#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
فتاده نالهای در بندبندم
ز هجران تو بابا دردمندم
شب و روزم شده با گریه همراه
دگر تا آخر عمرم نخندم
پس از تو ماندهام با اشک دیده
ز بار هجر تو پشتم خمیده
برای تسلیتگفتن به زهرا
به جای دستهگل هیزم رسیده
نشسته بود تنها گریه میکرد
غریبانه خدایا گریه میکرد
کنار بستر پاک پیمبر
چه مظلومانه زهرا گریه میکرد
ز هجران تو اشک من روان شد
زبان درد من، آه و فغان شد
تو رفتی و پس از تو ای پدرجان
علی تنهاترین مرد جهان شد
الا ای قبلهگاه آرزویم
نشسته بغض داغت در گلویم
اگرچه چشم خود را بستهای باز
تبسّم میکنی بابا به رویم
پری بشکسته چون پروانه دارم
چو شمعم گریهی مستانه دارم
برای گریه از هجران رویت
میان بیتالاحزان خانه دارم
✍ #سیدهاشم_وفایی