نكته جالب ديگر دربارة نينوا (2) تركيب متفاوت شاعران از قديميها نظير ابوسعيد ابوالخير و باباطاهر گرفته تا به امروز كه نوبت به معلم و سپيده كاشاني رسيده است.
اگر نينوا (1) و (2) در بسياري موارد وجه تشابه دارند؛ اما دو اثر نينوا (3) و (4) ضمن تفاوت زياد با دو اثر مذكور، در واقع آثاري شخصي از محسن نفر تلقي ميشوند. در واقع وصل مستان و شمس الضحي را بايد دو اثر از نفر دانست كه سراج در يك طرف از هر دو آلبوم آواز خوانده است و روي ديگر هر دو مجموعه حاوي قطعات بيكلام هستند.
سازندگان اين دو آلبوم با قيد كردن عدد (1) در كنار دستگاه همايون در وصل مستان و در ادامه قيد كردن عدد (2) در كنار همين دستگاه در آلبوم بعدي يعني #شمس_الضحي به مخاطب چنين القا ميكنند كه در واقع بايد #وصل_مستان و شمس الضحي را روي هم يك آلبوم دو ساعته به شمار آورد.
نفر همچنين با اين دو اثر خواه ناخواه نام خود را در كنار حسين عليزاده و در زمره آهنگسازان و نوازندگاني كه به محدود كردن نقش خواننده در موسيقي ايراني معتقد بودند قرار ميدهد. ضمن اينكه هر دو اين افراد در زمرة نخستين نوازندگان تار بودند كه نسبت به تشكيل اركستر تار همت گماشتند. هر چند كه نفر در نينوا (3) و (4) اركستر به معناي واقعي نداشته و با تمهيدات استوديويي و از طريق ضبطهاي پي در پي به تنهايي «صداي» اركستر تار را توليد كرده است.
سرانجام به آخرين آلبوم منتشر شده از مجموعه نينوا يعني #باغ_ارغوان ميرسيم. به نظر نگارنده نينوا در پنجمين آلبوم خود به نوعي به تعادل ميرسد. فارغ از شعارزدگي نينوا (1) و تا حدودي از هم گسيختگي و گونهگوني نينوا (2) به همراه تداوم شعارهاي آلبوم اول و همچنين كوشش آهنگساز براي بدعت شكني و نوآوري در نينوا (3) و (4)، در "باغ ارغوان" شنونده با موسيقياي متعادل روبهروست. جالب اينكه دو خالق اصلي اين مجموعه نيز به نوعي كارها را در اين اثر تقسيم كردهاند. اين بار سراج پس از دو تجربه خوانندگي براي نفر مجدداً خود آهنگسازي را برعهده گرفته و فرد ديگر به تكنوازي تار بسنده كرده است. تعادلي كه نفر بعدتر در پروژه نينوا (6) با انتخاب خوانندهاي متفاوت از سراج سعي در تقويت آن داشته است.
از طرف ديگر اگر در نينوا (1) و (2) گاه با قطعات و تصنيفهايي متأثر از مجموعه چاووشي (توليد گروه عارف و شيدا) روبهرو بوديم، پس از سنتشكني نفر در نينوا (3) و (4)، در آلبوم پنجم با فضا و موسيقياي با حال و هواي آثار پر مخاطبي كه شجريان و ناظري در دهه شصت براي آهنگسازاني نظير مشكاتيان، عليزاده يا عندليبي ميخواندند روبهرو هستيم. يعني قطعاتي با اركستر سنتي در يك مايه يا دستگاه كه در اين جا آواز ابوعطاست.
«نينوا»ها واكنشي از معدود هنرمندان موسيقي ايراني كه انگيزه لازم براي فعاليت را داشتهاند نسبت به پديده عظيم دفاع مقدس بوده است. هنرمنداني كم تجربه ولي خلاق و صد البته آرمانگرا كه به هيچ وجه نميتوان منكر سنديت تاريخي آثارشان در آن برهه شد.
منبع : نشریه راه
🆔 @shervamusiqiirani
نكته جالب ديگر دربارة نينوا (2) تركيب متفاوت شاعران از قديميها نظير ابوسعيد ابوالخير و باباطاهر گرفته تا به امروز كه نوبت به معلم و سپيده كاشاني رسيده است.
اگر نينوا (1) و (2) در بسياري موارد وجه تشابه دارند؛ اما دو اثر نينوا (3) و (4) ضمن تفاوت زياد با دو اثر مذكور، در واقع آثاري شخصي از محسن نفر تلقي ميشوند. در واقع وصل مستان و شمس الضحي را بايد دو اثر از نفر دانست كه سراج در يك طرف از هر دو آلبوم آواز خوانده است و روي ديگر هر دو مجموعه حاوي قطعات بيكلام هستند.
سازندگان اين دو آلبوم با قيد كردن عدد (1) در كنار دستگاه همايون در وصل مستان و در ادامه قيد كردن عدد (2) در كنار همين دستگاه در آلبوم بعدي يعني #شمس_الضحي به مخاطب چنين القا ميكنند كه در واقع بايد #وصل_مستان و شمس الضحي را روي هم يك آلبوم دو ساعته به شمار آورد.
نفر همچنين با اين دو اثر خواه ناخواه نام خود را در كنار حسين عليزاده و در زمره آهنگسازان و نوازندگاني كه به محدود كردن نقش خواننده در موسيقي ايراني معتقد بودند قرار ميدهد. ضمن اينكه هر دو اين افراد در زمرة نخستين نوازندگان تار بودند كه نسبت به تشكيل اركستر تار همت گماشتند. هر چند كه نفر در نينوا (3) و (4) اركستر به معناي واقعي نداشته و با تمهيدات استوديويي و از طريق ضبطهاي پي در پي به تنهايي «صداي» اركستر تار را توليد كرده است.
سرانجام به آخرين آلبوم منتشر شده از مجموعه نينوا يعني #باغ_ارغوان ميرسيم. به نظر نگارنده نينوا در پنجمين آلبوم خود به نوعي به تعادل ميرسد. فارغ از شعارزدگي نينوا (1) و تا حدودي از هم گسيختگي و گونهگوني نينوا (2) به همراه تداوم شعارهاي آلبوم اول و همچنين كوشش آهنگساز براي بدعت شكني و نوآوري در نينوا (3) و (4)، در "باغ ارغوان" شنونده با موسيقياي متعادل روبهروست. جالب اينكه دو خالق اصلي اين مجموعه نيز به نوعي كارها را در اين اثر تقسيم كردهاند. اين بار سراج پس از دو تجربه خوانندگي براي نفر مجدداً خود آهنگسازي را برعهده گرفته و فرد ديگر به تكنوازي تار بسنده كرده است. تعادلي كه نفر بعدتر در پروژه نينوا (6) با انتخاب خوانندهاي متفاوت از سراج سعي در تقويت آن داشته است.
از طرف ديگر اگر در نينوا (1) و (2) گاه با قطعات و تصنيفهايي متأثر از مجموعه چاووشي (توليد گروه عارف و شيدا) روبهرو بوديم، پس از سنتشكني نفر در نينوا (3) و (4)، در آلبوم پنجم با فضا و موسيقياي با حال و هواي آثار پر مخاطبي كه شجريان و ناظري در دهه شصت براي آهنگسازاني نظير مشكاتيان، عليزاده يا عندليبي ميخواندند روبهرو هستيم. يعني قطعاتي با اركستر سنتي در يك مايه يا دستگاه كه در اين جا آواز ابوعطاست.
«نينوا»ها واكنشي از معدود هنرمندان موسيقي ايراني كه انگيزه لازم براي فعاليت را داشتهاند نسبت به پديده عظيم دفاع مقدس بوده است. هنرمنداني كم تجربه ولي خلاق و صد البته آرمانگرا كه به هيچ وجه نميتوان منكر سنديت تاريخي آثارشان در آن برهه شد.
منبع : نشریه راه
🆔 @shervamusiqiirani
📀 آلبوم : #وصل_مستان
🎤 خواننده : #حسام_الدین_سراج
🎼 آهنگساز و نوازنده تار : #محسن_نفر
🎶دستگاه : #همایون
📝شعر : #مولوی
🍃🌷🍃🌾🌸🌾🍃🌷🍃
🆔 @shervamusiqiirani