eitaa logo
شعر و سبک؛امیر عباسی
6.2هزار دنبال‌کننده
302 عکس
130 ویدیو
11 فایل
🔹 تمامی شعر های این کانال توسط حاج امیر عباسی سروده و بارگذاری میشود
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح شهادت هفهاف بن مهند بصری از اصحاب سیدالشهدا علیه السلام شير مردی رفته از دل تاب او نام هَفْهاف و مُهَنَّدْ بابِ او فارغ از رِجْس و ریا و ننگ بود اهل بصره بود و مرد جنگ بود بود آن آزاد مردِ بی قرین جزوِ یاران امیر المؤمنین در صف صفّین با میرِ اُحُد بود پرچمدار بر قومِ اَزُدْ بعدِ مولا بود با درد و مِحَن یاور دوّم ولیّ حق ، حسن بعد از آن ، با عشقِ شاه عالمین بِن مهنّد شد زِ اصحاب حسین سال شصت و یک در آن دوران ظلم وَندَران گرداب و آن طوفان ظلم از قضا اِبنِ مهند بی نشان داشت در بصره سکونت ، آن زمان جونکه بشنید آن شه ایزد سیاق از مدینه آمده سوی عِراق شد زِ بصره خارج آن یار ولا لیک چون شد واردِ کرببلا بود عصر روز عاشورای عشق پر شراره آتش سودای عشق آن زمان دیگر عُیون،تر گشته بود دخت زهرا بی برادر گشته بود جسم پاک سبط ختم المرسلین بی کفن افتاده بُد روی زمین گشت وارد بر سپاه ابن سعد شد خروشان ، آن دلاور مثل رعد گفت با آن خصم شاه عالمین ای عمر بر گو به من ، اَینَ الحُسین آمدم من تا که غمخواری کنم شهریار عشق را یاری کنم گفت هَفهافا به تأخیر آمدی شهریارت کشته شد دیر آمدی چیره بر مولای انس وجان شدیم عاقبت پیروز این میدان شدیم چونکه هفهاف آن مُحبّ شاه دین دید اوضاع را دگرگون، اینچنین حیدرانه تیغ در دستش گرفت همّت از آن قلب سرمستش گرفت پس رجز خواند و به لشکر حمله کرد همچو شیری گشت مشغول نبرد در نبردی سخت آن نیکو روان کُشت بسیار از گروه کوفیان زادۀ سعد دغا فریاد زد بر سرِ آن کور دلها داد زد او که از رویش ولایت منجلی است در دلش حبّ حسین بن علی است عاشقِ مجنون ، نداند ضابطه ترس با شیعه ندارد رابطه او گرفته از خدا عزّ و شکوه تک به تک با او نجنگید ای گروه لشکر پیروز در صحرای طف حمله ور بر او شوید از هر طرف پانزده تن دور او گرد آمدند ابتدا پِیْ شد از آن بَصْری، سمند بعد از آن از ظلم قوم أشقیا تیغ ها با پیکرش شد آشنا عاقبت او شد به راه حق، شهید بر وصال شاه مظلومان رسید آری آری این بُوَد رسم وفا رسمِ خوش عهدیِ مردان خدا کربلا باشد مکان بندگی می دَمَنْد این جا روان بندگی همره و جامانده اینجا باهَمَنْدْ دلبر و دلداده اینجا باهمند در صف حشر و گَهِ میزانِ حق گاه امر خالقِ صبح و شفق دل ز غیر دوست بگسستن خوش است در حضور دوست بنشستن خوش است 🔴 این شعر در سال ۸۵ سروده شده @sherosabk