عزّت و پایندگی در کربلاست شور و شوق بندگی در کربلاست من غریبم هر کجای این جهان آرزویم زندگی در کربلاست #دلنوشته #شعر_کربلا #شعر_امام_حسین 🔴✍️ شهریور ماه ۱۴۰۳ ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD

مدح و منقبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام آینه ی حُسنِ خدا یا حسین مُصحَف مِصباحِ هُدیٰ یا حسین نورِ خدای ازلی اَلسّلام یوسفِ زهرا و علی اَلسّلام کیستی ای بنده ی ایزد مرام؟ یاد تو در جان و دلم صبح و شام دین زِ قیام تو بقا یافته عشق به نامِ تو بقا یافته آبرویت را بِنَهادی به کف تا که شود زنده دوباره شرف بر همه معشوق و مکرّم شدی آبروی خلقِ دو عالم شدی درس تو ایثار و فداکاری است دین خدا را مدد و یاری است یاد تو مأنوس دلِ مُضطرم ای به فدایت پدر و مادرم شعله به دلها بزند ماتمت اهل و عیالم به فدای غمت راه تو ایمان و عُبودیّت است عزت و عشق و شرف و غیرت است ریزه خورِ خوانِ تو ام یا حسین ننگ غلامان تو ام یا حسین گرچه جدا شد لبِ تشنه سرت غربتت این بس که منم نوکرت من کمم از قطره، تو دریای نور سوز دمت هست مسیحای نور من به غم عشقت اسیرم حسین کاش برای تو بمیرم حسین ای شده پرپر چو گلی در خزان از چه عدو زد به لبت خیزران؟ یا وَلیَ الله، گناهت چه بود؟ جُرمِ رَضیعِ بی پناهت چه بود؟ تازه جوانت زِ چه در خون نشست؟ پشت تو از داغِ جوانت شکست از چه ابالفضل زمینگیر شد؟ پیکرش آماجِ دو صد تیر شد از چه به مَه، هاله ی نیلی زدند؟ به روی بچه هات، سیلی زدند؟ علتش این بود یقین داشتی درد خدا و درد دین داشتی علّتش این بود که در آن مصاف تیغ کشیدی به روی انحراف سَدّ رَهِ فتنه و بدعت شدی مهرِ فروزان هدایت شدی ای به فدای شورِ آئینی ات ای به فدای غیرت دینی ات خون تو جان داده به مکتب، حسبن ای همه ی هستیِ زینب، حسبن 🔴✍️ مهر ماه ۱۴۰۳ #دلنوشته #شعر_امام_حسین ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD

یاد تو قلب را مَثَلُ النّور میکند نامت بساط عشق مرا جور میکند ای دستگیرِ سائل بی دست و پا، حسین لعنت به هر چه از تو مرا دور میکند یک جلوه از تجلیّ حُسنِ جمال تو دلداده را به معجزه مَسحور میکند عشاق را اُمیدِ فدای رهت شدن چشم انتظار تا به لب گور میکند دل روشن است، آخرِ سر، لطفِ حق مرا با کلبِ آستان تو محشور میکند 🔴✍️ مهر ماه ۱۴۰۳ #دلنوشته #شعر_امام_حسین ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD

مرا به قدر سگی کن حساب مولا جان ببین که حال دلم شد خراب مولا جان عنایتی بِنَما بر منِ زمین خورده به حقّ گریه ی طفل رباب مولا جان #دلنوشته #شعر_امام_حسین ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان سروش 👇 https://splus.ir/sherosabk

زندگی ام رو به اتمام است یا نعم الامیر ای حسین جان لطف کن، زیر لحد دستم بگیر ای فدای آن سرت که رفت روی نیزه ها ای فدای آن تنت که جمع شد در یک حصیر ای فدای گریه های کودکِ آواره اي کز شرارِ آتشِ خیمه دَویده در کویر هر چه از خوبیِ تو گویم به قرآن که کم است رحمتِ واسع تو هستی و منم عبد فقیر دست من را وِل نکن ای مونسِ تنهایی ام حقّ آن طفلی که خورد از حرمله، لب تشنه، تیر #دلنوشته #شعر_امام_حسین ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان تلگرام 👇 https://t.me/sherosabkamirabbasi ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان ایتا 👇 https://eitaa.com/sherosabk ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان بله 👇 ble.ir/join/MjZjMzdmOD ✅🔴 کانال رسمی شعر و سبک حاج امیر عباسی در پیام رسان سروش 👇 https://splus.ir/sherosabk

حکایت ناراحتی پیغمبر اکرم صلوات الله و سلامه علیه و آله بابت اینکه قبر بی سایبان فرزندشان ابراهیم و آفتاب سوزان حجاز چونکه ابراهیم فرزند رسول شمسِ عمرش کرد بر مغرب نزول با هزاران ناله و اندوه و درد مصطفی فرزند خود را دفن کرد غصه بود و قلبِ آن عالیجناب قبر ابراهیم و تیغ آفتاب آفتاب داغ بود و آن مزار زان سبب بودی پیمیر غصه دار که بُوَد قبر عزیزش آنچنان در بقیع، بی بُقعه و بی سایبان حق برای خاطرِ آن نیکبخت بر روی آن قبر، رویاندی درخت تا که از ترکیب برگ و شاخسار سایه ای افتد به روی آن مزار یا محمد پیکر فرزند تو آن یگانه دلبر و دلبند تو دفن شد با احترام و با کفن آه از آن کشته ی دور از وطن ماند در گودال، پورِ بوتراب جسم خونینش به زیر آفتاب یا محمد ای عزیز عالَمین گریه کن از داغ فرزندت حسین بر تنش جز خون و خاکستر نداشت روی خاک داغ بود و سر نداشت #مثنوی #دلنوشته #شعر_امام_حسین

زبانحال حضرت سکینه سلام الله علیها با پیکر بی سر پدر مظلومش در گودال قتلگاه بابا ببین که حال دل ما خراب شد بر عترت تو ظلم و ستم بی حساب شد بابا بیین به زخم دل ما نمک زدند در قتلگاه عمّه ی ما را کتک زدند تیر بلا به آل پیمبر نشانه شد بر اشکِ ما جواب عدو تازیانه شد بابا زِ دیده خونِ دلم را روان ببین خیز و مرا میانه ی نامَحرمان ببین تا شام نیست غیرِ فغان و شرر مرا شمر و سَنان و حرمله شد همسفر مرا #دلنوشته #شعر_امام_حسین #شعر_حضرت_سکینه

حکایت سنگ خوردن حضرت نوح علیه السلام و آمدن حضرت جبرائیل برای شفای زخم های پیکر مبارک حضرت نوح نوح با قومش نمودی بس جدال در حدود نهصد و پنجاه سال از برای دعوتِ قوم عنود عمر خود را وقف راه دین نمود از سوی بعضی از افراد پلید او چه سختی ها که بهر دین کشید آخر عمرش خودش را شمع کرد اهل قومش را به دورش جمع کرد مردمان را با چنان وضعی که بود دعوتِ بر راه دین حق نمود لیک دلها شعله ور شد بی درنگ میخِ آهن کِی فرو آید به سنگ نانجیبان تهمتِ ننگش زدند دوره اش بنموده و سنگش زدند در هجوم کینه و نیرنگ ها نوح ماند و زخم ها و سنگ ها در غریبی؛ غربتی دیرینه داشت تا به شب هنگام، غم در سینه داشت شب که شد با ناله و چشم ترش جبرئیل آمد کنار بسترش با غم و اندوه و حالی بی قرار سنگ ها را زد زِ روی او کنار بال و پر بر جسم مجروحش کشید زخم ها از لطف حق شد ناپدید با اجازه از خداوند جلیل حرف دارم جمله ای با جبرئیل جبرئیلا ای عزیز عالمین کاش می دیدی تو احوال حسین بین مقتل اهلِ نیرنگش زدند با سِنان و دشنه و سنگش زدند قلب عالَم در عزای او شکست شمر آمد بر روی سینه نشست بود با سوز و فغان و اشک و آه فاطمه بر سر زنان در قتلگاه ناله میزد آه و واویلا حسین یا حسین و یا حسین و یا حسین #مثنوی #دلنوشته #شعر_امام_حسین

دلم را همدمت کن یابن زهرا اسیر ماتمت کن یابن زهرا به حجّ عشق مُحرم کن، پس از آن انیس و مَحرمت کن یابن زهرا شده قلبم گرفتار معاصی ببخش و مَرحَمَت کن یابن زهرا مرا هم چون شهیدانِ خدایی مُقیم پرچمت کن یابن زهرا به جز این هر چه باشد، باختم من مرا خرجِ غمت کن یابن زهرا #دلنوشته #شعر_امام_حسین

دلداده ی شاه عالمینم چه کنم اشک است روانه از دو عینم چه کنم گر سنگ زند مدعی ام باکی نیست من جارچی عشق حسینم چه کنم؟ #دلنوشته #شعر_امام_حسین

در سال ما هر ماه ماهِ عشق است در دل شرارِ سوز و آه عشق است ما غیر دلبر، دلخوشی نداریم جُرمِ دلِ عاصی، گناهِ عشق است بس تازیانه از زمانه خوردیم روح و روان ما، سیاه عشق است بی یاد او ننگ است زندگانی تقدیر ما مُردن به راه عشق است هر کس حسینی شد به لطف زهرا تا روز محشر در پناه عشق است ✍️ ۱۳ خرداد ماه ۱۴۰۴ #دلنوشته #شعر_امام_حسین

حرکت قافله به سمت کربلا چو نِی شنیده میشود ز غربت نوای آوارگی ات حسین جان به گوش عاشقان رسیده از غم صدای آوارگی ات حسین جان گریه کنم لحظه به لحظه هر دم برای آوارگی ات حسین جان شب که شود هوای دشت سرد است فدای آوارگی ات حسین جان #دلنوشته #شعر_امام_حسین