eitaa logo
کانال ܢܚ݅ܫܝ‌ ܫܠࡐ‌ܨ
1هزار دنبال‌کننده
15.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
43 فایل
ادمین @GAFKTH 💐شکر خدا که نام "علی" علیه السلام بر زبان ماست 💝ما شیعه ایم و عشق "علی" علیه السلام هم از آن ماست 💐از "یا علی" علیه السلام زبان و دهان خسته کی شود؟ 💝اصلا زبان برای همین در دهان ماست.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_خدایا چرا بخشیدی این ادم گناهکارو؟ +مگه نمیفهمین بوی گرد و غبار حرم حسین مارو میده (: صَباحاً اَتَنَفَسُ.. بِحُبِ الحُسَین💚 🍃رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
سلام امام زمانم✋🌸 پدر مهربانم مهدےجان فرموده‌ايد كه امان اهل زمين هستيد، اے امان زمين و زمان! زندگی‌هامان به هم پيچيده است و گرفتارےها و بیمارےها بيشمار ... ظالمین صهیونیست ظلم را از حد گذرانده‌اند... می‌خواهيم از تمام سختی‌ها فرار كنيم، و به امن‌ترين آغوش دنيا بياييم؛ به شما پناه می‌آوريم، ما را دريابيد ... اے بُرده امان از دل عشاق کجایی 🌷اللهم عجل لولیک الفرج🌷
ماهم که هاله‌ای به رخ از دود آهش است دائم گرفته چون دل من روی ماهش است دیگر نگاه وصف بهاری نمی‌کند شرح خزان دل به زبان نگاهش است راه نگاه بست به چشم سیه که دید موی دماغ‌ها همه‌جا خار راهش است دیدم نهان فرشتهٔ شرم و عفاف او آورده سر به گوش من و عذرخواهش است روز سیاه دیده به چشم و به قول خود دود اجاق، سرمهٔ چشم سیاهش است دیگر نمی‌زند به سرِ زلف، شانه‌ای وآن طُرّه خود حکایت عمر تباهش است بگریخته است از لب لعلش شکفتگی دائم گرفتگی است که بر روی ماهش است افتد گذار او به من از دور و گاهگاه خواب خوشم همین گذر گاهگاهش است هر چند اشتباه از او نیست لیکن او با من هنوز هم خجل از اشتباهش است اکنون گلی است زرد ولی از وفا هنوز هر سرخ گل که در چمن آید گیاهش است این برگ‌های زرد چمن نامه‌های اوست وین بادهای سرد خزان پیک راهش است در گوشه‌های غم که کند خلوتی به دل یاد من و ترانه من تکیه‌گاهش است من دل‌بخواه خویش نجُستم ولی خدا با هر کس آن دهد که به جان دل‌بخواهش است من کیستم؟ اسیر محبت، گدای عشق وز مُلک دل که حسن و هنر پادشاهش است در شهر ما گناه بود عشق و شهریار زندانیِ ابد به سزای گناهش است سیّد محمّدحسین بهجت تبریزی (۱۱ دی ۱۲۸۵ – ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار، شاعر ایرانی بود که به زبان‌های فارسی و ترکی آذربایجانی شعر سروده است. شهریار در سرودن گونه‌های دگرسان شعر مانند قصیده، مثنوی، غزل، قطعه، رباعی و شعر نیمایی چیره‌دست بود. اما بیشتر از دیگر گونه‌ها در غزل شهره بود و از جمله غزل‌های معروف او می‌توان به «علی ای همای رحمت» و «خان ننه» و «حیدر بابایه سلام» «آمدی جانم به قربانت» اشاره کرد. شهریار نسبت به علی بن ابی‌طالب ارادتی ویژه داشت و همچنین شیفتگی بسیاری نسبت به حافظ و فردوسی داشته است.
روزی پیرمردی به همراه پسرش از دهی به ده دیگر در حرکت بود، مختصر آب و نانی برداشتند و راه افتادند. چندی نگذشته بود که در میانه راه نعلی را بر زمین دیدند. پیرمرد به پسر گفت که آن را بردارد که به کار خواهد آمد. اما پسر گفت که پدرجان تکه آهن شکسته و فرسوده‌ به چه کار می‌آید، به زحمت برداشتن نمی‌ارزد. پدر دید که پسرش هنوز زندگی را خوب نفهمیده و نمی‌شناسد، خود خم شد و نعل را از زمین برداشت. ساعاتی گذشت. هوا گرم بود و جیره آب آن‌ها هم تمام شده بود، کم‌کم پسرک که تشنه بود توان راه رفتن را از دست داد و در آن حال گفت: پدر اینجاها آب پیدا نمی‌شود؟ پیرمرد گفت چرا جلوتر چاه آبی هست. صبوری کن. اما زمانی که دانست پسر بسیار تشنه است، دانه گیلاسی را روی زمین انداخت. پسر هم خم شد و آن را برداشت و خورد و این اتفاق بارها افتاد، تا به چاه آب رسیدند. پدر آن زمان به حرف آمد و گفت: تو الان برای رفع این تشنگی بارها خم شدی و دانه‌های گیلاس را از زمین برداشتی، اما زمانی که به تو گفتم آن نعل را بردار، به کار می‌آید، به آن بی‌اعتنا بودی؛ چون آن را بی‌ارزش می‌پنداشتی. اما من آن را برداشتم، به نعل‌بندی فروختم و با فروش آن این گیلاس‌ها را خریدم. پس همیشه به یاد داشته باش، هرچیز که خوار آید، یک روز به کار آید.
سلام چهارشنبه تون عالی🌷🍃 امروزتان سرشاراز آرامش مهر و محبت نشان لبخـنـد خــدا 🌷🍃 در زندگی ست ان شا الله نگاهش🌷🍃 تـوجه و لبخـنـدش و برکت بـی پایانش🌷🍃 هـمیشه شامل حـالتـون بشه🌷🍃
ملک‌الموت می‌فرمايد، من خودم به كسانى كه نمازشان را در "اول وقت" مى‌خوانند شهادتين تلقین می‌کنم!🌱 آیت‌الله‌حق‌شناس
✨مبارک باش✨ تقویم های جهان را ورق بزن ؛ در هر صفحه ای اگر سالی نو می شود تو نیز تازه شو. در هر صفحه ای اگر جشنی برپاست تو هم جشنی به پا کن. در هر جایی اگر عید هست تو هم عیدی بگیر. در هر نقطه ای اگر کسی شادمان است تو هم شادمان باش. زمستان یا بهار ؛ همه ی فصل ها ؛ فصل شروعی دوباره است. با هر روزی باید آغاز شد زیرا آغازیدن همان شاد مانی است . با هر شروع خجسته ای ما نیز مبارک می شویم . سال نو دیگران بر ما هم مبارک 🌹 ✍ 🌸
6_144272420711472932.mp3
2.48M
السلام مبارک باد💚 🎤 رو لب زین العابدین تبسمه دریای عاشقی پر از تلاطمه ملائکه کل میکشن تو آسمون شب تولد امام پنجمه مولا مولا مولا امام باقر زینب منابر ای خاک قدم های تو در حکم جواهر ای پر و بالم روزی ده عالم من تا به ابد به نوکری تو میبالم مولانا مولانا مولانا یا باقرالعلوم ... مقام قدسی تو فوق باوره خنده تو دل از ملائک میبره تو رو میبینه جبرئیل تو گهواره میگه چقدر شبیه مولا حیدره مولا مولا مولا محور دنیا ای عالی اعلا طرح خنده های تو مثل حضرت سقا شفیع محشر ای پناه نوکر ای آینه جلالت حضرت حیدر مولانا مولانا مولانا یا باقرالعلوم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعرخوانی مجتبی رمضانی با لهجۀ کرمانی در دیدار جمعی از خانواده‌های شهدای مدافع حرم و مقاومت با رهبر معظم انقلاب 📎 📎 📎
السلام_مدح_و_ولادت خُلق نبوی ز خُلق و خویش پیداست عطر علوی، ز رنگ و بویش پیداست با آمدن امام باقر گفتند: انوار محمّدی ز رویش پیداست ✍ السلام_مدح در خلقتِ نور، پنجمین آینه است هفت آینه از نسل همین آینه است او یاد به ما داده، خدا را دیدن ما هر چه که دیدیم از این آینه است ✍ السلام_مدح_و_ولادت از شهر مدینه، مژده‌ی عید رسید گنجینه‌ی علم و راز توحید رسید با سر زدن نور امام باقر دادند خبر، طلوع خورشید رسید ✍ السلام_مدح_و_ولادت تا روی به کشتی نجات آوردیم امید به ساحل حیات آوردیم در مقدم پنجمین امام رحمت ما هدیه برایش آوردیم ✍
در دام غم تو خسته‌ای نیست چو من وز جور تو دلشکسته‌ای نیست چو من برخاستگان عشق تو بسیارند لیکن بوفا نشسته‌ای نیست چو من یک دست به مصحفیم و یک دست به جام گه نزد حلالیم و گهی نزد حرام ماییم در این گنبد ناپخته خام نه کافر مطلق نه مسلمان تمام شاگرد گره زنان موی تو منم مولای مشاطگان روی تو منم از بسکه ز دیدگان همی ریزم آب سقای مجاوران کوی تو منم بس جور کز آن غمزه زیبات کشند بس درد کز آن قامت رعنات کشند بر نطع وفا ببار شطرنج مراد آخر روزی بخانه مات کشند