eitaa logo
جویبار عشق
560 دنبال‌کننده
431 عکس
75 ویدیو
5 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
▫️ من که در کوچه ی عشاق ، اقامت دارم باوری پاک ، به پهنای صداقت دارم از بلاخیزترین شهر جنون آمده ام که به دلهای پر از درد ، ارادت دارم گل شبنم زده ام ، شاهد من شیدایی ست با صدای نفس صبح، قرابت دارم در شب شوق، پر از زمزمه ی بارانم مثل یک پنجره ، صد سینه حکایت دارم دلم از خلوت بی عشق ، به درد آمده است من از این عقل خوداندیش کراهت دارم غم عشق است که از عمق نگاهم پیداست مثل جاری شدن اشک ، صراحت دارم دانه ها کاشتم از جنس دعا در دل شب ای امید همه ، امید اجابت دارم گرچه بیرنگم و از رنگ تعلق بیزار دست در دست هیاهوی جماعت دارم م.بیرنگ @sheroadab139
▫️ چون دل ناقابل من نیست جای مادرم کاش جانم را می‌آوردم برای مادرم خاک پای او اگر باشم بهشتی می‌شوم چون بهشت افتاده عمری زیرپای مادرم در تمام عمر عطر عشق را حس کرده‌ام در فضای خانه از بوی غذای مادرم در تمام زندگی هر آرزویی داشتم شد برآورده به لطف یک دعای مادرم جز دعای خیر در حق همه الّا خودش جا ندارد در قنوت ربنّای مادرم شک ندارم که هزاران بار کم می‌آورد کوه اگر در زندگی باشد به جای مادرم جیب‌های خالی بابای من پر می‌شود پیش مردم لابه‌لای حرف‌های مادرم تا ابد از دست او بوسه تمنّا می‌کنم پادشاه دهر هم باشم، گدای مادرم @sheroadab139
▫️ رفت و غزلم چشم به راهش نگران شد دلشوره ی ما بود، دل آرام جهان شد در اوّل آسایش مان سقف فرو ریخت هنگام ثمر دادن مان بود خزان شد زخمی به گل کهنه ی ما کاشت خداوند اینجا که رسیدیم همان زخم دهان شد آنگاه همان زخم، همان کوره ی کوچک، شد قلّه ی یک آه، مسیر فوران شد با ما که نمک گیر غزل بود چنین کرد با خلق ندانیم چه ها کرد و چنان شد ما حسرت دلتنگی و تنهایی عشقیم یعقوب پسر دید، زلیخا که جوان شد جان را به تمنّای لبش بردم و نگرفت گفتم بستان بوسه بده، گفت گران شد یک عمر به سودای لبش سوختم و آه روزی که لب آورد ببوسم رمضان شد یک حافظ کهنه، دو سه تا عطر، گل سر رفت و همه ی دلخوشی ام یک چمدان شد با هر که نوشتیم چه ها کرد به ما گفت مصداق همان وای به حال دگران شد @sheroadab139
▫️ گـــــره گشاد ز کارم که سخت‌تر بندد جز این نبود فلک، گر گره‌گشائی کرد @sheroadab139
▫️ من زنده‌ام به سخن‌گفتن جوش و خروش و برآشفتن از سنگ و صخره نیندیشم سیلم مهار نخواهم شد @sheroadab139
▫️ دل چه باشد تا ز من باید به پنهانی ربود آخر ای بی درد، بایستی خبر کردن مرا @sheroadab139
▫️ کدبانوی خانه بود مادر جانم بی عذر و بهانه بود مادر جانم دلتنگ دو دست پینه دارش هستم دستش پدرانه بود مادر جانم @sheroadab139
▫️ تصمیم ما برعکس سابق،ما شدن نیست همراز با هم تا دل دریا شدن ، نیست دیگر تلاش نیمه ی گم گشته ی ما در قاب چشم یکدگر پیدا شدن نیست حتّی به خواب ما ، به قدر برگِ کاهی خواب و خیالِ "وامق و عَذرا"شدن نیست در کهنه بازاری که بر جسم متاعش پیراهنی جز کسوتِ سودا شدن نیست ساز جدایی را خریداریم و افسوس صوت و صدایش نغمه ی زیبا شدن نیست مرغ امید ما پریده از لب بام تصمیم ما برعکس سابق،ما شدن نیست @sheroadab139
▫️ دمیده در هوا عطر گل سرخ گرفته کوچه را عطر گل سرخ دوباره صبح شد خورشید خانم بیاور چای با عطر گل سرخ @sheroadab139
▫️ صبحدم دل را مقیم خلوت جان یافتم از نسیـم صـبـح بوی زلف جانان یافتم @sheroadab139
▫️ آهم كه هزار شعله در بر دارد صد سلسله كوه را ز جا بر دارد من رعدم و می‌ترسم اگر آه كشم سرتاسر آسمان ترک بر دارد @sheroadab139
▫️ داغی که به روزهای تعطیل گذاشت با این همه صبر و طول و تفصیل گذاشت هر روز اگرچه می‌دمد ناچار است خورشید برای جمعه زنبیل گذاشت @sheroadab139