eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
گر آرزوی وصلش پیرم کند مکن عیب عیب است از جوانی کاین آرزو ندارد 🌹🌹🌹
خود برسان به شهریار ، ای که در این محیط غم بی تو نفس کشیدنم عمر تباه کردن است❤️ 📆۲۷ شهریور سالروز درگذشت شهریار
جوانی شمع ره کردم که جویم زندگانی را نجستم زندگانی را و گم کردم جوانی را کنون با بار پیری آرزومندم که برگردم به دنبال جوانی کوره راه زندگانی را به یاد یار دیرین کاروان‌ گم‌ کرده را مانم که شب در خواب بیند همرهان کاروانی را بهاری بود و ما را هم شبابی و شکر خوابی چه غفلت داشتیم ای گل شبیخون خزانی را چه بیداری تلخی بود از خواب خوش مستی که در کامم به زهر آلود شهد شادمانی را سخن با من نمی گوئی الا ای همزبان دل خدایا با که گویم شکوه بی همزبانی را نسیم زلف جانان کو که چون برگ خزان دیده به پای سرو خود دارم هوای جانفشانی را به چشم آسمانی گردشی داری بلای جان خدا را بر مگردان این بلای آسمانی را نمیری شهریار از شعر شیرین روان گفتن که از آب بقا جویند عمر جاودانی را
آزرده دل از کوی تو رفتیم ونگفتی کی بود؟ کجا رفت؟ چرا بود و چرا نیست؟ ┏━━━🌷💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💌🌷━━━┛
گله ای کردم و از یک گله بیگانه شدی آشنایا گله دارم ز تو چندان که مپرس
23.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. چو بستی در به روی من به کوی صبر رو کردم چو درمانم نبخشیدی به دردِ خویش خو کردم چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو به خود باز آمدم نقش تو در خود جست‌وجو کردم ┏━━━🌷💐━━━┓ @Sheroadab_alavi ┗━━━💌🌷━━━┛
از همه سوی جهان جلوه او می بینم جلوه ی اوست جهان کز همه سو می بینم چشم از او جلوه از او ما چه حریفیم ای دل چهره ی اوست که با دیده او می بینم...💙
با ما سر چہ داشتی اے تیره شب ڪه باز.... چون سرڪَذشت عشق بہ پایان نیامدے...🦋
رنگ رویا زده ام بر افق دیده و دل تا تماشا کنم آن شاهد رویایی را✨ 🌴🌼🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ڪِه ڪَفته است نشانِ رضایت‌ست سڪوت؟ سڪوت، حـوصلہ‌ے قلب‌هاےِ بیزارست 🌴🕯🌴
فلک همیشه به کام یکی نمی‌گردد ، که آسیای طبیعت به نوبتست ای دوست
رفتم که به کوی پدر و مسکن مألوف تسکین دهم آلام دل جان بسرم را گفتم به سرِ راهِ همان خانه و مکتب تکرار کنم درس سنین صغرم را گر خود نتوانست زدودن غمم از دل زان منظره باری بنوازد نظرم را کانون پدر جویم و گهواره ی مادر کانِ گهرم یابم و مهد هنرم را