خادم شدی و بال رهایت دادند
تا قرب خدا، جام بلایت دادند
نقد است همیشه مزد اخلاص و تلاش
یک گوشه ای از بهشت جایت دادند
جابر عابدی
@sherozekr
بغضم به زبان بی زبانی باشد
سخت است غمی که ناگهانی باشد
خوشبخت کسی که با مدال خدمت
با مهر شهادت آسمانی باشد
جابر عابدی
@sherozekr
خراب ذکر حسینیم جانمان بدهید
اسیر کرببلاییم آنمان بدهید
اجل رسید اگر مهلتی بگیرید و
برای اشک محرم امانمان بدهید...
جابر عابدی
#محرم #چاووش #امام_حسین_ع #کربلا #شب_جمعه #خادم #جابر_عابدی #صابر
@sherozekr
12.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مستی که فقط به خوردن باده که نیست...
مستم به خدا ز بوی انگور نجف...
جابر عابدی
روضه ی قتلگاه...
______
سلام بر بدن پاره پاره ات ارباب
به زخم پر شرر بی شماره ات ارباب
به هر ورق ورق مصحف تنی بی سر
به آیه آیه ی هر استخاره ات ارباب
سلام بر تو و بر حنجری که خنجر خورد
به خون قلب و دل پر شراره ات ارباب
بمیرم ای پسر فاطمه که دشمن بست
ز هر چهار طرف راه چاره ات ارباب
تویی که قافله سالار کربلا هستی
کجا روند حرم بی اشاره ات ارباب
عذاب درد اسیری زینب و زن ها
شده مصیبت و سوز دوباره ات ارباب
سه روز در دل صحرا میان خاک عطش
گل تو سوخت، چه ها شد عصاره ات ارباب
خمید خواهرت از لحظه ای که با هم دید
به نیزه ها سر ماه و ستاره ات ارباب
چقدر اهل حرم را کتک زدند این قوم
درست پیش تو بین نظاره ات ارباب
چرا میان حصیر شکسته جمع شدی
کفن نبود مگر در قواره ات ارباب
هنوز صبح به صبح می دهد نسیم سحر
سلام بر بدن پاره پاره ات ارباب
جابر عابدی
#روز_عاشورا #مرثیه #گودال_قتلگاه #امام_حسین_ع #جابر_عابدی #صابر #خادم
@sherozekr
گودال قتلگاه...
_
بین گودال دست و پا می زد
زخم بر قلب مصطفی می زد
زینب از روی تل و فاطمه هم
به سر از شدت بلا می زد
دور تا دور قتلگاه چقدر
سنگ در دست، بی هوا می زد
با سنان و کمان و نیزه و تیر
هر کس آمد جدا جدا می زد
یک نفر از خودش نمی پرسید
به تن زخمی اش چرا می زد
تکیه بر نیزه ی غریبی داد
رو به یاران کربلا می زد
تشنه بود و به سمت علقمه شد
آه عباس را صدا می زد..
کاش سقا هنوز بود و حسین
رو به دست گره گشا می زد
دید بی غیرت اند این لشگر
ناله ی یا اخا اخا می زد
با هجومی شلوغ شد مقتل
لشکری چنگ بر عبا می زد
شمر آمد پی غنیمت سر
چکمه بر زخم، بی حیا می زد
سر جدا شد، برید از گردن
همه دیدند از قفا می زد
آسمان تیره شد زمین لرزید
آه قرآن به نیزه ها می زد
استخوانش میان آتش و خون
می شکست و به نعل ها می زد
کفنش کرد خاک گرم سه روز
پسرش حرف بوریا می زد
جابر عابدی
#کربلا #حسینیه #گودال_قتلگاه #روز_عاشورا #مرثیه #امام_حسین_ع #جابر_عابدی #صابر #خادم
@sherozekr
به زخم های بی شمار رقیه سلام الله علیها
__
انگشتر تو دست او بود و کتک زد
بر زخم های صورتم سیلی، نمک زد
افتادم از ناقه شبی که زجر برگشت
هر چند زیر دست و پا گفتم کمک، زد
چشم خودش را بسته بود و داد می زد
انگار زهرا را به تاوان فدک زد
انسیه الحورای تو بودم مگر نه
با تازیانه بر پر و بال ملک زد
نیلوفری شد گونه های سرخم آخر
با صورتم بابا عقیق اش را محک زد
چنگی میان موی من انداخت بی رحم
با ضجه ام چون که دلش می شد خنک، زد
صد بار دیگر هم اگر چه خاطرش بود
می گفت شاید که زدم هی دو به شک زد
آزار داده دخترت را بیشتر زجر
با حرمله با شمر و خولی مشترک زد
پیرزنی در کوچه های شام بی خیر
بر این لبی که خورده بود از تب ترک، زد
#حضرت_رقیه #صفر #اسارت #شام #خرابه #جابر_عابدی #صابر_عابدی
@sherozekr
شرح نوکری...
___
مست عشقیم و هوادار اباعبدالله
دل ما هست گرفتار اباعبدالله
زنده ایم از کرم خاص حسین بن علی
تکیه داریم به دیوار اباعبدالله
کربلا عرش خدا تربت آقاست شفا
رحمت الله به زوار اباعبدالله
عاقبت عاقبتش خیر شود مثل زهیر
هر که شد نوکر دربار اباعبدالله
مثل اصحاب حسین پا به جهان نگذارند
غبطه خوردیم به انصار اباعبدالله
حرف عشق است در خانه ی ارباب ولی
نقد جان است به بازار اباعبدالله
همه جا کرببلا و همه دم عاشوراست
زیر دینیم ز ایثار اباعبدالله
گر سر و جان و تن ما به فدایش گردد
باز هستیم بدهکار اباعبدالله
تا ابد سوخته ی ماتم آقای شهید
اهل اشکیم و عزادار اباعبدالله
ما شب اول قبر و نفس آخر عمر
دل سپردیم به دیدار اباعبدالله
کاش مانند سلیمانی و مثل شهدا
می شدیم از دل و جان یار اباعبدالله
پای این عهد که بستیم بمانیم قسم
رهرو راه علمدار اباعبدالله
جابر عابدی
#شب_عاشورا #امام_حسین_ع #نوکری #ضربی #مرثیه #صابر
@sherozekr
تقدیم به ساحت حضرت علی اکبر علیه السلام
...............
ای نفَس و نفس پیمبر علی
ای نوه ی ساقی کوثر علی
آینه ی حضرت طاها تویی
از طرفی هیبت حیدر علی
نور تویی نور علی نور تو
جلوه ی زهرایی مادر علی
حُسن حسن در تو نمایان شده
مثل عمو از همه منظر علی
تو پسر حضرت اربابی و
جان به فدایت علی اکبر... علی
قدرت و رزم تو ابوفاضلی
قبله ات عباس دلاور علی
صوت دل آرات مسیحایی و
صورت زیبای تو محشر علی
مستی ما با نفس گرم توست
از می تو پر شده ساغر علی
بوی خوش لحن اذانت کند
عرش خداوند، معطر علی
باز به یک شور انابن الحسین
لرزه بینداز به لشکر علی
جان حسینی و جوان حسین
قلب پدر با تو منور علی
هر چه نوشتیم و نوشتند باز
مدح تو از فهم فراتر علی
کرببلا بود و تو و یک سپاه
راه تو افتاد به آذر علی
آه که خوردی تو در آن معرکه
ضربه ی تیغ و نی و خنجر علی
بند به بند تو جدا شد ز هم
هیچ نماند از تو مصور علی
وا شده اعضای تو با نیزه ها
آه شدی چند برابر علی
آینه ات وای که ممتد شکست
ماند به دست پدر آخر علی
جمع شدی بین عبا ریز ریز
روی زمین ریخته پیکر علی
پهلویت ای وای مدینه شده
کوفه چه آورده به این سر علی
داغ تو جان پدرت را گرفت
بی تو حرم زخمی و پرپر علی
جابر عابدی
#محرم #حضرت_علی_اکبر_ع #مرثیه #ضربی #جابر_عابدی #صابر #خادم
@sherozekr
تقدیم به حضرات طفلان زینب علیه السلام
................
هفت آسمان دخیل جوانان زینب اند
کروبیان فدایی طفلان زینب اند
ذخر الحسین و یاور سلطان کربلا
عون و محمد عاشق جانان زینب اند
از معرفت لبالب و لبریز از ادب
جانم که هر دو گوهر دامان زینب اند
از نسل پاک جعفر طیار و حیدرند
الحق که خوب وارث طوفان زینب اند
نوشیده اند از می تفسیر هل اتی
شاگرد درس و قاری قرآن زینب اند
روی مدار تابش خورشید عالمین
زیباترین ستاره ی تابان زینب اند
گمنام و صاحب کرم و بخشش و مقام
گنجینه ی فضائل پنهان زینب اند
بعد از حسین و اکبر و عباس این دو گل
تصویر ناب اول دیوان زینب اند
هر دو شکوه زینبی از شورشان عیان
هر دو کریم و جلوه ی احسان زینب اند
لب تر کند اگر سر و جان هدیه می کنند
هر لحظه لحظه گوش به فرمان زینب اند
شاگرد رزم حضرت عباس بوده اند
قربان سیدالشهدا جان زینب اند
فریاد می زنند امیری حسین را
مردان مرد و حافظ میدان زینب اند
احرام و حج و سعی و صفا و طوافشان
تکبیرشان حسین و مسلمان زینب اند
در غربت حسین شدند آبروی دین
شیران کربلا و دلیران زینب اند
رفتند روی دست حسین سمت خیمه ها
با بال و پر شکسته شهیدان زینب اند
جابر عابدی
#شب_چهارم #مرثیه #طفلان_زینب_ع #ضربی
@sherozekr
تقدیم به حضرت علیامخدره زینب کبری سلام ا... علیها
__
من آن پروانه ی آشفته حالم
که بین آتش غم سوخت بالم
اگر دلخسته ام جان بر لبم من
گرفتار حسینم، زینبم من
حسینم رفت و روزم شد غم انگیز
شدم یک سال و نیم از درد لبریز
مرا داغ محرم آب کرده
دو چشم زخمی ام خوناب کرده
نرفته شور عاشورا ز یادم
به راه عشق هجده ماه دادم
شهید کربلا را خواهرم من
پیام فتح را پیغمبرم من
تمام هستی ام را سر بریدند
حسینم را به خاک و خون کشیدند
خودم دیدم که زیر دست و پا بود
عزیز فاطمه غرق بلا بود
خودم دیدم که خولی مشت می زد
سنان نیزه به قصد کشت می زد
خودم دیدم که لشگر بد نظر بود
به دست حرمله تیر سه پر بود
خودم دیدم که زجر از دور آمد
میان جمعیت با زور آمد
به زلف یوسف من چنگ انداخت
به ماه تشنه از خون رنگ انداخت
خودم دیدم که شمر آمد به گودال
تن غرق به خون را کرد پامال
خودم دیدم ز جانم آه می رفت
به روی سینه ی او راه می رفت
چنان با چکمه زد بر صورت او
که می لرزید زخمی قامت او
خودم دیدم حسینم تشنه افتاد
به زیر ضربه های شمر جان داد
نگویم از قفا با او چه ها کرد
بدن شد پشت و رو، سر را جدا کرد
من از تل تا دم مقتل دویدم
رسیدم حیف بر قاتل رسیدم
میان نیزه و شمشیر و خنجر
نشد پیدا کنم آن یاس پرپر
صدایی از گلو آمد اُخَیَّ
نرو زینب عزیز من اِلَیَّ
تنی در بین خونِ گرم دیدم
تمام استخوانش نرم دیدم
گرفتم در بغل ته مانده ها را
سپردم به خدا، خون خدا را
رگ حلقوم او بوسیدم آخر
سرش را روی نیزه دیدم آخر
بود پیراهن خونی به دستم
دگر وقت سفر شد بار بستم
جابر عابدی
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها #محرم #عقیله #جابر_عابدی #صابر #خادم
@sherozekr
تقدیم به ابن الکریم کربلا، حضرت قاسم بن الحسن علیه السلام
_________
رشته رشته شده ای مثل نخ پیرهنت
شده پر خونِ جگر، لعل عقیق یمنت
کار یک نیزه و یک خنجر و یک نعل که نیست
خوب پیداست چه کردند سپاهی به تنت
رسمشان رسم مدینه است شبیه زهرا
سیزده بار تو را اهل سقیفه زدنت
چقدر بوسه گرفته است ز لبهای تو سنگ
آه می ریزد عسل پشت عسل از دهنت
قد و بالات شده مثل علی اکبر من
بسکه پامال شده زیر لگد یاسمنت
نعل بدجور تو را ریخته بر هم قاسم
کار سختی است برای من عمو، جمع شدنت
استخوانت زده بیرون ز جناق سینه
چقدر بغض مدینه است نصیب بدنت
دست و پا می زنی و خون شده سر تا پایت
چه نیازی است عزیز دل من به کفنت...
جابر عابدی
#حضرت_قاسم_ع #محرم #قاسم_بن_الحسن_ع #جابر_عابدی #صابر #خادم
@sherozekr