eitaa logo
شعر و کودکی
699 دنبال‌کننده
226 عکس
8 ویدیو
0 فایل
جملات شاعرانه کودکان جملات شاعرانه کودکان را با ذکر سن و نام کودک ارسال کنید: @telkalayam
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از شعر و کودکی
پدرم مي گويد: "نبايد به گذشته فکر کرد" برادرم مي گويد: "مامانا هيچ وقت نمي ميرند" خواهرم مي گويد: "بايد با مرگ مادرمان کنار بياييم" کاش مي دانستم مادرم هم چه مي گويد فائزه سادات محمدی/11 سالگی
عمو؟ تخمَه رو سنجاب می ذاره؟ فاطمه رقیه/ 5 ساله @sherokoodaki
خدایا شکرت ما رو دادی. فاطمه/ یک سال و ده ماه @sherokoodaki
بابایی شما اندازه یه درخت بزرگ چاقی، من اندازه یه سوسک فاضلاب چاقم محمدامین/ چهارو نیم ساله @sherokoodaki
- خدا از هممممه مهم تره! [بعد از چند دقیقه سکوت]: - میدونی کی از خدا هم مهم تره؟ + کی؟ - حضرت عباس!! محمدامین/ چهارو نیم ساله @sherokoodaki
این دفعه قاصدک ببینم می دونی در گوشش چی می گم؟ می گم برو به خدا بگو عوض من مولا رو بوس کنه محمدامین/ چهارو نیم ساله @sherokoodaki
امیرعلی خطاب به پدرش: بابا اصلا خبر شدی برق از توی لامپ دستشویی از دیشب رفته، حالا چطوری لامپ تنهایی می تونه روشن شه؟ امیرعلی/ هفت ساله @sherokoodaki
مامان! عشق، دست آدمه؛ پول، پای آدم آدم با عشق آدما رو بغل می کنه ولی با پول راه می ره مامان خدا هم عشقه هم پول حلما عبدی/ شش و نیم ساله @sherokoodaki
وقتی خیلی گرسنه باشه: "از ته دلم ضعف میاد بالا" محمد/ ۷ونیم ساله @sherokoodaki
در جواب قربونت برم: خدا درد نکنه (دستت درد نکنه + خدا نکنه) سجاد/ دو ساله @sherokoodaki
-مامان! +بله -می دونستی آتیشا بعضیاشون مهربونن بعضیاشون بَدن؟ +چطور؟ -مثلا آتیشی که توی بخاری هست مهربونه چون ما را گرم می کنه، اما آتیشی که درِ خونه‌ی کسی را می سوزونه خیلی بَده! محمد/ ۷ونیم ساله @sherokoodaki
میگه مامان منو میشماسی؟(میشناسی؟) من حسین جانم حسین ۲/۵ ساله @sherokoodaki
مامان چرا گریه می کنی؟می خوای بری امام حسینِ خسته ها؟ حسین ۲/۵ ساله مداحی امام حسین خسته ها از سید رضا نریمانی @sherokoodaki
در ورود به تهران و مواجهه با آسمان آلوده: بابا این ابراشون چند وقته حموم نرفتن فاطمه رقیه/ 5 ساله @sherokoodaki
موقع صدا زدن بچه ای که هم نام خودش است: -من! بیاا زینب/ یکسال و ده ماهه @sherokoodaki
مامان من فکر می کنم خدا تو بدنمه وقتی مهربون می شم... سید حسین/ چهار ساله @sherokoodaki
با دیدن خانه های محصور در برف: خوش به حال اینا توی برف زندگی می کنن محمدامین/ چهار و نیم ساله @sherokoodaki
مامان‌‌ فهمیدم بارون که تُرد بشه می شه برف.. حلما عبدی/ شش و نیم ساله @sherokoodaki
بارون درازه (لاغر یعنی) ولی برف چاقه حلما عبدی/ شش و نیم ساله @sherokoodaki
خدا داره با دستاش برف می پاشه تو خیابون! محمد/چهار ساله @sherokoodaki
شعر و کودکی
#شعر_و_کودکی #کلمه_ها_و_ترکیب_های_تازه با دیدن درختان ومناظر برفی: آخ جون! باغ برف! محمدامین/ چها
فوتبال پاسانَکی: نوعی فوتبال که در آن فقط پاسکاری می کنند و گل نمی زنند. دفتر بخش آوری: دفتری که در آن کلمه ها را بخش بخش می نویسند. پسر/ هفت ساله @sherokoodaki
بابا؟ اینا چرا این صداها رو از خودشون درمیارن؟ (در واکنش به میان برنامه های بدون کلام رادیو معارف) پسر/ هفت ساله @sherokoodaki