#شعر_و_کودکی
پرپانه ها (پروانه ها) همه شون سوسری (روسری) دارن.
باهاش بال می زنن
معصومه/22 ماهه
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
نگاه میکنه به آسمون ابری و میگه: ابرا بهم ریخته شدن انگار.
حره سادات/سه ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
انقدر خوش اخلاق شدیم که حتی مخمون هم داره می خنده
پسر/سه سال و هشت ماهه
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
مامانایی که گُلبِهی ان، بوی خوبی می دن
پسر/سه سال و هشت ماهه
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
شبا زل می زنم به صدای جیرجیرک تا خوابم ببره
فاطمه/شش ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
چقد چیزای قدیمی قشنگن؛ کاش ما هم قدیمی بودیم
فاطمه/شش ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
در حال خوردن زرده تخم مرغ:
دارم خورشیدو می خورم
پسر/ سه سال و ده ماهه
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
فهمیدم آپارتمان چیه
جاییه که همدیگه رو نمیشناسیم...
محمد هادی /۶ ساله
@sherokoodaki
#شعر_و_کودکی
توی کربلا یه در هست که از اونجا می شه رفت توی بهشت
فاطمه/شش و نیم ساله
@sherokoodaki