eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
در من کسی آبستن بغضی نجیب است سهم من از دلدادگی ها، عطر سیب است در حسن روز افزون خود، لیلای جمعه بین تمام خوب رویان بی رقیب است دل را به مسلخ می‌برد این عشق هر دم بر دوش عیسای دلم، عمری صلیب است سهم من از دلتنگیش درد قشنگی ست دردی که درمان در خودش دارد طبیب است از مشرق اقبال من ای کاش لیلا... در من کسی از درد دوری ناشکیب است
ماییم و شرحِ قصه‌ی چشم انتظاری ماییم و از نو، آزمون بی‌قراری دلتنگی ما قد کشید و غنچه آورد در فصل سرد یک زمستان بدبیاری اینجا تمام روزها صد سال نوریست در سایه‌سار دولتِ بی شهریاری گلها همه مصنوعی و بی رنگ و بویند در انزوای مبهم بی برگ و باری روزی، اجابت می‌شود الغوث هامان آدینه آن دم می‌شود، آیینه کاری مولا جانم دستمان خالی است و امیدمان بسیار
ماییم و یک زمستان، بغض به جان نشسته احساس زخم خورده، از بالهای بسته ماییم و گونه هایی، خیس از حضور باران چشمی به راه مانده، پای سفر شکسته هرچند ما صبوریم اما به ناله آمد از هفت روز هفته، این جمعه های خسته ما را به خاطر آور ای یار دیر کرده با عهدهای بسته، یک عمر ناگسسته چشم به راه جمعه‌ی ظهوریم آقاجان
ای ماه ترین دلخوشی روی زمینم تا کی به تمنای وصالت بنشینم؟ منظومه‌ی ما یخ زده بی پرتوی رویت هرچیز به جز روی تو را کاش نبینم در برکه‌ی شب عکس تو افتاد دلم رفت من یوزپلنگانه ز شوقت به کمینم در راه رسیدن به تو ای اوج نجابت از ذره ناچیز من افتاده ترینم دلدادگیم گرچه حدیثی ست مکرر از دولت عشق تو فزون گشته یقینم الهی بالحسین عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان ┏━━━🌷💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💌🌷━━━┛
مولا جانم... از من مگیر ای دوست این آشفته حالی را باران شدن در ندبه‌ی سبز شمالی را گلدان چشمم از هجای اشک لبریز است مشکن به سنگ غیبتت بغض سفالی را عطر حضورت باز هم از خاطرم رد شد در جستجویت سعی کردم این حوالی را گل می‌دهد در جانمازم انتظاری سبز دارد نمایان می کند شوق وصالی را اللّهمّ ارنی الطلعه الرشیده ان شاالله
☆☆ما چشم به راه پسر فاطمه هستیم☆☆ ما از تبار اشک و از قوم انتظاریم از نسل نخل ‌هایی، پیوسته سربداریم موجیم و باد ما را اینگونه می‌شناسد در اشتیاق ساحل، هرلحظه بی‌قراریم در ما اگر زمستان یک عمر رخنه کرده دل بسته‌ی شکوه و سرسبزی بهاریم باریده چشمهامان پای قرار جمعه با ابرهای بیدل انگار وعده داریم ما را به خاطر آور تاریخ خاک خورده نسلی بجای مانده از عشق یادگاریم
تقدیم به پیشگاه مولای مهربانمان آقا امان زمان (ع) به شرط قبولی بماند از من حقیر به یادگار باز به یادت غزل، سخت هوایی شده حاجت هر لحظه اش، کاش بیایی شده تا که تفال زده بر گذر واژه‌ها پرسش هر هفته اش، یار کجایی؟ شده چشم غزل خون شد و ریخته از قافیه ذکر لبش روز و شب، وای جدایی شده در طلب دوست هم رشته به دستان توست دوست کجا من کجا؟ کار خدایی شده قصه هجران و شعر، درد گره خورده ایست قاصدکی مژده داد، فصل رهایی شده ....
معبر چشمم به یادت باز هم تر می‌شود سینه‌ی سینایی ام صحرای محشر می‌شود شمع چشمانم به راه انتظارت دوخته بی تو حالم روز و شب هر لحظه بدتر می‌شود غنچه‌ی سجاده ام از بس که باران خورده است طفلکی در اشک چشمانم شناور می‌شود من دعا می‌کارم و از عشق خواهش می‌کنم جان من از بردن اسمت معطر می‌شود زائر بارانی آدینه های غیبتم دیدنت یعنی دوباره باز قسمت می‌شود؟ اللهم عجّل لولیک الفرج به شرط قبولی ان شاالله، بماند از من حقیر به یادگار
طفل جنون، خون می‌خورد از سینه‌ی جهل زمان یک نسل قربانی شده در پای بت‌های جهان گوش زمانه کر شده یا کور ،چشمان زمین؟ آغوش گلدان پر شده از غنچه‌های بی زبان بر جان تب دار زمین، گویا خزان جاری شده کاین گونه می‌ریزد به هم این برگ های بی امان لالایی مادر چرا با گریه هایش شد عجین؟ گهواره ها خالی شده از خواب چشم کودکان ای جانشین آخرین حال بد ما را ببین برگرد تا درمان شود، این زخم های بی نشان
دلتنگیت تا بر دل بیچاره رو می‌کرد باران بساط چشم من را زیر و رو می‌کرد گویا سفیر عشقبازی بود باران باید به وقت عشق، در باران وضو کرد چادر نماز از بس که از عطر تو پر بود پروانه باغ چادرم را جستجو کرد رنگین کمان از حس دیدار تو پر بود در زیر باران بودنت را آرزو کرد تاول زده از آه حسرت قلب جمعه این زخم را با دیدنت باید رفو کرد الهی العجل فی فرج مولانا صاحب الزمان ان شاالله
دلتنگیت تا بر دل بیچاره رو می‌کرد باران بساط چشم من را زیر و رو می‌کرد گویا سفیر عشقبازی بود باران باید به وقت عشق، در باران وضو کرد چادر نماز از بس که از عطر تو پر بود پروانه باغ چادرم را جستجو کرد رنگین کمان از حس دیدار تو پر بود در زیر باران بودنت را آرزو کرد تاول زده از آه حسرت قلب جمعه این زخم را با دیدنت باید رفو کرد الهی العجل فی فرج مولانا صاحب الزمان ان شاالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مولا جانم... از من مگیر ای دوست این آشفته حالی را باران شدن در ندبه‌ی سبز شمالی را گلدان چشمم از هجای اشک لبریز است مشکن به سنگ غیبتت بغض سفالی را عطر حضورت باز هم از خاطرم رد شد در جستجویت سعی کردم این حوالی را گل می‌دهد در جانمازم انتظاری سبز وقتی نمایان می کند شوق وصالی را اللّهمّ ارنی الطلعه الرشیده ان شاالله