عشقی که جان گرفته به دنیا نمیدهم
امروز را به نسیهی فردا نمیدهم
پهلوی شاعرانهترین واژهها شکست
غم را به دست شاعر تنها نمیدهم
مولا فقط علیست که با اسم اعظمش
دشمن درون خانهی خود جا نمیدهم
در کوچه،پشت در، همه جا با ولایتم
با سوختن مجال به حاشا نمیدهم
تا باغبانِ زندهی آل پیمبرم
گلخانه را به دست تبرها نمیدهم
اصحاب یأس را ببرید از شب امید
شمعی شدم که نور به پروانه میدهم
حب علی درون صدفوارهی دل است
"این است گوهری که به دریا نمیدهم"
#پریسامصلح
خستهام، خستهتر از پیکرِ فرسودهٔ خاک
تو چه میدانی از این حالتِ پژمردگیام!!
#شهروز_افشار
سینه را وا کن ببینی قلب در خون خفته را
لخته لخته حرف های مرده و ناگفته را
#جواد_صارمی
به روی آینه ها سنگ بی هوا نزنید
به روی زخم عل ی با نمک دوا نزنید
بگو که حضرت زهرا دلیل ایجاد است
لگد به سوره ی کوثر به هل اتی نزنید
به روی پهلوی پروانه ای که می سوزد
به ضربه های مکرر جدا جدا نزنید
مگر که بال ظریفش چه طاقتی دارد
به روی بال و پرش تازیانه را نزنید
به جای دسته ی گل بار هیزمی نبرید
لگد به روی دری که نگشته وا نزنید
نبوده مزد رسالت شهادت زهرا
قسم به جان محمد به آن خدا نزنید
اگر که قصد زدن کرده اید نامردان
کنار چشم عل ی پیش بچه ها نزنید
به هر قنوت نمازش دعایتان کرده
به پیش چشم حسن ضربه با صدا نزنید
شکست حرمت آیینه های عشق و امید
هزار شعله ی آتش به کربال نزنید
کسی به زیر گلو بوسه زد به گریه و گفت
که خیزران به لب ماه سر جدا نزنید
به قصد قرب الی الله سر جدا نکنید
و خیزران به لب شمس و الضحی نزنید
ببین که خار نشسته به پای زخمی او
لگد به پای رقیه دگر شما نزنید
زینب _حسامی
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این شعر نیست...
شاعر معجزه کرده!❤️
#حاجمهدی_رسولی
#فاطمیه🏴
غم های تو یادآور غم های جهان است
در سوگ شما اشک غم از دیده روان است
یک تربت بی نام و نشان سهم شما شد
یک عمر بهار دل ما مثل خزان است
این داغ جگر سوز که بر سینه ی شیعه ست
خود شعله ی برخاسته از آتش جان است
پرپر شده ای پشت در خانه ی حیدر
غمنامه ی دلدار علی(علیه السلام) ورد زبان است
روزی که خلایق همه جمعند به محشر
مهر تو شفیع همه ی عالمیان است
#فاطمیه
#علی_حسینقلی_زاده
# برای یاس سپید هستی ،حضرت مادر(سلام الله علیها)
شب شهادت تو یاس ها غریب شدند
ولحظه لحظه ی احساس ها غریب شدند
شب شهادت تو خنده رو به ویرانی ست
هوایِ کوچه ی امشب دوباره بارانی ست
شب شهادت تو آسمان چه غمگین است
فراقِ روی تو یا فاطمه چه سنگین است
چگونه بی تو بماند علی در این شب ها
وبی تو مرثیه خواند علی در این شب ها
شب شهادت تو یاس ها کبود شدند
ولحظه لحظه ی احساس ها کبود شدند
صدای نایِ نجیبی دوباره می آید
چه بوی یاس غریبی دوباره می آید
#حسین کیوانی
#شب یاس ها- شهر راز
ایام فاطمیه تسلیت
یا فاطمه صلی الله علیک
چشم در چشم تو بیانها گفت
اشکهای غمش نهان ها گفت
هر چه عمری نگفته بود آنروز
بغض نشکفته اش عیان ها گفت
جان او می سرود اذانت را
تا فتد لرزه ای به جان ها گفت
دید اذان بلال تو خاموش
بانگ زد بر بلال اذان ها گفت
تا ستاند ولایت حق را
از غدیر خمت نشان ها گفت
هر نشانی که داد زخمی خورد
با تو از دشنه ی زبان ها گفت
بیت الاحزان او شهادت داد
در بهار گل از خزان ها گفت
گر سلام تو را نمی دادند
شکوه ات را به آسمان ها گفت
گفت تا دیده ها بصیر شود
گفت از فتنه ی زمان ها گفت
🔲 شعر
فاطمه آرامش جان علیست
خطبه اش شمشیر دستان علیست
فاطمه مجنون چشمان علیست
ذوب در ایمان و عرفان علیست
هر که را زلف علی مجنون کند
غصه هایش سینه اش را خون کند
مثل مالک زهر غربت می خورد
شربت از جام شهادت می خورد
جام غربت را ولی اله گرفت
در غم و مرگ رسول اله گرفت
از همان لحظه که مولا شد عای
حَضرت زهرا شده یار ولی
همدم و همراز مولا فاطمه است
بهترین سرباز مولا فاطمه است
فاطمه امواج احساس علیست
دخت پیغمبر گل یاس نبی ست
فاطمه جان را تسلا می دهد
وقت غربت دل به مولا می دهد
هر کجا مولا به مشکل می رسد
فاطمه حلّال کامل می رسد
فاطمه در عرش فرمان می دهد
لیک در راه عای جان می دهد
#مهدی_حسین_آبادی
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
سخت است روح خانهات بیمار باشد
غمهای عالم بر دلت آوار باشد
سخت است با دستان بسته پیش چشمت
ریحانهات بین در و دیوار باشد
آتش بسوزاند پر پروانهات را
نیلوفر باغ نبی تبدار باشد
ایکاش امشب وقت برگشتن به خانه
زهرا کنار فضه گرم کار باشد
ایکاش جای آرزوی مرگ امشب
روی لبش "الجار ثم الدار" باشد
آرامش این شهر در دست قنوت اوست
نفرین نباید پاسخ مسمار باشد
افسوس تقدیر علی تنهاشدن بود
باید پس از این گریه در تکرار باشد
وقتی کسی همصحبت یک آسمان نیست
یک چاه باید محرم اسرار باشد
✍ #معصومه_سادات_اسدیان
نیلگون ! دیده ی در تعزیتت زار منم
آن پرستارِ مریض از غم بیمار منم
شمسِ افتاده ی در بستر خاموشی و درد !
همدمت تا به سحر ، اخترِ بیدار منم
بانگ ِ قدقامت و کعبه که "نشسته" به نماز!
شاهدِ آتش و آه و در و مسمار منم
گرگ را زوزه کشان پشت در و شعله بدست
دیده/لرزیده از این خدعه ی اشرار منم
به جهان خُردترین راوی و تاریخ نگار
آنکه چشمش شد از این حادثه خونبار منم
آنکه کاشانه ی آرامشش آغوش تو بود
بی « تو» زانو به بغل ، در خودش آوار، منم
شستنِ غصه و جارویِ مصیبت...؟! سخت ست
خانه دارِ به غمِ یار ، عزادار منم
.
.
.
قد خم ، چادر خاکی و صدای سیلی...
سینه ی سوخته از وحشت تکرار ... ! منم
#ریحانه_آربی
#صل_الله_علیک_یازهرا(س)❤️
#سلامعلیقلبزینبالصبور❤️🔥
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
شب است پیر و جوان می روند و میآیند
فرشتهها نگران میروند و میآیند
.
شبیه ساعت سرخی، دو ماهی قرمز
میان حوض زمان میروند و میآیند
.
دری که سوخته باشد چگونه بسته شود ؟
چنان که سینه زنان میروند و میآیند
.
گلی که خم شده از زیر چشم می بیند
که غنچههاش چنان میروند و میآیند
.
که شانههای پدر در سکوت می لرزند
و درد و اشک نهان میروند و میآیند
.
زمان کم است علیجان وصیتی دارم
دو چشم خستهتان میروند و میآیند
.
صدا صدای تو اما غریب و محزون است
و لحظهها که دوان میروند و میآیند
.
به روی گونهی تو ردّ محو لبخندی است
پس آیهها به زبان میروند و میآیند
.
و بعد بغض فرو خفتهای که میترکد
و رودهای روان میروند و میآیند
.
به روی دوش تو را میبرند تا دریا
و قرنها پس از آن میروند و میآیند
.
و قرنها پس از آن، دسته دسته چلچلهها
به سوگ یاس جوان میروند و میآیند
.
به عشق توست اگر از زمین نمیکوچند
که عاشقان ز جهان میروند و میآیند!
دکتر نغمه مستشارنظامی
فاطمیه🏴🏴🏴🏴🏴🏴