❣چوخ سیخیر دونیا منی دونیا منه دار اولدی گَئل
❣یاخشیلیق لار اولدولر غم لر منه یار اولدی گَئل
❣هر گوله باخدیم منه قسمت فقط خار اولدی گئل
❣آغلاماق دان گوزلریم عشقینده بیمار اولدی گئل
💔
چون پنجـره ای که خیره بر مهتـاب است
چون خاطره ای که غرق شعری ناب است
دور از منـــی و فاصلــــه ها مـــی داننـــد
با یــاد تــو هــرلحــظه دلم بی تــاب است
#شهراد_میدری
این گناه کارانند که راحت میخوابند،
چون چیزی حالیشان نیست و بر عکس،
بی گناهان نمیتوانند حتی یک لحظه چشم روی هم بگذارند، چون نگران همه چیز هستند اگر غیر از این بود، بی گناه نمی شدند.
زندگی در پیش رو
✍ رومن گاری
نفس برآمدوکام ازتوبرنمی آید.mp3
1.04M
غزل شمارهٔ ۲۳۷
نفس برآمد و کام از تو بر نمیآید
فغان که بخت من از خواب در نمیآید
صبا به چشم من انداخت خاکی از کویش
که آب زندگیم در نظر نمیآید
قد بلند تو را تا به بر نمیگیرم
درخت کام و مرادم به بر نمیآید
مگر به روی دلارای یار ما ور نی
به هیچ وجه دگر کار بر نمیآید
مقیم زلف تو شد دل که خوش سوادی دید
وز آن غریب بلاکش خبر نمیآید
ز شست صدق گشادم هزار تیر دعا
ولی چه سود یکی کارگر نمیآید
بسم حکایت دل هست با نسیم سحر
ولی به بخت من امشب سحر نمیآید
در این خیال به سر شد زمان عمر و هنوز
بلای زلف سیاهت به سر نمیآید
ز بس که شد دل حافظ رمیده از همه کس
کنون ز حلقه زلفت به در نمیآید
#غزل
#حافظ
#برنامه_قرار_شاعرانه
اوج درموندگی تو کلام #علی_صفری
موج میزنه وقتی با کلی خواهش و ناراحتی میگه
"هرچه ميخواهى ببر
اما مرا از ياد نه..."
📝
چه خوب ! رفته ای اما ، هنوز هم خوبم
خیالِ خام نکن ؛ اینکه سخت ، آشوبم !
جهان ، هنوز جهان است و من سراپا شور
تو را به یاد ندارم ، نگارِ محبوبم !!!
ببین چه شاد و خرامان و سرخوشم بی تو
وَ در صبوری و طاقت ؛ عجیب ، ایّوبم ...
خیالِ خام نکن ؛ اینکه رفته ای و منم ؛
ز درد رفتنِ تو ، بیقرار و مصلوبم !
منی که شوق ندارم ، برای یوسف ها ؛
بدونِ حسرتِ یوسف ، چگونه یعقوبم ؟
خیال کرده ای از ترسِ بی تو بودن ها ؛
نمای خاطره ات را به سینه می کوبم ؟
چه خوش خیالی اَلا ای کسی که یادم نیست !
ببین ! بدونِ تو اندر قرارِ مطلوبم ...
پناه می برم از درد ها به موسیقی ،
پناه می برم از تو ، به چای مرغوبم ...
تو را به یاد ندارم ، تو کیستی اصلا ؟
همین بس است که #بیتوهنوزهمخوبم !🤞🌱
👤 نرگس صرافیان
اصحابِ عشق را رنجی عظیم در پیش است .
پای بر مسلخِ عشق نهادن ،گردن به تیغِ جفا سپردن ،با خون ، کویرِ تشنه را سیراب کردن
و دم بر نیاوردن ..
#شهید_آوینی
نا امید از در رحمت به کجا باید رفت
یا رب از هرچه خطا رفت هزار استغفار
#سعدی