شعرکده
نباید شد اسیر مکر شیطان نباید کرد پیشش چهره خندان نشست و گفتگو سودی ندارد میان ما و گرگ، ای
در رکب خوردن من بی دست و پا
دارم استعداد و خوشبین نیستم
درد بی درمان خودتحقیریام
هستدیگر حاد و خوشبین نیستم
سادگی هایم میان گفتگو
هستهای را داد و خوشبین نیستم
آنچه را برجام آورده سرم
بردهام از یاد و خوشبین نیستم
آن که گولم می زند از دیدنش
میشوم دلشاد و خوشبین نیستم
کشورم را با کمال اشتیاق
می دهم بر باد و خوشبین نیستم
پن۱:این مقدار دیاثت سیاسی از بعضی افراد و جریانات جای تعجب دارد
پن۲:انشاءالله این همه سادگی و فریب خوردن عدهای از نفهمی هست و نه خیانت
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
آقا! از آن بـــــالا به این پایین نگاهی کن
درمـــــــان درد مـردم شهــــــر تباهی کن
کشکــول ناداریمان از نور حق خالیست
ما را گدای خود بدان ای ماه و شاهی کن
دلهایمـــــــان در کوره باطل سیاهی رفت
با آن ید بیضـــــای خود محوِ سیاهی کن
ای نام حق بر کاغذی زیبــــا به نستعلیق
رحمی به کــاغذ پاره بی حرف کاهی کن
خوبــان کبوترهــــــــــای اهلیِ منــــار تو
فکـــــری به حال ما کبوترهای چاهی کن
#یامهدیادرکنا
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
بر سر ما سایهای مردانه بودی
تکیهگاهی محکم و جانانه بودی
با غروب ناگهان خود پدرجان!
تازه فهمیدیم نور خانه بودی
✍#اسماعیلعلیخانی
پن:یازده آذر شصت و چهار_پرواز پدر.
خدا اموات مومنین و اموات اعضای کانال را رحمت کند
پدرم فرشته ای بود که هرچند در سی سالگی رفت_من ۹ ساله بودم_ هرچه بزرگتر شدم بیشتر فهمیدم چقدر چیزهایی که دارم از نفس و نفَس پاک ایشان بوده
شادی روح ایشان و سایر ارواح مومنین صلوات
✒️@sherkadeh
سنگم نزن هر بار با زخم زبانت
باور کن این دل غیر بار شیشهای نیست
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
بعد من ای جان من! گریه نکن
حجت ایمان من! گریه نکن
شادی دیدار را از من نگیر
پس بیا و جان من گریه نکن
فاطمه قربان اشک داغ تو
شوهر نالان من! گریه نکن
برحذر باش از شکست بغضشان
قوّت طفلان من! گریه نکن
از دلت یک روز آخر میرود
غصهی فقدان من گریه نکن
میزند پل بینمان شمشیر جهل
میشوی مهمان من گریه نکن
#یافاطمهالزهرا😭😭😭😭😭
التماس دعا
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
شیعیان! از آنچه پیش آمـد خودم شرمندهام
دست من اصلا نبود این ننگ...امضا: میخ در
😭😭😭😭😭😭😭😭
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
روضهی پر غم و مکشوف همین قدری بس؛
که در و مـــادر و حیــدر همـــگی قافیه اند
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
#سردارعلی
اصحاب ستــــم یار علی را کشتند
با توطئه غمخـــوار علی را کشتند
بردند به قلب لشکـــــــر حق حمله
همسر نه وُ سـردار علی را کشتند
#یافاطمهالزهرا
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
مــــادری پر پر غـــم شد پدری تنها ماند
غصهی بی کسی آمـــد دل او را سوزاند
پسرش کرببـلا بود صـــــــدا زد امــــــــا
پدر اینجا که رسید"انکسر ظهری"خواند
#یافاطمهالزهرا
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
شد یاس حریف بوتهی خار ای وای
افتاد زمین پشت در اینبار ای وای
این داغ همیشه باغبــان را سوزاند
گل ماند میـــان در و دیوار ای وای
#یافاطمهالزهرا
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
با کینه دور بیت حیــــــــدر را گرفتند
آن قوم ابتــر راه کـــــــــوثر را گرفتند
بی یار شد سردار فتـــح بدر و احزاب
وقتی که از او قلب لشکـــر را گرفتند
از کهکــشان و آسمـــــــانها و زمین نه
از کل عـــــــالم لطف مــادر را گرفتند
مرغــــــان قدسی را اسیر خاک کردند
در راه پرواز از بشـــــــر پر را گـرفتند
درجنگ بین خیر و شر بر محـور نفس
اصحـــــاب باطل جانب شر را گرفتند
مثل همیشه ســــــامری ها آمــــدند و
در کار فتنه سمت دیگـــــــر را گرفتند
در را نشان کـــــردند و آتش را فراهم
تا انتقـــــــام درب خیبــــــر را گرفتند
#اللهمالعناولظالم.....
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh
هدایت شده از شعرکده
وقتیکه ماهاز درد پشتدر بهخود پیچید
خورشید باران شد بـرای همسرش، تا دید
با سایه ای از ابــــرها پوشانده شد کوچه
از رعــد تند سیلی ای آنجا صدا پیچید
در جنگ با یک جنگـــــل پوشیده از زقّوم
گل برگ هــــــای یاسِ تنها بر زمین پاشید
وقتی ستون آسمــــان از میخ در خم شد
یکباره چــــرخ کهکشان در راه خود لنگید
ای کاش شـرم از آیه های قدر او می کرد
آخر چــــــــرا در باز شد بر پاشنه چرخید
#یافاطمهاغیثینی
✍#اسماعیلعلیخانی
✒️@sherkadeh