ دیگری هم داشت پیغمبر ولی این زن نه تنها اولین زن بود بلکه برترین هم هست 📝 @ShereHeyat
تو را می‌خواست تا در همسرانش بهترین باشی برای خاتمِ پیغمبری نقش نگین باشی خدایت انتخابت کرد تا ای مادر هستی برای چشمۀ کوثر، بهشتی در زمین باشی خدا هرشب برایت می‌فرستد تهنیت‌هایی که در تنهایی‌ات هم‌صحبت روح‌الامین باشی تو در اسلام و در ایمان و در عشق اولین بودی زنی مثل تو دیگر نیست، یعنی آخرین باشی برای طعنۀ کفار در اوج نداری‌ها تو باید پاسخ دندان‌شکن در آستین باشی تو از معروفِ تجاری ولی در شعب بیماری فداکار آنچنان بودی، وفادار اینچنین باشی علی تنها علی باید امیرالمؤمنین باشد و تنها تو سزاواری که ام‌المؤمنین باشی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/347@ShereHeyat
بختت بلند باد و بلندا ببینمت! ایرانِ من مباد که تنها ببینمت! یک عمر روی پای خودت ایستاده‌ای بگذار چون گذشته سرِ پا ببینمت زیبای چارفصلِ انار و بهارِ من بر شاخه‌های شوق، شکوفا ببینمت.. همچون حماسه‌های خودت باشکوه باش تا هم‌چنان در اوج تماشا ببینمت پُرحوصله چو خاک خراسان و سیستان یکرنگ مثل آبی دریا ببینمت پیش هزار رنگ شغالان شومِ شب ای شیرِ نر، شکسته مبادا ببینمت من رأی می‌دهم به تو ای خاک جاودان! در خاک و خون معرکه حاشا ببنیمت! 📝 🌐 shereheyat.ir/node/5057@ShereHeyat
گل، دفتر اسرار خداوند گشوده‌ست صحرا ورق تازه‌ای از پند گشوده‌ست آیینۀ عریانی زیبای معانی‌ست این جملۀ سبزی که خداوند گشوده‌ست شور سحر حشر، اگر باورتان نیست گل مصحف صد برگ به سوگند گشوده‌ست تقریر ادیبانۀ برهان معاد است فصلی که نسیم از پی اسفند گشوده‌ست تفسیر لطیفی‌ست ز پاکی دل کوه این چشمه که از چشم دماوند گشوده‌ست بر سجدۀ احساس بنفشه‌ست، نشانی سجادۀ سبزی که به الوند گشوده‌ست سرشار ز شیرینی شهد خوش خویش است این غنچه که لب را به شکرخند گشوده‌ست پاک است طرب‌نامۀ خوش‌بوی سلوکش این گل که چنین چهرۀ خرسند گشوده‌ست 📝 @ShereHeyat
💠 (علیه‌السلام) «وَ لَا تَرْفَعْنِي فِي النَّاسِ دَرَجَةً إِلَّا حَطَطْتَنِي عِنْدَ نَفْسِي مِثْلَهَا» [خداوندا] مرا در چشم مردم بزرگ مکن، مگر زمانی که به همان اندازه در نظر خودم، بی‌قدر گردانی! 📗 صحیفه سجادیه،‌ دعای مکارم الاخلاق 🔹در آینه...🔹 از من که در آینه‌ست بیزارم کن شبنم بنشان به چهره‌ام تارم کن یک غنچه اگر مرا شکوفا کردی صد مرتبه در چشم خودم خوارم کن 📝 @ShereHeyat
🔹می‌ترسم...🔹 اگرچه تشنه‌لبم، از سراب می‌ترسم سمند صاعقه‌ام، از شهاب می‌ترسم.. نکرد، همهمۀ رفتگان مرا بیدار به خواب غفلتم، اما ز خواب می‌ترسم حساب نیک و بد خویش را نسنجیدم نشسته‌ام دو دل از انتخاب می‌ترسم گریز‌پایی فرصت، به ابر می‌ماند من از گذشت زمان، از شتاب می‌ترسم به حیرتم که ثوابی به کف نیاورده «گناه می‌کنم و از عذاب می‌ترسم» اگر چه نیستم از رحمت خدا نومید ولی ز خجلت روز حساب می‌ترسم در آن مقام که مُهر سکوت بر لب‌هاست اگر سؤال کنند از جواب می‌ترسم اگر چه هست خدا پرده‌پوش عیب اما از آن زمان که بیفتد حجاب می‌ترسم خدای را به مَنِ دل شکسته راه دهید مرا به سایه «لا تَقنَطُوا» پناه دهید 📝 @ShereHeyat
تسنیم دعای سحر و عطر اذان است این مائده، این ماه مبارک، رمضان است این سفرۀ رحمت که سحرگاه به پا شد آغاز بهاری‌ست که آرامش جان است... ماهی‌ست که قدرش به شب قدر شبیه است ماهی‌ست که قدرش چو شب قدر نهان است این ماه اگر رخ بنماید همه روز است پیداست درخشندگی‌اش گر چه نهان است «در حسرت دیدار تو آواره‌ترینم» ای ماه که تصویر تو در آب روان است... ای ماه مبارک، رمضان، ماه درخشان آرامش تو ناب‌ترین حس جهان است 📝 🌐 shereheyat.ir/node/3857@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹آینۀ حُسن🔹 جنّت نشانی از حرم توست یا حسن فردوس سائل کرم توست یا حسن تنها نه آسمان و زمین، عالم وجود در زیر سایۀ علم توست یا حسن عرش خدا مدینه، دل انبیا بقیع جان شمع روشن حرم توست یا حسن عالم اگر ثنای تو گویند صبح و شام تا صبح روز حشر کمِ توست یا حسن سرتا به پات حسن خداوند سرمد است آیینۀ تمام‌نمای محمّد است... تو مظهر خدایی و جان پیمبری قرآن مصطفی به سر دست حیدری هم دومین وصیِ رسول مکرمی هم اولین سلالۀ زهرای اطهری باید سرود مدح تو را با زبان وحی از وصف جن و انس و ملائک فراتری حُسن خدا به حُسن تو دیدار می‌شود چون حُسن بی‌حدود خدا را تو مظهری هم صبر توست حکم خدا هم قیام تو در هر دو حال بر همه مولا و رهبری چون و چرا به کار تو خود کفر دیگر است چون و چرا به کار خداوند اکبر است ای دین حق به صبر تو پاینده یا حسن صبرت حدیث نهضت آینده یا حسن صبر تو بود تیغ خداوند در غلاف صلحت به خصم، ضربۀ کوبنده یا حسن صلح تو و معاویه؟ باور نمی‌کنم دشمن ز کار توست سرافکنده یا حسن تو خود تمام دینی و او خود تمام کفر او تیرگی، تو مهر فروزنده یا حسن تا بود، بود حق به وجود تو پایدار تا هست، هست دین ز دمت زنده یا حسن شمشیر شیر حق همه جا در نیام توست «میثم» هماره پیرو صلح و قیام توست 📝 🌐 shereheyat.ir/node/2610@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹خورشید حجاز🔹 می‌رسد باز به گوش دل ما این آواز چه نشستید که در‌های عنایت شد باز جاری از طور ولایت شده سر‌چشمۀ نور چشم دل خیره شد از دیدن این چشم‌انداز تا که از چرخ چهارم شنود «روح‌الله» سخنی روح‌افزا، زان دو لب روح‌نواز گفت «یا محسن» و از وجه «حسن» پرده گرفت زهره گردید هم‌آغوش جگر گوشۀ ناز به صفای قدمش ماه خدا گشت دو نیم؟ یا نبی آمد و شق‌القمر است این اعجاز؟ مکّه در زمزمۀ آیۀ «فَاخلَع نَعلَیک» وادی قدس شد از جلوۀ خورشید حجاز ای که از طلعت تو صبح سعادت سر زد ای حقیقت که بود تحت شعاع تو مَجاز به خدا آینۀ حُسنِ رسول اللهی ای ظهور ازلی، ای ابدیّت‌پرواز به جمال ملکوتی تو هر کس نِگَریست آفرین خواند بر آن صورت و صورت‌پرداز جز تو، ای سیّد و سالارِ جوانان بهشت در سراپردۀ عصمت که شود محرم راز؟ کَرَمت نامتناهی بُوَد، ای چشمۀ فیض تو سراپا همه نازی، دگران دست نیاز از همان روز که شد شاهدِ محراب، علی رهبری یافت به بالای بلندِ تو طراز همۀ سعی تو آن بود که کوتاه شود دست نامحرم از این مکتب محروم‌نواز آه و افسوس که همراه سپاه تو نبود یک وفا‌پیشه و یک جان‌به‌کف و یک سرباز اُمّت از دایرۀ عشق تو بیرون رفتند ای وجود تو به تشریف امامت ممتاز عرقِ شرم به پیشانیِ سجاده نشست چون عدو کرد به تاراج حرم دست دراز مصلحت بود که کارِ تو به صلح انجامد راز هر مصلحتی را نتوان کرد ابراز ارزش صلح تو را گر نشناسند، چه باک خلق در شیب نشیب‌اند و تو در اوج فراز غربت قبر تو تصویرگرِ صبر تو شد ای که هم جان مناجاتی و هم روح نماز تا مگر باز کند عقدۀ دل را به «بقیع» هر گفتار غمی، سوی تو می‌‌آید باز شب که تاریک شود صحن و سرای تو، بُوَد عوض شمع دل فاطمه در سوز و گداز آرزوی «شفق» این است که گاهی او را به طواف حرم پاک تو بخشند جواز 📝 🌐shereheyat.ir/node/5311@ShereHeyat
💠 علیه‌السلام «اَلسَّمَاحَةُ الْبَذْلُ فِي الْيُسْرِ وَ الْعُسْرِ» بزرگی آن است که در سختی و در گشایش، بذل و بخشش کنی. 📗 الکافی، ج۴، ص۴۱ 🔹بزرگی و بخشش🔹 هر کس که دلش به آسمان پیوسته‌ست از کوچکی دغدغه‌ها وارسته‌ست در سختی و راحتی، کَرَم خواهد کرد می‌بخشد اگرچه دست و بالش بسته‌ست 📝 @ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹فخر جوانان بهشت🔹 رمضان آمد و دارم خبری بهتر از این مژده‌ای دیگر و لطف دگری بهتر از این گرچه باشد سپر آتش دوزخ، صومم لیک با این همه دارم سپری بهتر از این شب قدر رمضان، گرچه بسی پر قدر است دارد این مه، شب قدر و سحری بهتر از این مولد لؤلؤ پاک مَرَجَ البَحرَین است نیست در رشتۀ خلقت گهری بهتر از این مادرش فاطمه و باب گرامیش علی چه کسی داشته اُمّ و پدری بهتر از این رست پیغمبر از آن تهمت ابتر بودن نیست بر شاخۀ طوبی ثمری بهتر از این اسوۀ خلق زمین، فخر جوانان بهشت مادر دهر نزاید پسری بهتر از این گفت خالق فَتبارک به خود از خلقت او کِلک ایجاد ندارد اثری بهتر از این بگذر آهسته‌تر ای ماه حسن، ای رمضان! عمر ما را نبود چون گذری بهتر از این اثر صلح حسن نهضت عاشورا بود اُمتی را نبود راهبری بهتر از این زنده گشته‌ست به این صلح موقت اسلام نیست در حُسن سیاست هنری بهتر از این لطف کن اذن زیارت که خدا می‌داند بهر عشاق نباشد سفری بهتر از این گرچه مشمول عنایات تو بوده‌ست «حسان» یا حسن! کن به محبان نظری بهتر از این 📝 🌐shereheyat.ir/node/1441@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹بهارتر🔹 ای از بَهار، باغ نگاهت بَهارتر از فرش، عرش در قدمت خاکسارتر شبنم ز پاکی تو، به گلبرگ‌ها نوشت گل پیش روی توست ز هر خار، خوارتر باران کرَم نمود و ترنّم‌کنان سرود کز هرچه ابر، دست تو گوهر نثارتر... شهر مدینه با فقرا جمله واقف‌اند آن شهر کس نداشت ز تو سفره‌دارتر ایّوب دید صبر تو، بی‌صبر گشت و گفت چشم فلک ندیده ز تو بردبارتر نامت حَسن، و لیک به هر حُسن، اَحسَنی ناورده دست صُنع، ز تو شاهکارتر بودی لبالب از غم و درد نهان، و لیک آیینه‌ای نبود ز تو بی‌غبارتر باشد یکی، قیام حسین و قعود تو گشتی پیاده تا که شود او سوارتر... 📝 🌐 shereheyat.ir/node/383@ShereHeyat
علیه‌السلام 🔹ماه خدا🔹 گل‌خنده‌ای که مهر به ماه خدا کند از پای روز، حلقۀ شب را جدا کند بر شانۀ سپیده‌ترین صبح بی‌غروب خورشید، آبشارِ طلایی رها کند میلاد مجتبی‌ست که اعجاز مقدمش با باغ، آن کند که نسیم صبا کند آمد که با فروغ شب‌افروز روی خویش هر سو دری به خانۀ خورشید وا کند شب را به یمن مقدم او صبح کرده است هرکس چو ماه، در دل شب‌ها دعا کند امشب که باغ خاطره‌ات را به یک نسیم غرق شکوفه، لعلِ لب مجتبی کند چون آسمان عاطفه، باران اشک باش! تا گلشنِ ضمیرِ تو را با صفا کند چشم ستاره باش و به دامان شب ببار! تا دردِ سینه‌سوزِ غمت را دوا کند بیگانه با تبسّمی! این فصل را بخند! تا باغ را به خنده لبت آشنا کند گل‌واژۀ نگاهِ تو در روح زردِ باغ جشن بهارگونه‌شدن را به پا کند 📝 🌐 shereheyat.ir/node/386@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹سحرهای اشتیاق🔹 این خانواده آینه‌های خدایی‌اند در انتهای جادۀ بی‌انتهایی‌اند خیل ملک مقابلشان سجده می‌کنند این‌ها خدا نی‌اند ولیکن خدایی‌اند هرکس که می‌رسد سر اطعام می‌برند فرقی نمی‌کند که فقیران کجایی‌اند یک «السلام» و یک «و علیک السلام» سبز این‌ها همان مقدمۀ آشنایی‌اند... سوگند می‌خوریم که پروانه زاده‌ایم همسایۀ قدیمی این خانواده‌ایم تو آسمان جودی و ما یا کریم تو پرواز می‌کند دل ما تا حریم تو احساس می‌کنم به تو نزدیک می‌شوم وقتی که می‌وزد سر راهم نسیم تو وقت کرامت است که از راه آمده‌ست آن آشنای کوچه‌نشین قدیم تو... سوگند می‌دهیم خدا را در این سحر بر پینه‌های رحمت دست کریم تو ما را همیشه سائل دست شما کند ما را به زیر پای شما خاک پا کند... ای در هوای پاک نگاهت سلام‌ها نامت نداشت سابقه‌ای بین نام‌ها ای سبزی بهار خدا سیر می‌شوند از عطر سفره‌های حضورت مشام‌ها... در کوچه‌ات کسی به کسی جا نمی‌دهد مکثی نما به شوق چنین ازدحام‌ها سائل شدن کنار نگاه تو واجب است وقتی گدا به چشم تو دارد مقام‌ها تو سفره‌دار شهر خدا، ما گدای تو مثل کبوتریم و اسیر هوای تو آن‌کس که پیش پای شما خم نمی‌شود در خانۀ فرشته هم آدم نمی‌شود آقای من بدون توسل به نام تو حالی برای توبه فراهم نمی‌شود دست مرا بگیر و به سمت خدا ببر چیزی که از بزرگی‌تان کم نمی‌شود آرامش تو باعث طوفان کربلاست بی‌صلح تو قیام مُحَرم نمی‌شود... تا کربلا رسید صدای سکوت تو این قیل و قال‌ها به فدای سکوت تو ای از هزار حاتم طائی کریم‌تر لطف تو از تمام کریمان قدیم‌تر... تو ابتدای نسل طهورای کوثری هرکس حسودتر به تو باشد عقیم‌تر در این مسیر رو به خدایی ندیده‌ایم از رد پای گیوۀ تو مستقیم‌تر در کربلا به آینه‌ات سنگ می‌زنند هرکس شبیه‌تر به تو جرمش عظیم‌تر آقا تو در کلام خلاصه نمی‌شوی در حضرت و امام خلاصه نمی‌شوی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1442@ShereHeyat
علیه‌السلام علیه‌السلام 🔹خطبه🔹 قلم چو کوه دماوند سخت و سنگین‌بار ورق کبوتر آتش گرفته‌ای تب‌دار زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش نه در مقابل این پای تا به سر زنگار کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد مراست در پی هر یک، هزار استغفار.. روایتی‌ست شریف از کتاب القطره که قطره‌ای‌ست ز دریا و وصف توست بحار که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر امیر قصر کلام و عمارت گفتار امام خطبه طلب کرد خطبه‌ای از تو ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار کسی ندیده چنین ماهتاب بر منبر کسی ندیده چنین آفتاب در انظار زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار پس از ثنای الهی و نعت مصطفوی چه گوید آن‌که علی راست تاج ایل و تبار؟ علی‌ست باب الهی علی‌ست حصن حصین علی‌ست پرسش اول علی‌ست آخر کار موالیان علی مؤمن‌اند و گوهر قدر و منکران علی کافرند و بی‌مقدار چنان مدیح علی از زبان پاک حسن نشست بر دل کروبیان عرش‌سوار که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت» فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست ثنای حُسن تو گفته‌ست حیدر کرار 📝 🌐shereheyat.ir/node/5293@ShereHeyat
نقّاره می‌زنند... چه شوری به‌پا شده‌ست؟ نقّاره می‌زنند... که حاجت‌روا شده‌ست؟ نقاره می‌زنند... نوای جنون کیست؟ بر سنگ‌فرش صحن حرم خطّ خون کیست؟ آهنگ دیگری‌ست که نقّاره می‌زند خون کبوتری‌ست که فوّاره می‌زند هنگامۀ تقرب حبل‌الورید شد آن‌کس که داشت نذر شهادت شهید شد آمد حرم، رضای رضا را گرفت و رفت در دم برات کرب‌وبلا را گرفت و رفت ای تشنه‌لب شهید! زیارت قبول، مرد! دیدی تو را چگونه شهادت قبول کرد؟ عشاق دوست، غسل زیارت به خون کنند سرمست عطر یار، هوای جنون کنند چاقوی کفر در کف تکفیر برق زد جادوی غرب، شعله به دامان شرق زد گر ابن ملجمی به مرادی رسد چه باک؟ حاشا که اوفتد علم «یا علی» به خاک حاشا که دست تفرقه مسحورمان کند از گرد آفتاب حرم دورمان کند هم‌سنگریم و همدم و همراه و هم‌قسم آری به خون فاطمیون حرم قسم 📝 @ShereHeyat
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فیلم کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار شاعران و اساتید ادبیات فارسی منتشر شد. ۱۴۰۲/۱/۱۶ 🏷 و اساتید ادبیات فارسی 💻 Farsi.Khamenei.ir
علیه‌‌السلام 🔹كریم‌ترین كریم‌ها🔹 با ذكر یا كریم همه یاكریم‌ها خواندند با تو یا علی و یا عظیم‌ها تا بوده‌ام همیشه فقیر تو بوده‌ام باشد حكایت من و تو از قدیم‌ها باید تمام مردم دنیا گدا شوند وقتی تویی كریم‌ترین كریم‌ها هم سرخوش‌اند از کلماتت فقیه‌ها هم جرعه‌نوش بادهٔ فضلت حكیم‌ها هم زنده‌اند از دم گرمت مسیح‌ها هم در تكلم‌اند به لطفت كلیم‌ها ای حاء و سین و نون شما ریشهٔ حسین ای مقصد خدا ز الف لام میم‌ها... حتی نوادگان حسن هم حسینی‌اند كرب‌و‌بلاست مرقد عبدالعظیم‌ها ما عاشقان قاسم و عبداللَه توایم بر ما نگاه كن پدر این یتیم‌ها من در بقیع حاجت خود را گرفته‌ام آن گوشه کز نگاه تو دارد شمیم‌ها 📝 🌐 shereheyat.ir/node/1444@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹نیمۀ رمضان🔹 یگانه‌ای و نداری شبیه و مانندی که بی‌بدیل‌ترین جلوۀ خداوندی معطل‌اند هزاران فرشته کاسه به دست عسل بیاوری از آن لبی که می‌خندی تمام عرش خدا در طواف گهواره نگاه خیرۀ زهرا به طفلِ دلبندی به نیمۀ رمضان و میان صوت اذان... رطب رسیده به دستان آرزومندی نمی‌شناخت رسول خدا سر از پایش نمی‌رسید به آن لحظۀ خوشایندی نوشته‌اند تو را از بهشت آوردند نوشته‌اند ز عطری که می‌پراکندی لبان فاطمه خندان و چشم مولا اشک نوشته‌اند تو مولود اشک و لبخندی برای خیل غلامان چه خوب مولایی! برای حیدر و زهرا چه خوب فرزندی! گدا که فرق ندارد تو سفره‌ات پهن است درِ امید به روی کسی نمی‌بندی 📝 🌐 shereheyat.ir/node/377@ShereHeyat
علیه‌‌السلام 🔹فریاد سکوت 🔹 یک شهر چشیده همه طعم رطبش را دیدند یتیمان عرب تاب و تبش را از بخشش دستان کریمش چه بگویم خورشید گرفته‌ست از او نان شبش را نان و نمک سفرۀ او چشم‌به‌راه‌اند تا باز کند لحظۀ افطار لبش را آن‌قدر کریمانه کرم کرده که سائل یک عمر نهان داشته دست طلبش را دریای کرم جوهر توصیف ندارد با این قلم گنگ چگونه لقبش را...؟ او مرد قیام است که در اوج سکوتش با صلح نشان داده به عالم غضبش را 📝 @ShereHeyat