فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
رَنجِ دانِستَن دَمار اَز جانِ اِنسان می کشد
خوش بِه حالِ بی خیالان، جاهِلان،خوش باوَران...
روزگار همیشه بر یک قرار نمی ماند
روز و شب دارد
روشنی دارد
تاریکی دارد
کم دارد
بیش دارد
دیگر چیزی از زمستان باقی نمانده
تمام می شود بهار می آید ...
محمود دولت آبادی
سلام....روزتون زیبا🌹
باسلام ..🔥🔥👏🌸🪴👏🌸🪴🔥🔥🔥
دلسروده نادر...🔥🔥🔥🔥
👏🌸🪴🔥🔥سرودی شاد..برای شب و روزچهارشنبه سوری🔥🔥🔥🪴🌸👏
یادقدیم قدیما .چهارشنبه سوری داشتمی .
حال عالی داشتمی .۲.👏👏.
جشن زیبا سُنتی. فریدونکناری داشتمی .
حال عالی داشتمی 👏👏
دل خِشیه جِونا .روتش بِمپَری داشتمی
حال عالی داشتمی. 👏👏
آخرسالره اَما .آروم تش بازی داشتمی .
حال عالی داشتمی .👏👏
مهربونی همه تا.باخوبی خِشی داشتمی .
حال عالی داشتمی .👏👏
شب و روزهای قشنگ .خله حسابی داشتمی .
حال عالی داشتمی .👏👏
برارون و خاخرون .چهارشنبه سوری داشتمی
حال عالی داشتمی .👏👏
تومحل پیروجَون .خنه خِشالی داشتمی .
حال عالی داشتمی.👏👏
یادگاری خوب و خِش آخرسالی داشتمی
حال عالی داشتمی.👏👏
🌸🪴🌸🪴🌸🪴🌸
الهی که همیشه دلهامون شادباشه و ازبلاهای آسمانی و زمینی به دور.....صلوات...
....خادم الحسین توحیدی کریمی ...
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃
🔻عطاشو به لقاش بخشيدم
📖جناب سعدي ميگه:
براي يه مستمندي مشكلي پيش امد يكي به او گفت :فلاني وضعش خيلي خوبه اگر بري پيشش حتما كمكت ميكنه
مستمند سمت خانه آن فرد رفت وقتي به اونجا رسيد ديد او اخم هایش را در هم كشيده و غضب الود و عصباني نشسته
نيازمند چيزي نگفت و از همان جا برگشت
به او گفتن چه شد؟
گفت:عطاشو به لقاش بخشيدم...
#سعدی
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
بر من که روی ماه تو را فاش دیدهام
از روز اول رمضان، روز عید بود!
#مرتضی_لطفی
86.5K
......👆
وقتی تمامِ سال، تکراااارِ زمستان است
بیهوده دارم می شمارم فصلها را من
#علیرضاشیدا
صفای مِهر زلال و صفای مشهد تو
چه جوششی به دل افتاده از زیارت تو
#یا_امام_رئوف
#یا_امام_رضا
#مشهدی_زاده
غم بیحساب بود و کسی باورش نشد
حالم خراب بود و کسی باورش نشد
لبخند میزدم که نفهمند عاشقم
شادی نقاب بود و کسی باورش نشد
گفتم نگاه میکُندَم مست میشوم
چشمش شراب بود و کسی باورش نشد
گفتند این و آن که بگو دوست داریاش
عشقش سراب بود و کسی باورش نشد
پرسید با کنایه که من گفتهام بمان؟
این خود جواب بود و کسی باورش نشد
#مجیدترکابادی 🌾
آتش زدی به جانم، جانت خراب از آتش
جوشد ز دیدهٔ من خون جای آب از آتش
امشب ز هجر رویت از دیده خون ببارم
در چشم من نیاید یکلحظه خواب از آتش
گفتم که خصم بر من تهمت به ناروا بست
این نکته در جوابم آمد خطاب از آتش:
بگذر تو چون سیاوش با جان پاک بیغش
با عشق آن پریوش چونان شهاب از آتش
عشق آتش است و سوزد سرتابهپای عاشق
عاشق کجا گریزد با اضطراب از آتش
هرچند شمع دارد بس شعلههای سرکش
پروانه را نباشد هیچ اجتناب از آتش
هر قطره اشک چشمم دریای آتشینی است
بنگر چه خوش تراود صد آفتاب از آتش
مخمور چشم مستت در سینهام دل من
بر کام من بپیما جامی شراب از آتش
تنها نه آتش عشق جان حمید سوزد
بنگر چگونه خیزد اشعار ناب از آتش
#حمید_مصدق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نشاط عشق به رنج وجود میارزد
ملال این سفر جاودانه را بپذیر
#جدید
#فاضل_نظری
هر چه از دل میخورم از روزیام کم میکنند
در حریمِ سینهی من دل نبودی کاشکی
#صائب_تبریزی