با کینه دور بیت حیــــــــدر را گرفتند آن قوم ابتــر راه کـــــــــوثر را گرفتند بی یار شد سردار فتـــح بدر و احزاب وقتی که از او قلب لشکـــر را گرفتند از کهکــشان و آسمـــــــانها و زمین نه از کل عـــــــالم لطف مــادر را گرفتند مرغــــــان قدسی را اسیر خاک کردند در راه پرواز از بشـــــــر پر را گـرفتند درجنگ بین خیر و شر بر محـور نفس اصحـــــاب باطل جانب شر را گرفتند مثل همیشه ســــــامری ها آمــــدند و در کار فتنه سمت دیگـــــــر را گرفتند در را نشان کـــــردند و آتش را فراهم تا انتقـــــــام درب خیبــــــر را گرفتند #اللهم‌العن‌اول‌ظالم‌..... ✍#اسماعیل‌علیخانی ✒️@sherkadeh

وقتی‌که ماه‌از درد پشت‌در به‌خود پیچید خورشید باران شد بـرای همسرش، تا دید با سایه ای از ابــــرها پوشانده شد کوچه از رعــد تند سیلی ای آنجا صدا پیچید در جنگ با یک جنگـــــل پوشیده از زقّوم گل برگ هــــــای یاسِ تنها بر زمین پاشید وقتی ستون آسمــــان از میخ در خم شد یکباره چــــرخ کهکشان در راه خود لنگید ای کاش شـرم از آیه های قدر او می کرد آخر چــــــــرا در باز شد بر پاشنه چرخید #یافاطمه‌اغیثینی ✍#اسماعیل‌علیخانی ✒️@sherkadeh

نگذار که‌ حال‌ عاشقت زار شود نزدیک به قله‌ها گرفتار شود با اسم تو یک عمر به خود نازیده آقا! نپسند شیعه‌ات خوار شود #یاصاحب‌الزمان‌ادرکنا ✍#اسماعیل‌علیخانی ✒️@sherkadeh

از آن پرنده جا فقط مشت پری ماند ازشوق برگشتش فقط چشم تری ماند آن شعله رقصان به خاموشی رسید و از بالهای شب‌پره خاکستری ماند اشعار داغ عاشقی شد پاره پاره از جسم دیوان تکه‌های دفتری ماند تا دلبر خوبان نگاه و عشوه‌ای کرد دلدادگان رفتند و یاد دلبری ماند بعد از طوافی آتشین دور مرادش رسم ارادتمندی از نیلوفری ماند ✍#اسماعیل‌علیخانی پ‌ن‌:انتشار مجدد به مناسبت ۲۳ آذر سالروز تولد شهید جمهور ✒️@sherkadeh

از نسل بنی امیه آمد پسری شیطان‌مجسمی، شری، دردسری از این همه تزویر تعجب نکنید از قبرْ، معاویه برآورده سری #وَلَعَنَ‌اللَّهُ‌بَنى‌اُمَیَّهَ‌قاطِبَهً #نفاق_اموی ✍#اسماعیل‌علیخانی ✒️@sherkadeh

بیچاره وطن دوتا مصیبت را دید دو مدعی مذاکره، صلح، امید ابزار دوتایشان هم آخر گم شد این کارشناس و آن یکی نیز کلید ✍#اسماعیل‌علیخانی ✒️@sherkadeh

دیگر نمی ترسد کلاغ از این مترسک فهمیده ترکیبی است از ‌ دلشوره و شک فهمیده حرفش هست خالی‌بندی و مفت مغز و دلی دارد حقیر و پوچ و کوچک دارد به یغما می رود این شالی و او خشکیده پاهایش میان خاک و آهک درد و بلا افتاده هرجایی در این کشت باشد، ولی اين لاشه را کی می گزد کک خود را از اول با زبان اسطوره جا زد اما کناری رفته دیگر پرده اینک این دشت حاصلخیز از بخت کجش باز با دست نادانی به سختی می خورد چک ✍#اسماعیل‌علیخانی ✒️@sherkadeh

شیران وطن!عزم دریدن بکنید اقدام به نابودی دشمن بکنید تاریکی یلدای دل شیطان را با وعده‌ی صادق۳ روشن بکنید #وعده_صادق #شب_یلدا ✍#اسماعیل‌علیخانی ✒️@sherkadeh