شعر ولادت امام هادی علیه السلام و‌ توسل به آن حضرت و مضامینی در باب زیارت جامعه کبیره آمده دنیا امام المتّقین هادی و روشنگرِ وادیِّ دین آمده دنیا امام شیعیان جدّ پاک مهدی صاحب الزمان آری از لطف خداوند وَدود دومین ابن الرضا دیده گشود قدر و فجر و نور و طاها آمده مظهر آن حیِّ یکتا آمده عشق ذاتش رحمتی دیرین بُوَد حبِّ این مولود اصلِ دین بُوَد گِرد قنداقش ملائک در طواف چونکه او باشد دو عالم را مطاف نور پیغمبر زِ رویش منجلی است او گل گلزار زهرا و علی است ذکر خلقت گشته با عشق تمام یا علی بن محمد السَّلام خانه ی مولا جواد ابن الرضا دارد امشب عطر عرش کبریا چونکه دنیا آمده دُردانه اش نرگسش، آلاله اش؛ ریحانه اش این پسر آقا و مولایِ همه است نرگسی از بوستانِ فاطمه است این پسر باشد دهم شمس وِلا بر همه دارد کرم ؛ دارد عطا این پسر ریحانه ای خشبو بُوَد نور چشم ضامن آهو بُوَد قلب بابایش بُوَد مسرور و شاد می دهد امشب صِله بر ما جواد **** ای جمالت حُسنِ سَرمَد الدَّخیل یا علی بن محمد الدَّخیل ما به درب خانه ات بنشسته ایم دل به لطفِ بی مثالت بسته ایم آستانت درگهِ اِجلال من سامرایت کعبه ی آمال من گرچه ما را غیر سوز و آه نیست جز سرِ کویِ تو ما را راه نیست من که خود مسکین و‌ نالانم به اشک هر دوشنبه جامعه خوانم به اشک از همان جا میروم ای نور عین هم نجف ؛ هم سامرا؛ هم کاظمین مشهد و مکّه ؛ مدینه ؛شهر عشق شهر رِی ؛قم؛ کربلا و هم دمشق جامعه خواندن دلم را نور داد معرفت داد و صفا و شور داد تا به روزِ حشر ممنون تواَم یا عزیزَ الله مدیون تواَم یا ولیَّ الله ای نور خدا تو خودت در جامعه گفتی به ما بین ما و او که ربِّ رحمت است یک گناهانی بُوَد کَز غفلت است که نگردد برطرف ای با وفا جُز به یک مُهر رضایت از شما دلبر دل ها تو راضی شو زِ من ای گل زهرا تو راضی شو زِ من گرچه عاصیُّ بَدَم؛ شرمنده ام از خجالت سَر به زیر افکنده ام راضی از ما شو؛ عزیز فاطمه حقِّ عباس؛ آن شهید علقمه این شعر در حدود سال ۱۳۸۲ سروده شده #امام_هادی #شعر_امام_هادی #جامعه_کبیره #دلنوشته @sherosabk

مدح‌ و‌ مرثیه امام هادی علیه السلام ای دلربای عشق جمالِ خدائیت عالم فدای منصبِ ابنُ الرضائیت نورِ دلِ عزیزِ دلِ ثامن الحجج بنما قبول تا بشوم من فدائیت خورشید و آسمان و زمین تا به روزِ حشر هستند مَحوِ جلوه ی نورُالهدائیت تو مظهرُ الجلالی و بالاتر از مقال باشد عقول ماتِ کمالِ ولائیت ای چارمین علی بِبَرَد دل ز عالَمی آن حُسنِ مرتضائی و بَدرُ الدُّجائیت من غرقِ مشکلات و همیشه بُوَد ز عجز چشمم به دستِ لطف و به مشکل گشائیت شیعه دلش در آتشِ غم شعله ور شود در روضه های پر شررِ نینوائیت رفتی به بزمِ دشمن و آنجا شراب بود سوزد دلم ز مرثیه ی زینبائیت تعارف نمود کاسه ی مِی را عَدو به تو ظالم نمود در دلِ شب بی حیائیت جان دادی و به غیرِ حَسن در بَرَت نبود ای جان فدای بی کسیِ سامرائیت چون زهرِ کین اثر به دل و جانِ تو نمود پورَت شنید بانگِ حزینِ جدائیت با اشک،پیکرِ تو کفن شد به سامرا ای وای،از غمِ پدرِ کربلائیت مولا تو هم بیا و بر آن شاهِ تشنه لب نوحه بخوان به نغمه ی خیرالنسائیت 🔴 این شعر در سال ۸۷ سروده شده #دلنوشته #شعر_امام_هادی @sherosabk