من یه نوکر در به درم
چند ساله همش منتظرم
اسمم دربیاد برم حرم
وای وای وای..
لیست زائرا دست کیه؟
هی خط میخورم ، چه سریه؟
میگن دعوتا با بی بیِه
وای وای وای..
حسیـــن من هنوز جوونم
حسیـــن منتظر می مونم
بازم از شما میخونم
دوست و رفیقام چند دفعه رفتن حرم
چطور دلت میاد یه بارم نرم؟
مُردن من بهتره از این زندگی
دق کردم از این همه شرمندگی
امیرم بی تو می میرم .. بی تو می میرم
من یه نوکر دربه درم
..
عکس کربلا رو دیواره
انگاری با من حرفی داره
هی سر به سر من میذاره
آقـــاجــــــان
هی به من میگه نیا حرم!
به خدا منم یه نوکرم
کربلا نرم کجا برم ؟
آقـــــاجـــــان
حسین اشکامو نگاه کن
حسین گره هامو وا کن
حسین دردمو دوا کن..
کی میتونه هق هق منو گوش کنه
کی میتونه ناله هامو خاموش کنه
کاشکی می شد دوریت رو فراموش کنم
کاشکی می شد قلبمو یه شش گوش کنم
امیرم بی تو می میرم .. بی تو می میرم
خوش باشی آقا با زائرات
خوش بگذره با کبوترات
بین الحرمین قهرم باهات
وای وای وای..
(خوش باشی خانم با زائرات
خوش بگذره با مسافرات ! )
دوستم اومده از صحن و سرات(از کربلات)
سوخته دلمو با خاطرات
اورده برام آب فرات
وای وای وای..
حسین ای خواب و قرارم
حسین آبرو ندارم
حسین من بی کس و کارم
آشتی کن امشب دوباره با نوکرت
آقا تو رو جون اون علی اکبرت
دوباره فرصت بده تا جبران کنم
دردای بی درمونم رو درمان کنم
امیرم بی تو می میرم.. بی تو می میرم
#تخریب_بارگاه_ائمه_بقیع
وقتی که استعاره قلم را فرا گرفت..
جای حسن ع نوشت غریب و عزا گرفت..
اشکی لطیف گونه او را که بوسه زد..
با بغض و گریه دست به سوی خدا گرفت..
باز این چه شورش است که در خلق عالم است..
آه این قبور خاکی اولاد خاتم است؟؟
تعبیر میشود بخدا خوابهایمان..
روزی شود شراب عسل آبهایمان..
گردد بقیع و دورو برش یکسره حرم..
جانم فدای گنبد اربابهایمان..
گرچه حریم بهر امامان مکتب است..
اذن دخول گریه به سالار زینب است..
وقتی شکست حرمت صحن و سرای تو..
زهرا س گریست از غم بی انتهای تو..
غربت کشیده ای چقدر حضرت غریب..
جانم بسوخت زین همه درد و بلای تو..
فوج ملایکه ز غمت اشک میفشاند..
جبریل آمدو به مزار تو روضه خواند..
آن روز شوم غم به دل بوتراب ع شد..
تنها بقیع نه، خانه عالم خراب شد..
یک مشت حرمله به دل ما شرر زدند..
آری دعای عایشه ها مستجاب شد..
قلب خدا هم از غم عظمایتان شکست..
تخریب قبرهای ائمه شجاعت است؟؟
تا جان به پای ایل و تبارت گذاشتیم..
مرهم به قلب خسته و زارت گذاشتیم..
آورده ایم پرچم عباس ع را ولی..
گنبد نداشتی به مزارت گذاشتیم..
حالا بگو خدای کرم ای امیر عشق..
گریم به حال قبر شما یا که بر دمشق؟؟
گرچه ثقیل لحظهء سخت وداع بود..
کس غم نداشت، زینب کبری س شجاع بود..
اما چه بود سخت تر از آن وداع تلخ..
اینکه حریم عمه ما بی دفاع بود..
باید که خون گریست ازین غصه شیعیان..
خمپاره میزنند به گنبد حرامیان..
خمپاره ها نشست به جان امام عصر عج..
گریه ربود تاب و توان امام عصر عج..
فرقی میان زینب و زهرا که نیست، باز..
آتش زدند بر در خوان امام عصر عج..
آقا بیا! به جان رقیه س هوا پس است..
دستم به دامنت بخدا شیعه بی کس است..
🔸شاعر:
#عماد_بهرامی
_______________________________
مثل خرمشهر آزادم کن از چنگ جنون
این بغل را داغ تر از شرجی اهواز کن
فرهاد حامد
یا_اباصالح_مددی ...
#یابن_الحسن ! برای خودم گریه میکنم
از عمق دردهای خودم #گریه میکنم
خیلی کم از غم تو شدم مرد #ندبه ها
از کثرت جفای خودم گریه میکنم
خیلی ولی هوای مرا داشتی شها!
از وضع بیوفای خودم گریه میکنم
از یک #گناه هم نگُذشتم برای تو
از خُلق بیحیای خودم گریه میکنم
از #غربت تو پیشکش ، از ظلمت خودم
از غفلت و خطای خودم گریه میکنم
آن شیعهای که خواستی از من ، نگشتهام
امروز در عزای خودم گریه میکنم
آداب #انتظار ، نیاورده ام به جا
از شومیِ سزای خودم گریه میکنم
ترسم بمیرم و نرسم به #ظهور تو
#یا_بن_الحسن! برای خودم گریه میکنم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
آدم نشسته بود ، شش نفر آمدند ، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
به یکی از سمت راستیها گفت : «تو کیستی؟»
گفت : «عقل»
پرسید : «جای تو کجاست؟»
گفت : «مغز»
از دومی پرسید : «تو کیستی؟»
گفت : «مهر»
پرسید : «جای تو کجاست؟»
گفت : «دل»
از سومی پرسید : «تو کیستی؟»
گفت : «حیا»
پرسید : «جایت کجاست؟»
گفت : «چشم»
سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد : «تو کیستی؟»
جواب داد : «تکبر»
پرسید : «محلت کجاست؟»
گفت : «مغز»
گفت : «با عقل یک جایید؟»
گفت : «من که آمدم عقل میرود.»
از دومی پرسید : «تو کیستی؟»
جواب داد : «حسد»
محلش را پرسید.
گفت : «دل»
پرسید : «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت : «من که بیایم ، مهر خواهد رفت.»
از سومی پرسید : «کیستی؟»
گفت: «طمع»
پرسید : «مرکزت کجاست؟»
گفت : «چشم»
گفت : «با حیا یک جا هستید؟»
گفت : «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
هدایت شده از کانال ܫࡎـــܝ ࡈ߭ߊߺـــܣࡐܝ
صبح یعنی که
خدا فرصت آغازت داد
بال و پر داد تو را، رخصت پروازت داد
صبح یعنی که
خدا فال قشنگی به شما از
غزلهای همین خواجهٔ شیرازت داد
سلام ...صبحتان بخیر💐
امروزتون قشنگ
عمرتون بلند
روزی تون زیاد
مشکلاتتون کم
لبخندتون همیشگی
مهربونی توقلبتون و
دعای خیر همراهتون....
🌸🍃
صبح میشود کنار عطر ریحان
زندگی را میبوسم
و روز و پنجره را
با مقداری از آفتاب
که از کنار ابرها از آسمان میچکد
ستایش میکنم
من هنوز هستم.
#احمدرضا_احمدی