🌷ســــــــلام 🌱صبح آخر هفته تون زیبا 🌷پنج شنبه تون پر از دلخوشی 🌱امیدوارم امـروز 🌷یکی از بـهترین 🌱روزهای زندگیتون باشد 🌷پر از شادی  و سلامتی 🌱آخـر هفته تون به عافیت و تندرستی

📚 گفت‌وگو با آقای گلعلی بابایی نویسنده و مستندنگار دفاع مقدّس در حاشیه مراسم هجدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با محوریت حماسه‌ مجاهدت مقنّی‌های یزدی در روستای رکن‌آباد میبد یزد 🔹️در این مراسم، تقریظ حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای بر رمان «معبد زیر‌‌زمینی» منتشر خواهد شد. ۱۴۰۳/۱۱/۱۱ 📢 این برنامه را به صورت زنده از شبکه اول سیما ببینید. 💻 farsi.Khamenei.ir

📚 نماهنگ | تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «معبد زیرزمینی» 🔹️در هجدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با محوریت حماسه‌ مجاهدت مقنّی‌های یزدی، تقریظ حضرت آیت‌الله خامنه‌ای بر کتاب «معبد زیرزمینی»، رمانی برگرفته از زندگی شهید «غلام‌حسین رعیت رکن‌آبادی» صبح امروز (پنج‌شنبه) در روستای رکن‌آباد میبد یزد منتشر شد. ۱۴۰۳/۱۱/۱۱ 💻 Farsi.khamenei.ir

📚 تقدیر از همسر شهید «غلام‌حسین رعیت رکن‌آبادی»، نویسنده کتاب «معبد زیرزمینی» و رزمندگان مقنّی‌ در مراسم هجدهمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت 🔹️در این مراسم، تقریظ حضرت آیت‌الله‌خامنه‌ای بر رمان «معبد زیر‌‌زمینی» منتشر شد. ۱۴۰۳/۱۱/۱۱ 📢 این برنامه را به صورت زنده از شبکه اول سیما ببینید. 💻 farsi.Khamenei.ir

آمده بهمن سرد برف ها باز شکوفا شده اند بر سراپرده ی این شهر بزرگ بیرق مهر برافراشته اند شیشه ی خاطره ها را بگشا عطر ایام هنوز از پس ابر ضخیم نم نمک می آید یاد ایام بخیر روز و شب های پرِ از آتش خون عشق و جنون طبل غازی همان دشمن دون شیشه ی وا شده ی عطر دل انگیز خزان یاد آن لاله رخان لاله هایی که ز کشتزار یخ و برف برست و سیاهی که بجست و خورشید که آمد ز پس ابر سیاه و بتابید به الوند و دنا به ارس به سبلان به خلیج دل ما یاد ایام بخیر ایّام الله ده فجر مبارک نیره جهانشاهی

🕊 ای صفای حرمت بیشتر از کوی بهشت به مشامم رسد از تربت تو بوی بهشت باغ جنت به دل انگیزی درگاه تو نیست می‌برد دل به خدا کوی تو از کوی بهشت #امام_رضا #نماهنگ

نکُن ای غم سراغ از، من قرار از دست خواهم داد سلامِ باد بر دریا، خــــــــــــــــــــــروشانی ست همراهش #علیرضاشیدا

🌳 شادی و غم.... هر دو به موازات هم میروند. 🍃 زمانی که یکی استراحت می کند دیگری جبران می کند ... 🌸 پایان هفته خوبی داشته باشید.

#نقد شانه‌هایی که از سرش افتاده بود تاب گیسویی که دیگر چیده بود ناله‌هایش ناله‌ها سر داده بود قُمری باغ دلش غم دیده بود قرص ماهی بود در پهنای شب چادرش را دور سر پیچیده بود در هیاهوی بهار زندگیش بیدمجنون، ازدرون لرزیده بود خواب‌هایش گرچه تعبیری نداشت با زلیخای دلش جنگیده بود مثل آهویی که در صیدِ زمان در عزای این جنون رقصیده بود... #زهرا_حمزه_نژاد