eitaa logo
شعر و کودکی
693 دنبال‌کننده
226 عکس
8 ویدیو
0 فایل
جملات شاعرانه کودکان جملات شاعرانه کودکان را با ذکر سن و نام کودک ارسال کنید: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
بالاخره آدم یه موقعی آدم می شه پسر/ پنج سال و ده ماه @sherokoodaki
کم‌کم میخوام برم مدرسه تا به سوادم خوندن و نوشتن یاد بدم محمد ۶ ساله @sherokoodaki
پرنده آواز کن منم با تو جیک جیک هستم! زینب/ دوساله @sherokoodaki
بعداز زمین خوردن و خون آمدن از لبش: مامان! خون لبمو بریز به آسمون (تحت تاثیر داستان حضرت علی اصغر علیه السلام) فاطمه/۲ساله @sherokoodaki
من زرد دوس دارم ، چون رنگ خدا زرده ، صورت اماما هم زرده محمد رضا /۵ ساله @sherokoodaki
باباش: این دبیرستان رتبه یک انسانی داره حسنا: پس نه حیوانی داشته باشه؟ حسنا/ چهار و نیم ساله @sherokoodaki
مامان من انقدر تو رو دوست دارم دلم می خواد صد تا مامان مثل تو داشته باشم میثم/ هفت ساله @sherokoodaki
شعر دریا و زندگی سید جواد مجتبی زاده ۱۳ ساله @sherokoodaki
مامان : خدای مهربون برای چی به ما پا داده؟ فاطمه : برای اینکه راه بریم - چشم رو برای چی داده؟ فاطمه : که باهاش ببینیم - دهان برای چی داده؟ فاطمه : که حرف بزنیم - دماغ رو واسه چی داده؟ فاطمه : برای اینکه انگشت بکنیم توش 😄 فاطمه 2سال و سه ماهه @sherokoodaki
عکس آقای احمدی نژاد با اون خانم بی حجاب را در دبی دیده با تعجب میگه: مامان این خانمه حجاب نداره ولی ماسک داره! حانیه ۵ ساله @sherokoodaki
وقتی من با مامانم یا بابام یا دیگران مهربان و خوش اخلاق هستم خیلی به همه مون خوش میگذره محمد امین. 3.5 ساله @sherokoodaki
شام غریبان یک شبی هست که ما رختخواب نمی اندازیم محمد امین. 3.5 ساله @sherokoodaki
خدایا این زمینو بکَّن بره توی هوا خسته شدیم از بس این پایین موندیم فاطمه رقیه/ 4 ساله @sherokoodaki
سِلِپیتی (سلبریتی) یه جور مریضیه فاطمه رقیه/ 4 ساله @sherokoodaki
دلم دوست می خواد پسر/ شش ساله @sherokoodaki
+مامان بیا بازی کنیم - مگه نگفتی باهام دوست نیستی؟ آدم با کسی که باهاش دوست نیست بازی نمیکنه که + یه خورده صدام گرفته، صدام نمیتونه بگه دوستت دارم محمد امین، سه و نیم ساله @sherokoodaki
مامان دلم میخواد وقتی بزرگ شدم پلیس شم اما نمیشه... برادرش: چرا نمیشه مگه ندیدی تو گاندو اون خانمه پلیس بود؟ چرا دیدم آخه قبلا می خواستم وقتی بزرگ بشم مامان بشم... هنوزم دلم میخواد ... حانیه/ 5 ساله @sherokoodaki
من وقتی می رم دستشویی یادم می ره پاچه هامو بکشم بالا بابامم وقتی می ره تهران یادش می ره برای ما بادکنک بخره مطهره/ سه سال و چهارماهه @sherokoodaki
در انتخاب بین چیپس خریدن و کارتون دیدن: بابا هر کاری می کنم تصمیمم سفت نمی شه پسر/ شش ساله @sherokoodaki
بابایی که از دخترش خداحافظی نکرده باید از خونه بره بیرون؟ فاطمه رقیه/5ساله @sherokoodaki
مامان به خدا بگو یه دیقه پیرت نکنه یه خواهر برای من به دنیا بیاد فاطمه رقیه/5 ساله @sherokoodaki
+دخترم لطفا چشمهات رو ببند تا لالا بیاد توی چشمهات،... -مامان! هیچ چیزی از یه در ِ بسته تو نمیاد! حالا فهمیدی چرا چشمام بازه؟ چند دقیقه بعد _مامان! من برای خوابیدن به قرآن خوندن نیاز دارم +خب بخون! _بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ای باران خوب و قشنگ! خدا میگه بعضی آدما خوبند،بعضی‌ها بدند، بعضی‌ها تحفه‌ند!! خدایا همه رو شفا بده! مامان شفا یعنی چی؟ +یعنی حالشون رو خوب کن! _آهان خدایا خوبشون کن! کرونا رو نابود کن! اما یک ذره بمونه! چون من ماسکمو دوست دارم!! مامان راستی اون قرآنی که آخرش و عجل فرجهم بود، چی بود؟ +قرآن نبود،صلوات بود، اللهم... _اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم خدایا این بود قرآن من! باران / ۵ ساله. @sherokoodaki
[در مواجهه با پیاله ی ترک خورده]: تَرَکه آی ترکه ترک توروکه ترکه شعر جالبی پیدا کردم از تو دلم؟ محمد امین. 3.5 ساله @sherokoodaki
وقتی ماه زیر ابر می‌رفت: بابا ماه داره روی خودش پتو می‌کشه نفیسه رضایی. 5 ساله @sherokoodaki
وقتی عدس پاک می‌کردیم بعضی عدس‌ها کامل از پوست جدا نشده بودند: بابا این عدس‌ها تازه دارن به دنیا میان نفیسه رضایی. 5 ساله @sherokoodaki