eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1.1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
29.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مقتل طفل شیرخوار حضرت اباعبدالله علیه‌السلام😭 محمدعلی انصاری
﷽ به اسم اعظم الله کنم تفسیری از آن شاه، چون قرآن شهی کز رفعت معراج اقامت کرده در افلاک مهی کز هیبت قامت،قیامت کرده در محشر خداوندا چه بنویسد دگر جان از علی‌اکبر نخستین صور محشر می‌کُشد عالم ولی دوم جهانی زنده می‌گردد دهد سر چون اذان اکبر چو عبدالباسطِ پیغمبران بر منبر فردوس نسیم صوت قرآنش شود هرشب وزان اکبر سزا بر کافر آن تیغش، روا بر مؤمن آن ابروش ستاند جان از این با قهر و هم با مهر از آن اکبر زمین در زیر پایش سوره زلزال می‌خواند ملائک بر سرش با دودِ اسفند إن یکاد به دورادور او لشکر به تن صد زخم دارد بس این مهپاره چشمش ذوالفقار اخم دارد به میدان، پهلوانی سوی اکبر تاخت برای دیدن رویش غرامت داد و جانش باخت ز وحشت دشمنش چون بید می‌لرزد کمند اسب طوفان دست اوست بود هر آذرخشی مات شمشیرش و هر تندر به خوف از ضرب شست اوست بگو ننشیند آن قرص قمر بر اسب سمند آسمان زین کرده پست اوست سزا شاهیّ هفت عالم چنین فرّی إلهی را علی‌اکبر به دربارش وزیری گر طلب می‌کرد سلیمان ترک می‌گفت آن سریر پادشاهی را ملک از ناز چشمانش غزل گوید فلک مشتاق گامش مست می‌رقصد و علامه چنین تفسیر بنویسد قسم بر لیل موی او قسم بر شمس روی او قسم بر کوثر اشکش،قسم بر یوسف چشمش قسم بر ناس مبهوتش و بر تکویر آن خشمش حدید تیغ تیز و طارق تیرش قسم بر رعد شمشیر و بر آن فتح سپاه او قسم بر غافر عفو و بر آن کهف پناه او به الرحمن دستانش، و بر انعام دستانش بر آن نحل سلام او، به لقمان کلام او به آن صافات اوصافش که هر اندیشه جز آن است قسم بر نور تا قدرش، و اعلای مقام او که اکبر عشق پیغمبر خدا را کلّ قرآن است ✍🏻
-2024268029_-1600611717.mp3
8.24M
ویژه علیه السلام قدم بزن جلو چشمام تا دلم آروم بگیره هنوز نرفتی تو میدون که جون من داره میره 🎙 ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
خواهم که بوسه ات زنم اما نمی شود جایی برای بوسه که پیدا نمی شود لب را به هم بزن , نفسی زن که هیچ چیز شیرین تر از شنیدن بابا نمی شود این پیرمرد بی تو زمین گیر می شود بی شانه ی تو مانده اگر پا نمی شود هر عضو را که دیده ام از هم گشوده است جز چشم تو که بر رخ من وا نمی شود خشکم زده کنار تو و خنده هایشان خواهم بلند گردم از این جا نمی شود ای پاره پاره تر ز دل پاره پاره ام گفتم بغل کنم بدنت را,نمی شود باید کفن به وسعت یک دشت آورم در یک کفن که پیکر تو جا نمی شود حجله گرفته پای تنت مادرم ببین اشکم حریف گریه ی زهرا نمی شود 🔸شاعر:حسن لطفی
گمان مدار که گفتم برو دل از تو بریدم نفس شمرده زدم همرهت پیاده دویدم محاسنم به کف دست بود و اشک به چشمم گهی به خاک فتادم گهی ز جای پریدم دلم به پیش تو، جان در قفات، دیده به قامت خدای داند و دل شاهد است من چه کشیدم دو چشم خود بگشا و سؤال کن که بگویم ز خیمه تا سر جسم تو من چگونه رسیدم ز اشک دیده لبم تر شد آن زمان که به خیمه زبان خشک تو را در دهان خویش مکیدم نه تیغ شمر مرا می کشد نه نیزه ی خولی زمانه کشت مرا لحظه ای که داغ تو دیدم هنوز العطشت می زد آتشم که ز میدان صدای یا أبتای تو را دوباره شنیدم سزد به غربت من هر جوان و پیر بگرید که شد به خون جوانم خضاب موی سفیدم کنار کشته ی تو با خدا معامله کردم نجات خلق جهان را به خون بهات خریدم بگو به نظم جهان سوز "میثم" این سخن از من که دست از همه شستم رضای دوست خریدم ✍
سپردمت به خدا اى عزیزِ جان پدر ترحمى پسرم بر قدِ کمانِ پدر به باد گفتم اگر شد مرتبت بکند که بردنِ تنِ تو نیست در توانِ پدر همینکه خودِ تو افتاد زانویم شُل شد رسید آتشِ داغت بر استخوان پدر تمام دشت عزیزم پر از على شده است بگو چه آمده آخر سرت جوانِ پدر؟ بیا و فرصت یک بوسه را مهیا کن زبان گذار دوباره تو بر دهان پدر 🔸شاعر: آرمان_صائمی
باسلام ⬛️⬛️⬛️🌹🌹🌹🌹🌹🕌🕌🕌🕌شب هفتم محرم .عزاداری عزاداران مسجدامام صادق .ع..درجمع عزاداران مسجدصاحب الزمان .عج..‌‌روستای زاهدکلاکریمکلا.فریدونکنار...بانوای ..خادم الحسین توحیدی کریمی و فرزندم. کربلایی محمدجوادتوحیدی ....صلوات
8.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹دو علی در بهشت مرقد توست 🔹بی‌‌جهت کربلا معلی نیست شعرخوانی ناصر فیض در سوگوارهٔ سفینه نجات
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 زینت ما باشید چون منسوب به ما هستید 🎙حجت الاسلام والمسلمین
پدر آرامش دنیا، پدر فرزند أعطینا پدر خون خدا اما، پسر مجنون پسر لیلا به کم قانع نبود اکبر، لبالب گشت از دلبر به یکدیگر رسید آخر، لب رود و لب دریا پسر دور از پدر می‌شد، مهیّای خطر می‌شد پدر هی پیرتر می‌شد، پسر می‌بُرد دلها را در اين آشوب طوفانی، مسلمانان مسلمانی مبادا اینکه قرآنی بیفتد زیر دست و پا پسر زخمی، پدر افتاد، پسر در خون، پدر جان داد پسر ناله، پدر فریاد، میان هلهله، غوغا پسر از زخم آکنده، پسر هر سو پراکنده پدر چون مرغ پرکنده، از این صحرا به آن صحرا که دیده این‌چنین گیسو چنین زخمی شود پهلو؟ و خاک‌آلوده‌تر از او به غیر از چادر زهرا ✍شاعر: