eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
🏴 #با_کاروان_اسرا | روز یازدهم محرم ▪️عمر سعد ملعون روز یازدهم تا وقت ظهر در کربلا ماند، و بر کشتگ
روضه زینب همین بس که از ابتدای سفر با برادرش تا برگشت به مدینه حدود 7 ماه طول کشید. وقتی به مدینه رسیدند عبدالله بن جعفر طیار بین زنان دنبال همسرش می گشت، زینب روبروی شوهر گفت عبدالله دنبال کی میگردی؟ عبدالله گفت دنبال زینبم! گفت من زینبم. @Sheroadab_alavi
. صبر را معنا و مفهومی به نام زینب است . احترام عشق هم از احترام زینب است داوری بنگر که در بیدادگاه شهر شام با حسین همدست گشتن اتهام زینب است 💔
شب یلدای زینب را سحر نیست کسی از حال زینب با خبر نیست پرستار غریب کربلا را پرستاری به غیر از چشمِ تر نیست😭 👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
‌ 🏴 در رثای حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها ▪️باغبان عشق مصیبت هم گریبان چاک زد از داغ هجرانش که او ام‌ّالمصائب بود، جان ما به قربانش قیام کربلا مدیون صبر و خطبه‌های اوست مصفّا کرد نهضت را به اشکِ همچو بارانش شکست و خم شد و افتاد از پا باغبان عشق که در یک روز پرپر شد همه گل‌های بستانش چو حیدر خطبه خواند و کرد ویران کاخ ظالم را زبان حقّ او شد پیش دشمن تیغِ برّانش به‌ظاهر دست او در بند ظلم و کینه بود اما جهان ظلم و جور و کینه شد در بندِ زندانش پس از داغ برادر میل آب و نان نبودش هیچ که اشک چشم شد آب و فغان و ناله شد نانش چنان با تار و پود جان او ممزوج بود ایمان که ایمان کرده صد اقرار بر توحید و ایمانش حیا و حجب و عفت وام‌دار چادر پاکش شکیب و صبر و مهر و قهر در خیل غلامانش ندارد مثل و مانندی، به آه سینه‌اش سوگند زنی چون او نمی‌آید، به گیسوی پریشانش سلام ما بر آن قلب صبور و جسم رنجورش درود ما بر آن عزم و قیام و عقل و عرفانش خدایا، ما فدایی‌های راه و مکتب اوییم به‌زودی قسمت ما کن شهادت پیش چشمانش ✍️
‌ 🏴 در رثای حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها ▪️باغبان عشق مصیبت هم گریبان چاک زد از داغ هجرانش که او ام‌ّالمصائب بود، جان ما به قربانش قیام کربلا مدیون صبر و خطبه‌های اوست مصفّا کرد نهضت را به اشکِ همچو بارانش شکست و خم شد و افتاد از پا باغبان عشق که در یک روز پرپر شد همه گل‌های بستانش چو حیدر خطبه خواند و کرد ویران کاخ ظالم را زبان حقّ او شد پیش دشمن تیغِ برّانش به‌ظاهر دست او در بند ظلم و کینه بود اما جهان ظلم و جور و کینه شد در بندِ زندانش پس از داغ برادر میل آب و نان نبودش هیچ که اشک چشم شد آب و فغان و ناله شد نانش چنان با تار و پود جان او ممزوج بود ایمان که ایمان کرده صد اقرار بر توحید و ایمانش حیا و حجب و عفت وام‌دار چادر پاکش شکیب و صبر و مهر و قهر در خیل غلامانش ندارد مثل و مانندی، به آه سینه‌اش سوگند زنی چون او نمی‌آید، به گیسوی پریشانش سلام ما بر آن قلب صبور و جسم رنجورش درود ما بر آن عزم و قیام و عقل و عرفانش خدایا، ما فدایی‌های راه و مکتب اوییم به‌زودی قسمت ما کن شهادت پیش چشمانش ✍️