#شعر_و_کودکی
پسرم سرما خورده بود
هی آبریز ش بینی داشت
میگه:مامان چرا خانومم(معلمش) دماغ نداره،ولی من دماغ دارم😂
آقا طه /هفت ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
داره مستند پنگوئن ها در قطب جنوب رو می بینه. رفته تو فیلم.
یکهو میاد سراغ باباش
بابایی! منو می بری با اینا سرسره بازی کنم؟
معصومه/ دو و نیم سالگی
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
دوباره یک لحظه،
غم و حسرت و دلتنگیِ داغها و فقدانهای اخیر به قلبم هجوم میآورد... و همینطور که در آشپزخانه... سرگردان... اینطرف و آنطرف میروم و ظرفهای شسته شده را جا میدهم، بلندبلند با خودم حدیث نفس میکنم و با اهالی خانه دردِ دل:
- آه از دنیایی که دیگر یحیی سنوار ندارد... سید حسن نصرالله ندارد... اسماعیل هنیه ندارد... آقای رئیسی را ندارد... حاج قاسم را ندارد...
این جمله را تمام کرده نکرده، دوباره آهی میکشم...
یکدفعه صدایش به جملهی معترضهای با هیجان و عتاب، از روی مبل بلند میشود:
+ مامااااان!!! از همه مهمتر! این دنیا هنوز حضرت آقا را دارد!
حسین/ شش ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
مامان!
دزدا فقط تو اسرائیل زندگی می کنن؟
مهدی/ سه ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
خواهرم ازم اجازه گرفت یکی از قاب عکسهای حاج قاسم که تو اتاقم بود رو ببره برای خونه شون
خواهرزاده م اومد در گوشی بهم گفت:
-خاله نذار مامان قاب عکس شهید رو ببره
-چرا خاله؟
-آخه تو شاعری مامان شاعر نیست
-خب چه ربطی داره؟
-آخه شاعرا برای شهیدا شعر می گن، تو می تونی با نگاه کردن به اون عکسا کلی ایده بگیری برای شعر گفتن
حلما/ هفت ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
هنگام کُشتی گرفتن با برادر بزرگترش:
الان کلّه مغزی میشم! (یعنی ضربه مغزی)
عباس/ شش ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
خطاب به برادر بزرگترش وقتی چند تا از حروف الفبا رو توی پیش دبستانی یاد گرفت:
بیا بهت فُروح یاد بدم! (یعنی حروف)
عباس/ شش ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
فرش کوچک پشمی من
سجاده ام است
بهترین کار روز من
روزه ام است
شب ها می خوابم اندکی (چندی) ؛ چرا؟
چون صدای موشک فراهم است
***
در چشم مادرم جز خون نیست
در چشم پدرم جز اشک چیزی نیست
کم کم خونی و گریان شدم من
چون به جز پدر و مادر در خانه چیزی نیست
***
پدرم گفت وعده صادق شده است
دیگر اشکانم اشک های شوق شده است
آن شب ماه تابانتر شده است
دیگر این شهر آرام شده است
***
کم کم هیاهو بر پا شده است
چشم به چشم گریان شده است
فرج آمده به داد غریبان
امشب مهمانی ای بر پا شده است
***
صبح که شد فهمیدم رویا بود همه چیز
بعد گریان شدم از همه چیز
موشک به دادم رسید و بعد
شدم شهیده ی عزیز
فاطمه قربانی/ ۱۰ ساله کلاس چهارم
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
نقشه هایی برای نابودی اسرائیل:
نقشه ی یک:پرچم بر زمین نمی افتد
خاله من وقتی بزرگ شدم و رفتم دانشگاه، یه کاری میکنم فلسطینیها پیروز بشن
اون پرچمی که فلسطینیها دستشون میگیرن و تکون میدن رو میخوام بلندتر بسازم، دوتا میله بهش اضافه میکنم که بلندتر بشه.
پرچمشون که بلندتر باشه و بالاتر بره وقتی تکونش میدن اسرائیلیها زودتر نابود میشن
حلما/ هفت ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
نقشه هایی برای نابودی اسرائیل:
نقشه ی دو: اسرائیل باید از روی زمین محو گردد
خاله میدونی چطور میخوام آدم بدا رو نابود کنم؟
اونا رو بدون لباس فضایی میفرستم فضا اینطوری زود خفه میشن :)
حلما/ هفت ساله
@sherokoodaki