eitaa logo
شعر و ذکر (اشعار کربلایی جابر عابدی)
548 دنبال‌کننده
60 عکس
48 ویدیو
1 فایل
اسیر عشق حسن خانوادگی شده ایم... ارتباط با ادمین: @khademkashani نقد و نظر شما را با اشتیاق می خونم
مشاهده در ایتا
دانلود
من مادر یک قافله ی سوخته جانم اندازه ی یک کرببلا دل نگرانم من ام بنین خادمه ی حضرت عشقم نذر پسر فاطمه کردم پسرانم بی تاب حسینم به خدا خواب ندارم پیر از غم جانسوز پسرهای جوانم گفتند برایم که چه خاکی به سرم شد شرمنده ی لب های شه تشنه لبانم عباسم اگر مشک نیاورد به خیمه دستش ز تن افتاد خدایا به گمانم چون آب میسر نشد آنجا به زمین خورد از حال علمدار چه گویم چه بخوانم این روضه ی آب است نه این روضه ی شرم است پیداست خجالت زده ی باغ خزانم شرمنده ام از روی رباب از رُخ زینب آشفته شد از حال سکینه ضربانم در علقمه بود و سر او ریختن ای وای بد شد که نبودم، گرفتند توانم مانند حسینم کمرم سخت شکسته این درد عیان است چه حاجت به بیانم از غصه ی این هدیه ی ناچیز به عشق است گر بار گران است بر این قد کمانم مثل نفس زینبم و سوخته ام من روی جگر از داغ جوان است نشانم بر جان منِ غم زده از داغ حسینم آتش زده این روضه به هر آه نهانم ای کاش بمیرم که نبینم پسرم نیست شب های بدون قمرم برده امانم جابر عابدی @sherozekr
کنیز فاطمه ام عشق انتخابم کرد خدای عزوجل خاک بوترابم کرد همیشه آرزویم بود خادمی علی عقیل واسطه ی وصل آن جنابم کرد دخیل بیت علی بودم و خدای کریم برای خدمت این خانه مستجابم کرد میان خانه ی خورشید زندگی کردم نفس کنار علی غرق آفتابم کرد ندیده ام من از این خانواده غیر از لطف به نام مادر خود زینبم خطابم کرد ولی چه حیف گذشت و زمان غم ها شد همین که رفت حسین، غصه ها جوابم کرد بشیر آمد و از کاروان خبر آورد چقدر قافله ی بی قمر عذابم کرد شنیدم از لب زینب چه کربلایی شد مرور خاطره های حرم خرابم کرد کنار علقمه عباس من زمین خورد و دوباره هُرم نگاه رباب آبم کرد عروس فاطمه می گفت قول داد عباس چقدر روضه ی شش ماهه اش کبابم کرد خدا کند که بمیرم سکینه تب دار است چقدر در بغلم گریه اش گلابم کرد جابر عابدی @sherozekr
داغت به دلم بذر عزا می کارد مظلومیتت بوی علی را دارد در سوگ تو ای حامی اسلام و نبی چشمان زمین و آسمان می بارد جابر عابدی @sherozekr