چنان مستم چنان مستم من امروز که از چنبر برون جستم من امروز چنان چیزی که در خاطر نیاید چنانستم چنانستم من امروز به جان با آسمان عشق رفتم به صورت گر درین پستم من امروز گرفتم گوش عقل و گفتم ای عقل برون رو کز تو وارستم من امروز بشویی ای عقل دست خویش از من که در مجنون بپیوستم من امروز به دستم داد آن یوسف ترنجی که هر دو دست خود خستم من امروز... "غزلیات شمس" ─┅─═ঊঈ💞ঊঈ═─┅─

بخشش و جود و کرم در انحصار مجتبی ست گردش مهر و ملک دور مدار مجتبی ست #یا_حسن

وارد شهر شدی بوق نزن همشهری همه در خواب خوش غفلت خویشند بفهم

#ستارگان_بقیع🌹🍃 سلام بر حرمِ بی حیاطُ بی گنبد سلام بر دو سه تا #کربلا، #نجف، #مشهد سلام شهر #مدینه، سرای هتاکی چهار قلبِ تپنده، به سینه ی خاکی سلام حضرت آقا، #حسن، حسن، ای ماه تمامِ غربتِ عالم ، امامِ #ثارالله سلام حضرتِ مهتاب حضرت #سجاد شکوهِ خفته در آن تربتِ خراب آباد سلام حضرت #باقر هنوز غمگینی؟ هنوز خواب اسارت به کوفه، می بینی؟ سلام حضرت #صادق گدا نمی خواهی و یا که خادمِ صحنُ سرا نمی خواهی؟ سلام حضرت #ام_البنین، گرفتارم مگر به غیر شما من دگر که را دارم؟ سلام حضرت #زهرا، سلام ای جانم کجایِ شهر رسولی؟ کجا؟ نمیدانم #محمدقاجار✍🍃

اندوه مرا بچین که زود رسیده است سهراب سپهری

دردا که درین بادیه بسیـار دویدیم در خود برسیدیم و بجایی نرسیدیم بسیار درین بادیه شوریده برفتیم بسیار درین واقعه مردانه چرخیدیم گه نعره‌زنان معتکف صومعه بودیم گه رقص‌کنان گوشهٔ خمار گزیدیم کردیم همه کار ولی هیچ نکردیم دیدیم همه چیز ولی هیچ ندیدیم عطار 🌺

☘ یابن الحسن عمرم ‌ ‌ ز دیر آمدنت رفته رفته ، رفت ☘ اللهم عجل لولیک الفرج

✨یا صاحب الزمان (عج)✨ بر مشامم مےرسد هر لحظہ بوے انتظار... بر دلم ترسم بماند آرزوے وصل یـار تشنہ دیدار يارم، معصیت مهلت بده... تا بمیرم در ركابش با ڪمال افتخـار

#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #روضه مرا بساط غمت میکشد حسن جانم عزای محترمت میکشد حسن جانم اگر بساط غم و روضه ات مرا نکشد مزار بی حرمت میکشد حسن جانم نفس نفس زدنم بین روضه ات عشق است قنوت قد خمت میکشد حسن جانم بیاد روضه ی گودال کوچه بی تابم و گفتن از کرمت میکشد حسن جانم چه شد که پیر شدی در جوانیت آقا غریبی علمت میکشد حسن جانم خدا کند که بمیرم برای غربت تو تمام ایل و تبارم فدای غربت تو #محمد_حبیب_زاده

امام زمان من گریه می ریزم به پای جاده ات، تا  آئینه کاری کرده باشم مقدمت را  اوّل ضمیر غائب مفرد کجائی؟  ای پاسخ آدینه های پر معمّا  بی تو سرودیم آنچه باید می سرودیم  یعنی در آوردیم بابای غزل را  حتمّیِ بی چون و چرای سبز برگرد...  راحت شویم از دست اما و اگرها  آب و هوای خیمه ی سبزت چگونه است؟  اینجا گهی سرد است و گاهی نیست گرما  بهر ظهور امروز هم روز بدی نیست  ای تکسوار جاده های رو به فردا  آقا، صدای پای سبز مرکب توست  تنها جواب اینهمه "می آید آیا؟"  یک جمعه می بینید نگاه شرقیِ من  خورشید پیدا می شود از غروب دنیا  آقا نماز جمعه ی این هفته با تو  پای برهنه آمدن تا کوفه با ما  #علی‌اکبرلطیفیان 

بخوان دعای فرج را که یار برگردد بخوان دعای فرج را که شب سحر گردد #اللهم_عجل_لوليك_الفرج

انجا که زبان از گفتن باز می ماند هنر پا به عرصه ی حضور میگذارد ؛ تا با روشی خلاقانه ، احساس درونی هنرمند را به نمایش بگذارد . احساسی که زبان قادر به ابراز آن نخواهد بود . روز جهانی هنر و هنرمند گرامی باد 🎨