اضطراب افتــــــاده در جان و تنـــــم ای دوستان لــــــــــرزه ها دارد دلــــــم چون بید در باد وزان ای خــــــــــدای مهربان بر مــــــــردمانم رحم کن این حسن در گفته هایش باز هم گفت"اونچنان..." #اونچنان #رونق #شبکه‌ملی‌اطلاعات #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

لعنت... لعنت به خیــــالت که فقط قلب شکسته لعنت به خیـــالم که امیدش به تو بسته کی رسم امانت شده ای دوست خیانت؟ بردی دل سالم نه دلی خــــرد و شکسته گفتــــــم که دلــــــــــم راببر و باز نیاور صبح آمد و دیدم که سـر کوچه نشسته از بس که دوید از پی تو خاطـــــر زارم شد بی نفس و ساکـت و آزرده و خسته پیـــــوند زدم تار دلــــــــم با سر مویت افسوس که این رشته ی باریک گسسته #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

حسرت.... با دریـغ و آه و حسرت روز را شب می کنم شب که شد تا صبح ازداغ دلم تب می کنم گاه هــــــــــم از درد بیخوابی میان بسترم روبه قبله با خدا تکــــــرار "یارب" می کنم دل ولی از غصه اش هربار می ریزد به هم هـــــرچه با دلداری ام آن را مرتب می کنم بغض می پیچد میــــــــــان راه تاریک گلو تا تصور در دلــــم خورشید غبغب می کنم از مرور سطرهای وحشی هــــر خط چشم باز هم یاد از قلم کاغذ مـــــــرکب می کنم گریه هایی تلخ واشکی سرد ودرآخرسکوت این شده دیگرهمان کاری که اغلب می کنم #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

بن بست...... در کوچه ی بن بست دلت سخت اسیرم ای کاش نمی کـرد عوض عشق، مسیرم جا کـرده ام اینجا ته این چاه که روزی یا زمـــــــزم وصلت بچشم یا که بمیرم بیــــــزار ترین آدم این خاک منــــم من بعد از تو بدان ای همه ام از همه سیرم آرام به من دست بزن تا کــــــه نریــزم از مرحمت سنگ غمت خـــرد و خمیرم هرچند شدم در طلب عشق تو مغلـوب از من نطلب تا کــــــه شکستم بپذیـرم #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

بیزار ترین آدم این خاک منم من بعد‌ازتوبدان‌ای‌همه‌ام‌از‌همه‌سیرم #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

بی راه.... خــــــدا را دیده ای با چشم‌ کم‌ سو نبـــوده آن که دیدی حضرت هـــــو خــدایت اشتبـــــــــاه و راه، بی راه کجا‌ پس‌ می‌دوی‌این‌ سو‌ به‌ آن‌ سو #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

ای خدای مهـــــــــربان ای دادرس تک سوالی می کــشد در دل نفس من که دارم سعی خود را می کنم خب چـــــرا اینها نمی میرند پس #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

با نگاهش گوشه ای از قلب من را کنـد و رفت آتشی در خـــــــرمن این بی نوا افکند و رفت شخـــم زد اول دل تنهــــــا و بی تاب مـــــــرا جای جایش بعد از آن از تخم غم آکند و رفت #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

🖋خیر خواهی🏳  بسیار می بینم دوستان مخلص و اهل کار فرهنگی و دارای طبع شعر که البته ایراداتی بزرگ در شعرشان موجودست. ولی بدون توجه به آن نواقص همواره در فکر سرایش بیشتر هستند. که اگر وقت کمی را صرف رفع نقایص خود کنند برد پیام و تلاششان مطمئنا بیشتر خواهد شد. گاها با بعضی از این دوستان خصوصی هم صحبت کرده ام ولی ضمن قبول داشتن ایراد بنده به خودشان باز هم می بینم در همان مسیر گام های بلندتری بر می دارند. لذا لازم می دانم در اینجا نه به عنوان کسی که شعر می داند [که دوستان فرهیخته می دانند و می دانم که نمی دانم] بلکه به عنوان یک مخاطب عام و کوچکتر همه و نیز کسی که خود از این روش غلط آسیب های فراوان دیده تا جایی که سنگ روزگار سرش را شکافته و تجربه مندش کرده برای روشن شدن مطلب دست به دامان شیخ سخن سعدی شیرین سخن شده و حکایتی آشنا از ایشان را یادآوری کنم؛ ناخوش آوازی به بانگ بلند قــــرآن همی‌خواند. صاحب دلی برو بگذشت. گفت ترا مشاهـــــــره چندست؟ گفت: هیـــــچ. گفت: پس این زحمت خود چندین چرا همی‌دهی؟ گفت: از بهر خدای می‌خوانم. گفت از بهر خدا مخوان. گرتو قرآن بدین نمط خوانی ببــــــری رونق مسلمـــــــانی  #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

فاصله..... از بس که دلــــم با دل تو فاصله دارد از هر کس‌و هرچیز به شدت گله دارد سیل آمده درپشت دو پلکم به تلاطم این شانه ی من هم هــوس زلزله دارد گفتی که برو صبـر بکن پیشه و کارت گفتم که تو انگـــار دلت حوصله دارد هـــــر قدر دویدم به وصالت نرسیدم پای دلــــــــم از این همه راه آبله دارد اول که دل افتــــــاد به بازی غـــم تو بیچــــاره نفهمید که صد مرحله دارد #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

سلام دوستان عزیز یکی از مشکلاتی که در موقع نقد شعر به اون بر می خوریم این هست که بسیاری از دوستان شاعر اطلاعات ادبی شون در زمینه دستور زبان هم کمه که همین باعث مشکلات زیادی در راه شعر گفتن میشه و چه بسا باعث دلزدگی بسیاری از افراد با طبع های قوی بشه و موجب ناامیدی اونها بشه لذا من توصیه می کنم چند کتاب مفید در این زمینه برای دوستان معرفی کنیم. من خودم از یکی از همکاران که رشته ش ادبیاته و فوق لیسانس می خوند پرسیدم و کتاب زیر رو ایشون معرفی کردن؛ 🔴دستور زبان فارسی🔴 👈از حسن انوری و حسن احمدی گیوی👉 اگه سایر دوستان هم کتاب های دیگه ای پیدا کنن و اطلاع بدن خیلی خوبه. #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════

ای‌..... ای‌ که من با دیدنت هـــــــربار می ریزم فـرو برســــــــر روح و روان من چه آوردی بگــــو چیست آخر رمزو رازش بی حواسی های من هـــــر کجا تا می شوم با روی ماهت رو برو میشود گــم دست و پای من به وقت دیدنت بعد از آن هم می‌ کنم‌ جان را‌و دل‌را جستجو مور موری می کنم احساس در جـــــان وتنم این چه‌حسی هست‌درهرجای‌جسمم مو‌به‌مو رحم بر اشکم نکـــــــردی اعتبارم را نگیـــــر آب چشمم ته کشید این را نخــــــواه از آبرو #اسماعیل‌علیخانی ══════════════════ || ☘🌿 @sherkadeh 🌿☘ || ══════════════════