eitaa logo
مشقهای تشنه
92 دنبال‌کننده
368 عکس
317 ویدیو
39 فایل
مجموعه اشعار حسین احمدی کپی برداری با ذکر منبع یا شاعر مجاز میباشد 💠 يَا اللَّهُ يَا رَحْمَانُ يَا رَحِيمُ يَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّتْ‏ قَلْبِي‏ عَلَى دِينِك‏"
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀🍂💐🌾🍃🌹🌿🌸🌴 🔴به مناسبت (س) و ⛰کوه غیرت، جوان؛ ⛰شور و ایمان ،جوان؛ ⛰مهد تاثیر، ماه تفسیر ، راه تغییر، جوان؛ ⛰و شجاعت در دستانش همچون موم نرم اصلا چه معنا میدهد یک مغز نسیان زده دولت تشکیل بدهد و دم از بزند ☀️میگویند روز جوان!!؟؟ همه روزها از آنِ جوان است!!! ♥️قربان علی اکبرتان آقا جان!!  با اینکه فقط مدت کوتاهی از گذشته اما ، ما که پیر شدیم از دست این ♥️قربان علیِ اکبرتان!!! جلو شما راه که میرفت ، صولت . در کالبد جلوه گر میشد ؛ ولی پشت ما را خالی کرده اند این پوشان گرا این ها ♥️پدر و مادرم به فدای علی اکبر(س) نگاهش پیروزی بدر بود در روز خندق ؛  ما هم با را به لرزه درآورده ایم و پشت را شکسته ایم اما هنوز داخلی دم از میزنند و ما تنها چند ضربهء شمشیر تا نابودی کفر فاصله داریم ♥️پایمان را جای پای علی اکبرتان گذاشته ایم  ترسی از سیاهی لشکر دشمن نداریم آنجا که کوه های آهن بین موجهای خروشان به پیش می آیند رجزِ میخوانیم و راه بر فرعونیان زمان میبندیم ♥️فدای علی اکبرتان ، ارباب!!! زیاد است........  ولی قطره چکانی، پلکانی، جینی؛ میفروشند میخرند راستی!!! نمیخواهم بخوانم، ولی باز ، دست را در علقمه زدند عجیب بود هم شد هم بی دستِ پاره پاره ، آن هم با نوک خودکارهای  و فدای علی اکبرتان!!!! ♥️ ها فدای ذبح اعظم شما ها دادیم و ها داریم ، ♥️حالا که حتی کام تشنه را هم نمیشود سیراب کرد بگذار بگویم : (س) ما ایستاده ایم!!!  اینبار نه در بلکه در لحظه سقوط تمامِ و در انتظارِ پوتین گره میزنیم و آمادهء طلوع اولین لحظه شماری میکنیم ✍ ╭═ঊ🌼🌼ঈ─╮      @shersun ╰═ঊ🌸🌸ঈ─╯
🔹 وسط 🔥💥معرکه نبرد با ،از ☎️ زنگ زد و گفت: شنیدم 🌨 برف اومده.. گفت: برو فلان پادگان ، 🦌🦌🦌 از🗻 کوه میان پایین بخاطر غذا.. براشون 🌾🌿🌱 و تهیه کن، حیوونا بی‌آب و غذا نمونن.. به شوخی گفتم : حاجی! وسط جنگ با داعش به آهوها چیکار داری!؟ گفت: من به 🤲دعای آهوها نیاز دارم... 🇮🇷به روح بلند صلوات ╭═ঊ🌼🌼ঈ─╮      @shersun ╰═ঊ🌸🌸ঈ─╯
🦋سیری در سیره و سبک زندگی پیامبر اکرم 🌸 با ارامي و وقار راه مي رفت 🌻 هر كه رامي ديد سلام مي كرد. هرگز كسي در سلام كردن بر او سبقت نگرفت. 🌸 وقتي با كسي دست مي داد دست خود را زودتر از دست او بيرون نمي كشيد. 🌻با مردم چنان معاشرت مي كرد كه هركس گمان مي كرد عزيزترين فرد نزد اوست. 🌸 هرگز خيره به كسي نمي نگريست 🌻هرگاه با كسي هم صحبت مي شد به سخنان او خوب گوش فرا مي داد. 🌸 چون با كسي سخن مي گفت كاملاً بر مي گشت و رو به او مي نشست. 🌻 با هركه مي نشست تا او اراده برخاستن نمي كرد از جا بلند نمي شد. 🌸 در مجلس جاي خاصي به خود اختصاص نمي داد و هرگز در حضور مردم تكيه نمي داد. 🌻 اگر در حضورش رفتار ناپسندي رخ مي داد ان را ناديده مي گرفت و موجب خجالت ان شخص نمي شد. 🌸 هرگز خطاي كسي را نزد ديگران نقل نمي كرد. 🌻 كسي را بر لغزش و خطاي در سخن مواخذه نمي نمود. 🌸 هرگز با كسي منازعه و جدل نمي كرد. 🌻 هرگز سخن كسي را قطع نمي كرد مگر ان كه لغو و باطل بگويد. و در نقل نمي گفت چرا فلاني چنين گفت بلكه مي فرمود بعضي مردم را چه مي شود كه چنين مي گويند؟! 🌸 دعوت و را مي پذيرفت و با انها سر يك سفره غذا تناول مي كرد. 🌻 اگر بيش از سه روز دوستان و اشنايان را نمي ديد سراغشان را مي گرفت. اگر بيمار بودند به عيادتشان مي رفت و اگر در سفر بودند براي به سلامت بازگشتنشان دعا مي كرد. 🌸به خويشاوندان خود احسان مي كرد بي انكه انان را بر ديگران برتري دهد و حقوق بيشتري برايشان قائل باشد. 🌻 هركه عذر مي اورد عذر او را فوراً قبول مي كرد. 🌸 هرگز كسي را نمي كرد. 🌻 هرگز به كسي نداد و ناسزا نگفت و يا به لقب هاي بد نخواند. 🌸 هرگز به دنبال ديگران نبود. 🌻 با همه خوشخو و بود و به كساني كه به او بدي و اهانت مي كردند نرمخو بود و در مواقع بيماري يا سختي از انها عيادت و دستگيري مي كرد. 🌸در برابر جسارت ديگران صبر مي كرد و بدي ها را با نيكي پاسخ مي داد. 🌻 از بيماران مي كرد حتي در دورترين نقطه شهر 🌸 در كارها بسيار مي كرد و بر انجام اين مهم تاكيد داشت. 🌻 سعي مي كرد تا ميان ياران خود و انس برقرار كند. 🌸 وفادارترين مردم بر و پيمان و قول خود بود و مردم را به بسيار سفارش مي نمود. 🌻 عزيزترين افراد نزد او كسي بود كه خيرش بيشتر به ديگران مي رسيد. 🌸 هرگاه كسي از او خواسته اي داشت اگر مقدور بود انرا انجام مي داد و گرنه با سخني خوش با مهرباني و با وعده اي نيكو او را راضي مي كرد. 🌻 پيران و را بسيار اكرام مي نمود و با بسيار مهربان بود. 🌸 بسيار مراعات ها را مي كرد تا احساس ناراحتي و بي كسي نكنند. 🌻 همواره متبسم بود ولي هرگز قهقهه نمي زد. 🌸چون شاد مي شد چشم ها را بر هم مي گذاشت و خيلي اظهار فرح نمي كرد. 🌻 مي كرد ولي به بهانه مزاح سخن لغو و و بي معنا نمي گفت. 🌸 اگر نام كسي بد بود انرا به نام نيك تغيیر مي داد. 🌻 صبوري و بردباريش همواره بر خشم او سبقت مي گرفت. 🌸 در از دست دادن ماديات و امور دنيوي ناراحت نمي شد و يا به نمي امد. 🌻 هرگز براي خودش و مسائل شخصي خود از كسي نگرفت مگر انكه حريم حق و شكسته مي شد. 🌸 هيچ خصلتي نزد او از دروغگويي منفورتر نبود. 🌻 در زمان خوشحالي يا ناخشنودي جز حق بر دل و زبان نداشت. 🌸هر مركبي كه برايش مهيا مي شد سوار مي شد و برايش فرقي نمي كرد. 🌻 اكثر جامه ها و هايشان سفيد بود. 🌸 همواره موهاي خود را مرتب كرده و از ژوليده بودن كراهت داشت. 🌻 هميشه خوشبو و معطر بود و بيشترين مخارجش براي خريد و تهيه بود 🌸 هميشه با بود و قبل از وضو گرفتن مسواك مي زد. 🌻 موقع غذا هر چه حاضر مي كردند تناول كرده مي كرد و هرگز از هيچ غذايي بد نگفت. 🌸 تا نمي شد غذا ميل نمي كرد و قبل از سير شدن در حاليكه هنوز ميل به تناول غذا داشت از خوردن دست مي كشيد. 🌻 هرگز دو نوع غذا را با هم ميل نمي كرد غذا را به خوبي و بطور كامل مي جويد تا و كاملتري داشته باشد. 🌸 قبل از تناول و بعد از آن حتماً دست هاي خود را مي شست 🌻 را در سه جرعه مي نوشيد 🌸 چون مي خواست وارد شود سه بار اجازه مي خواست. 🌻 بسيار با و و بود. 🌸 اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسيم مي كرد: بخشي براي ، بخشي براي و بخشي براي . ✍من نبی اکرم حضرت محمد صلی الله علیه و آله را دوست دارم 🌹سهم شما هدیه سه صلوات بر محمد و آل محمد (ص) اللهم صلعلی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🦋