- Daghe Nahan- Mohammad Esfahani.mp3
3.27M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
گریه نکن میگذرد این شب محنت بار
یوسف تو شهره شود بر سر هر بازار
گریه نکن میگذرد این شب محنت بار
یوسف تو شهره شود بر سر هر بازار
فردا کاروان آید بر چاه
بیند گوهری تابان چون ماه
دارد در دل رازی از این شب کوتاه
ای آتش پنهان در من برخیز
ای شسته به خون پیراهن برخیز
برخیز با داغ نهان
برگیر این بار گران
روشن کن چشم جهان
خطبه بخوان زینب
خطبه بخوان زینب
ای خواب از چشم تو دور
بیداد از خشم تو کور
آوار شو بر سر زور
خطبه بخوان زینب
خطبه بخوان زینب
آتش تنهایی در دل دارم
دست اگر از عشق تو بردارم
آتش تنهایی در دل دارم
دست اگر از عشق تو بردارم
#عبدالجبار_کاکایی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-1 - تصنیف شیرین و فرهاد.mp3
4.17M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ز دستم بر نمیخیزد که یک دم بی تو بنشینم
بجز رویت نمیخواهم که روی هیچ کس بینم
من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
تو را من دوست میدارم خلاف هر که در عالم
اگر طعنه است در عقلم اگر رخنه است در دینم
برآی ای صبح مشتاقان اگر نزدیک روز آمد
که بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینم
تو همچون گل ز خندیدن لبت با هم نمیآید
روا داری که من بلبل چو بوتیمار بنشینم
#سعدی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-2 - تصنیف : همراز.mp3
4.87M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
باز بیا باز بیا دلبر طناز بیا
دور مرو دیر مرو خسته مشو باز بیا
راحت جانم همه تو
تاب و توانم همه تو
راز نهانم همه تو
همدم و همراز بیا
چشم و دلم خانه تو
دل همه دیوانه ی تو
مست ز پیمانه تو
مست سر انداز بیا
نور چراغم همه تو
حسرت و داغم همه تو
جلوه باغم همه تو
سرو سر افراز بیا
نور چراغم همه تو
حسرت و داغم همه تو
جلوه باغم همه تو
سرو سر افراز بیا
دکتر #سعیدی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-3 - تصنیف : سودای دل.mp3
5.08M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
همچو نی می نالم از سودای دل
آتشی در سینه دارم جای دل
من که با هر داغ پیدا ساختم
سوختم از داغ نا پیدای دل
همچو موجم یک نفس آرام نیست
بسکه طوفان زا بود دریای دل
دل اگر از من گریزد وای من
غم اگر از دل گریزد وای دل
ما ز رسوایی بلند آوازه ایم
نامور شد هر که شد رسوای دل
خانه مور است و منزلگاه بوم
آسمان با همت والای دل
گنج منعم خرمن سیم و زر است
گنج عاشق گوهر یکتای دل
در میان اشک نومیدی رهی
خندم از امیدواریهای دل
#رهی_معیری
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-4 - تصنیف : بی شکیب.mp3
4.69M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
از غم بگو از شور و شادی بی نصیبم
بی آشیانم بی شکیبم
ای آشنا با این دل بی آشنایم
ای با خبر از قصه ها از غصه هایم
پایان ندارد سوز و گدازم
تا بر سر نازم سیارم در نیازم
آن دم که شد درد و ستم هم خانه من
گل های باغ عاشق گردد گل زرد
از غم بگو از شور و شادی بی نصیبم
تا بر سر نازم سیارم در نیازم
آن دم که شد درد و ستم هم خانه من
گل های باغ عاشق گردد گل زرد
از غم بگو از شور و شادی بی نصیبم
#محمد_عبدالحسینی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-5 - تصنیف : مهرِ ازل.mp3
3.97M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
یادت از دل کی می رود
کی نغمه از نی می رود
دیده از دو عالم به یادت بستم
هر کجا هر زمان به یادت هستم
به بویت مستم
از ازل ای یار این منم مجنون
عشق تو از دل کی رود بیرون
از یک نگاه تو صدها غزل دارم
مهر تو را در سینه از روز ازل دارم
به پای تو سری دارم بی سامان
به یاد تو غمی دارم بی پایان
بگو تا کی چنین باشم سرگردان
بیا جانا رهایم کن زین هجران
باز آ یک دم کنارم باش قرارم باش خزان آ مد بهارم باش
باز آ یک دم کنارم باش قرارم باش خزان آ مد بهارم باش
از یک نگاه تو صدها غزل دارم
مهر تو را در سینه از روز ازل دارم
باز آ یک دم کنارم باش قرارم باش خزان آ مد بهارم باش
از یک نگاه تو صدها غزل دارم
مهر تو را در سینه از روز ازل دارم
#محمد_عبدالحسینی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-6 - ساز و آواز دشتی.mp3
6.58M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
خداوندا دلی دریا به من ده
در او عشقی نهنگ آسا به من ده
حریفان را بس آمد قطره ای چند
بگردان جام و آن دریا به من ده
نگارا نقشی دیگر باید آراست
یکی آن کلک نقش آرا به من ده
ز مجنونان دشت آشنایی
منم امروز، آن لیلا به من ده
به چشم آهوان دشت غربت
که سوز سینه ی نی ها به من ده
تن آسایان بلایش بر نتابند
بلی من گفتم، آن بالا به من ده
چو بادریادلان افتی، قدح چیست
به جام آسمان دریا به من ده
گدایان همت شاهانه دارند
تو آن بی زیور زیبا به من ده
غم دنیا چه سنجد با دل من
از آن غم های بی دنیا به من ده
چه دل تنگ اند این آیینه رویان
دلی در سینه بی سیما به من ده
به جان سایه و دیدار خورشید
که صبری در شب یلدا به من ده
#سایه
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-7 - تصنیف : آئینه و آه.mp3
3.79M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
روشنی طلعت تو ماه ندارد
پیش تو گل رونق گیاه ندارد
تا چه کند با رخ تو دود دل من
آینه دانی که تاب آه ندارد
دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری
جانب هیچ آشنا نگاه ندارد
رطل گرانم ده ای مرید خرابات
شادی شیخی که خانقاه ندارد
خون خور و خامش نشین که آن دل نازک
طاقت فریاد دادخواه ندارد
گو برو و آستین به خون جگر شوی
هر که در این آستانه راه ندارد
نی من تنها کشم تطاول زلفت
کیست که او داغ آن سیاه ندارد
حافظ اگر سجده تو کرد مکن عیب
کافر عشق ای صنم گناه ندارد
#حافظ
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
@shervamusiqiirani-8 - تصنیف : سحر می آید.mp3
4.21M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
زدم فالی نگارا سحر می آید
خزان جان بهارا بسر می آید
پیاپی به جان خبر می آید
که هر آن کسی ز در می آید
زچشم لاله در می گهر میریزد
به جای ناله از نی شکر میریزد
پیاپی به جان خبر می آید
که هر آن کسی ز در می آید
نمی گنجد دل ز شوقش در جان
به پایان آید غم بی پایان
بگو ابر بهاران ببارد باران
بگو ساقی بریزد به جای می جان
سرآمد آخر غم دیرینه
ز شوقش در زد نفس در سینه
چراغان کن چراغان شب آدینه
به پایش دل بریزد هزار آیینه
پیاپی به جان خبر می آید
که هر آن کسی ز در می آید
گل افشان کن گل افشان کن نگار من ز در می آید
که آن یار از سفر می آید
دو چشمم بر ره دو گوشم بر در
سرم پر غوغا دلم پر باور
پیاپی به جان خبر می آید
که هر آن کسی ز در می آید
#محمد_عبدالحسینی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 @shervamusiqiirani
با اهل دل ای گردش افلاک چه داری؟
ای زنگ به این آینه پاک چه داری؟
از صحبت باد سحر ای غنچه بیدل
در دست به جز سینه صدچاک چه داری؟
#صائب_تبریزی
سلام بر همراهان عزیز
🆔 @shervamusiqiirani
#زندگینامه :
زنده یاد #مهدی_اخوان_ثالث متخلص به امید در سال 1307 شمسی در مشهد متولد شد. تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در دبستانها و دبیرستانهای مشهد به پایان برد، و از هنرستان صنعتی همین شهر فارغ التحصیل شده پس از فراغ از تحصیل و دو سال اقامت در زادگاه خود، در سال 1327 شمسی وارد تهران شد و به خدمت وزارت فرهنگ درآمد .
او ذوق و مایه شعری را از مادرش به ارث برد و گاهگاه اشعاری به شیوه شاعران متقدم و بخصوص شاعران خراسانی می سرود. امید پس از زمان کوتاهی در سرودن قصیده به سبک متین خراسانی و مثنوی و غزل شهرتی پیدا کرد و از سال 1326 تا سال 1330 شمسی که نخستین مجموعه شعرش «ارغنون» منتشر شد قدرت و چیره دستی وی در انواع شعر کلاسیک آشکار گردید. «ارغنون» که نمونه اشعار عاشقانه و مسائل اجتماعی بود در حقیقت:کارنامه سالهای اولیه اقامت وی در حوزه ادبی تهران بشمار می رود.
با انتشار مجموعه دوم اشعارش:«زمستان» در سال 1334 قدرت شاعری امید بیش از پیش بر همگان روشن شد. در این مجموعه گرایش او به شیوه «پیشنهادی نیما» ونوآوری آشکارتر می شود. در این مجموعه شعر با شاعری روبرو می شویم که در عین آشنایی عمیق با شعر گذشته ایران مخصوصاً اشعار خراسانی با هوشیاری و بیداری خاصی به شیوه نوسرائی و «نیمائی» گرایش پیدا کرده و در عین حال پیوند خود را با شعر قدیم از غزل و مثنوی همچنان استوار نگهداشته است. در مجموعه «آخر شاهنامه» که در سال 1337 شمسی منتشر شده است و مجموعه «ازین اوستا» که در سال 1344 شمسی نشر یافته می توان نمونه های کامل شعر امید را در آنها یافت.
اخوان همچنین علاقه و اشتیاق زیادی به موسیقی داشت و در زندگی هنریش شعر و موسیقی با هم پیوندی ناگسستنی داشتند؛ به طوری که شعرهایش چنان با عروض شعر فارسی آمیخته و موسیقی کلامش آنچنان تاثیرگذار است که نمی توان آنها را از شعرش جدا کرد و این نشان می دهد که اخوان با موسیقی سنتی آشنایی بسیار داشته است.
اخوان از همان دوره ابتدایی و دبیرستان نسبت به هنر و ادبیات بسیارعلاقمند بوده بطوریکه همیشه عمق مطالب را جستجو و سعی می کرده تا هنر و ادب این مرز و بوم را به طور عمیق بشناسد.
شعرهایی که باعث بزرگی و نام آوری اخوان شد بی شک قصاید و غزلیات زمان جوانی اش نبود، بلکه پس از آشنا شدن با نیما یوشیج و شناختن او، مسیر شاعری اخوان عوض شد و به نوسرایی روی آورد و در این طرز جدید بود که توانست شعر نیمایی را به گونه ای به کار برد که خود صاحب سبکی تازه و مستقل شود. او با بهره گیری از شعر شاعران کهن، اشعار خود را با زبانی ساده در قالب شعر نو ریخت و موضوعات انسانی و جهانی را در آنها بیان کرد.
بعد از سال 1357 کتابهای درخت پیر و جنگل/ آورده اند که فردوسی/ بدعتها و بدایع نیما یوشیج/ دوزخ اما سرد/ در حیاط کوچک پاییز در زندان/ زندگی می گوید اما باید زیست / ترا کهن مرز و بوم دوست دارم، انتشار یافتند.
در سال 1358 مدتی در سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی (فرانکلین سابق) به کار مشغول شد، اما این کار مدت زیادی طول نکشید. بعد از این تقریباً خانه نشین بود و زندگی اش به سختی می گذشت. در این زمان اخوان بیشتر در انزوا زندگی می کرد و حتی کارهای هنری اش نیز کم شده تا جایی که هیچ شعر فوق العاده ای هم نسرود. تنها در سال پایانی عمرش از طرف خانه فرهنگ معاصر آلمان به این کشور دعوت شد. او در این سفر به فرانسه، انگلیس، آلمان، دانمارک، سوئد و نروژ رفت و در همه جا توسط ایرانیان مقیم این کشورها مورد استقبال بی نظیر قرار گرفت. در این سفر همسرش و نیز دکترمحمد رضاشفیعی کدکنی و گروهی دیگر از دوستانش با او بودند. او با دوستان قدیمش ابراهیم گلستان، رضا مرزبان، اسماعیل خویی و دیگر دوستان نیز دیدار کرد و روزها و ساعتهای خوشی را با آنها گذراند.
اخوان در 29 تیر ماه 1369 به ایران بازگشت اما بلافاصله در بستر بیماری افتاد و در بیمارستان مهر بستری شد و سرانجام ساعت 10:30 شب یکشنبه، 4 شهریور سال 1369 شمسی در گذشت. جسد او به توس انتقال پیدا کرد و در باغ شهر توس در کنار مقبره حکیم ابوالقاسم فردوسی به خاک سپرده شد.
روحش شاد.
🆔 @shervamusiqiirani