#پیامبر_اعظم_ص_مدح
مست از سبوی چشم تو انگور ناب هم
مخمور باده های تو حتی شراب هم
گر پرده از رخت بکشی کم بیاورد
از نور روی ماه شما آفتاب هم
از عطر زلف شب شکنت مست میشوند
اسپند و عود و عنبر و مشک و گلاب هم
بر سرخی لبان شما غبطه میخورد
حتی عقیق سرخ یمن در رکاب هم
جبریل و جن و انس و ملک عبد درگهت
این را شنیده ام زلب بوتراب هم
هر صبح خود به نام تو آغاز میکنم
حتی اگر که نشنوم از تو جواب هم
من تا همیشه نام تورا جار میزنم
میخوانمت به عرصه صبح حساب هم
دم میزنم فقط ز توو خاندان تو
حتی اگر شود ز غمت دل کباب هم
اقا مرا به جان بطولت محل بزار
تلخ است کام من تو به کامم عسل بزار
شاعر: #محمد_قانع #کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
#امیرالمومنین_ع_مدح
از نزول وحی، از آیاتِ قرآنی بگو
از تب غار حرا پیش از مسلمانی بگو
از شبِ شقّ القمر، از طاق کسری، از خسوف
از جهانی مملو از اعجازِ ربّانی بگو
🔹
از غرور از جهل، از سرمای دست دختران
از شکنجه گاه، از حالِ زمستانی بگو
از خدای لالِ مادرزاد؛ از لات و هبل
از رواج کفرِ مطلق هر چه میدانی بگو
مهربان و رحمةٌ للعالمین می خوانَمت
یامحمد(ص) از محبت های پنهانی بگو
باز کن دستار را با شیوهٔ تحت الحنک
دلبری کن از عجم! از یار ایرانی بگو
دوست دارم از لبت «سلمانُ منّا» بشنوم
لطفا از این قومیت با لحن جانانی بگو
از علی(ع) و جانشین خود در آغازِ غدیر
از همان که شیعه را شد باعث و بانی بگو
گرچه توصیفش هزاران سال فرصت میبرَد
قدرِ فهم ما...کمی از آن فراوانی بگو
ما ندیدیمَش بیا و جانِ مشتاقان، شبی-
-از نگاه نافذش وقت رجزخوانی بگو
از زمانی که درِ خیبر به دستش بوسه زد
زد زمین آنجا که مرحب را به آسانی، بگو
🔹
از هجوم ذوالفقارِ خشمگینش در اُحد
از فراری هایِ لبریز از پریشانی بگو
از لقب هایش که هر یک هست بابی از بهشت
از «أمیرالمؤمنین» در بیت پایانی بگو!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
کسی که شهرت او رحمت للعالمین باشد
یگانه آینهدارِ، خدا، روی زمین باشد
چه توصیفی از این بهتر، پیمبر باشی و نامت:
رسول مهربانیها، نبی باشد، امین باشد
خوشا دلدادگانش را، که مقصودِ دل ایشان
نکو سیرت، نکو صورت، نگاری مهجبین باشد
فدای روی تابانش، چو مروارید، دندانش
ندیده خلق، مخلوقی، در این حد، نازنین باشد
به زهد و سادگی، احمد، ندارد هیچ همتایی
محمد؛ مایهی فخرِ تمامِ مرسلین باشد
سخاوتمند، باغیرت، قناعت پیشه، زیبارو
ندارد ظرفیت، شعرم، بگویم او چنین باشد
زِ خلق و خوی نیکویش، چه باید گفت، وقتی او
همه گفتار و کردارش، مرکب با یقین باشد
جهالت؛ در تنِ انسان، به رویش خاک میپاشد
به هوش! ای امتِ احمد، که شیطان در کمین باشد
شاعر: #عادل_حسین_قربان
#کانال_شعر_علوی
#قرارگاه_بسوی_ظهور
@Sheroadab_alavi
#پیامبر_اعظم_ص_مدح؛ #پیامبر_اعظم_ص_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح ؛ #امام_صادق_ع_ولادت
#سیدهاشم_وفایی
امشب دوگل دمیده در مکه و مدینه؟
یا سر زده سپیده در مکه و مدینه
مرغان نغمهخوان باغ بهشت خواندند
امشب دو گل دمیده در مکه و مدینه
ای تشنگان رحمت از حق نسیم رحمت
بر خاکیان وزیده در مکه و مدینه
چشم ملائک حق جز شور و شادمانی
چیزی دگر ندیده در مکه و مدینه
یزدان بر آسمان علم و رسالت خود
خورشید آفریده در مکه و مدینه
یکسو نبی اکرم یکسو امام صادق
اینک ز ره رسیده در مکه و مدینه
از آن دو پیک رحمت عرش خدای رحمان
حمد خدا شنیده در مکه و مدینه
با یک مرام و ایده حق امشب آفریده
دو رهبر عقیده در مکه و مدینه
از بس دلم هوائی شد در هوای آنها
مرغ دلم پریده در مکه و مدینه
با سائلان بگوئید دست کرامت حق
خوانی بزرگ چیده در مکه و مدینه
خنده نشست بر لب تا ای «وفائی» از عرش
گفتند گل دمیده در مکه و مدینه