eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
4هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن.m4a
4.53M
شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن مگر آن که شمع رویت به رهم چراغ دارد
‼️ابلیس، ما، ظهور! ابلیس، گردن کشید! از درگاه خدا رانده شد! از خدا تا روز رستاخیز مهلت خواست! خداوند تا روز ظهور مهدی علیه‌السّلام بیشتر مهلتش نداد! اکنون مخالف‌ترین مخالف با ظهور مهدی علیه‌السّلام ابلیس است! و وظیفه‌ی من و تو روشن است! دعا کنیم تا بیاید! دیگران را به دعای بر ظهور بخوانیم! نیکوسخن و نیکورفتار باشیم تا ابلیس ناامید شود! و انتظار کشیم و همچنان امیدوار باشیم، که آن اتفاق خجسته رخ دهد... التماس دعای فرج 🌹
دو خوانش غزل ۲۰۳ حافظ.mp3
4.19M
غزل شمارهٔ ۲۰۳     سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود رونق میکده در درس و دعای ما بود نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود دفتر دانش ما جمله بشویید به می که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود دل چو پرگار به هر سو دورانی می‌کرد و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود مطرب از درد محبت عملی می‌پرداخت که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود می‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان رخصت خبث نداد ار نه حکایت‌ها بود قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد که معامل به همه عیب نهان بینا بود
8.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 خیلی زیباست |حضرت آیت‌الله حائری شیرازی در حافظیه شیراز
7.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👆خواننده آمریکایی برای عملیات وعده صادق۲ ایران خواند/ خیلی جالب و زیباست.
9.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما دیده به راه دلبری مه روئیم با باده ناب دیده را می شوئیم در این شب پر شکوه با هر صلوات تبریک به صاحب الزمان میگوئیم اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ولادت با سعادت امام حسن عسکری(ع) مبارک باد.
🔰حافظ در چه شیرازی حافظ شد؟ 🔹حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: زمان [حافظ] از لحاظ زمان سیاسی، یکی از بدترین زمانهای ایران است و من واقعا در تاریخ یادم نمی‌آید زمانی را و منطقه‌ای را که به قدر در زمان دستخوش تحولات گوناگون سیاسی، همراه باخرابیها و ویرانیها شده باشد. 🔹اگر مبدا این دوران پادشاهی‌های زمان حافظ را، زمان شاه شیخ‌ابواسحاق‌اینجو بدانیم -که زمان شروع سلطنت او فکر می‌کنم، هفتصدوچهل‌وخورده‌ای است که دوران جوانی حافظ است، چون حافظ سال ولادتش معلوم نیست؛ هفتصدوبیست، هفتصدوهیجده، هفتصدوبیست‌ودو، روشن نیست که کی است، لکن حدودا می‌شود فهمید که در همان حول و حوش هفتصدوبیست است -حافظ جوان بیست‌وچند ساله‌ای بوده که این پادشاه به مسند حکومت می‌رسد و بعداز او حالا در زمان خود همین پادشاه جوان و خوش‌ذوق و مورد علاقه‌ی حافظ احتمالا و عیاش و زیبا وشاعر و ادیب، همین پادشاه با این خصوصیات هم جنگهای فراوانی را می‌کرده با امیرمبارزالدین درکرمان و با دیگران، یعنی خود این آدم هم نمی‌نشسته که حالا در شیراز به کار حکومت خودش بپردازد. 🔹جنگهای متعددی داشتند تا بالاخره منجر می‌شود به غلبه‌ی آل مظفر... شاید حدود چهل سال تقریباچهل‌وچند سال خانواده‌ی آل مظفر اینها حکومت داشتند که وفات هم به احتمال زیاد هفتصدونودودو است... ببینید در طول چهل سال، چقدر جنگ، چقدر خونریزی، چقدر همدیگرکشی و خویشاوندکشی و بیگانه‌کشی!یک چنین وضعیتی در وجود داشته و دائما مردم شیراز زیر فشار ارعاب این دیکتاتورهای زبان‌نفهم مغرور قرار داشتند... یک چنین وضعیت آشفته‌ای بر شیراز حکومت می‌کرده وحافظ حدود شاید چهل سال، چهل‌وپنج سال از عمر خودش را، در دوران این خانواده گذرانده. ۱۳۶۷/۸/۲۸ 🗓 سالروز بزرگداشت حافظ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5952013146775357025.mp3
9.77M
👇👇 ┏━━━🍃📗🌸🍃━━━┓   @Sheroadab_alavi ┗━━━🍃🌸📘🍃━━━┛
عشق یعنی این که عاشق در بساطش هر چه داشت از صمــــــــــــیمِ قـــــــــــلب قربانیِ معشوقش کُند
مغز من انفجار لحظه ای است / انفجار سکوت بی تردید انتحاری که رو ی مین میرفت /تکه تکه خشونت ِتشد ید دستهایم دعاوی خسته / می شکست و به محکمه می رفت دانه دانه انار خونین شد / حکم اعدام میکند تهد ید ... آه ِمن بغض های کال من ست/ یک عفونت که می خراشد باز می برد نقطه های جوش مرا /تا دم انجماد با تصعید تکه تکه جویده ام خود را ! نشئه نشئه کشیده ام خود را ! پنبه پنبه بریده ام خود را ! بودنت ماضی ایست مثل بعید مینویسد قلم به هر بیتی /راز آن چشمهای عاشق را ، در جنونت ببین چکانده مرا / داغ دل مهر اصل/ شد تایید نکته هایم خشاب خالی نیست،/دردهایم شبیه پهباد است تند و عصیانگر است تو در تو ،/اعتنا کن کمی مرا، ترسید می نویسم که زن ولی نه نه ،، تو بخوان خستگی یک تاریخ روی دوشش انارهای جنون، حسرت انتهاترین تبعید می نویسم که زن ولی نه نه،، تو بخوان یکهزاره ی فریاد کافری عین زهد در من بود/ شرک ولات و هبل مرا توحید عمر من رو به انزوا بوده، عمر من درد ابتلا بوده حضرت مرگ بی بهانه نوشت، می کنم عمر این بلا تمد ید می سپارم به باد دستم را، میسپارم به عشق هستم مرا روزگارم سیاه بوده و سبز/ باشد این عشق سرخ/ پاک و سپید بازی التزام ِشطرنجم،، مات و کیشم برای چشمانش لئوناردو بکش مرا خط خط ..برزخی او به جای صورت دید !! نقش زد رو ی بوم دیوانه،، و َمکرر دوباره دیوانه... طرح ها شد تمام دیوانه ...من دیوانه را ولی نکشید ابرهایم تمام گرییدند ،،بغض بارانیم شکوفا شد توله های سگی که لولیدند ،، توله سگهای عاقبت چو یزید بس کن و راز را مگوبگذار،لحظه ا ی طشت آبرو بگذار در قلم های های و هو بگذار/ لذت تلخی تو را که چشید ... باز باران به عشق می بارد، قهوه ام ؟کوشراب وسیگارم؟ زنده ام یاشبح درون من است ولوله روی صورتم پاشید مارشد این سیاه زنگی ها آه شد این مداد رنگی ها تانک شد این حصار جنگی ها شعرهایم کلاغ را بلعید . زینب - حسامی