eitaa logo
🎶 موسیقی اصیل ایرانی 🎶
10.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
250 ویدیو
63 فایل
🎶ارائه آلبوم ها و آثارِ موسیقی اصیل و فاخرِ ایرانی، معرفی سازها و هنرمندان تاریخ ایجاد:97/1/1 دانلود پستها از 3 اردیبهشت 1400 https://eitaa.com/shervamusiqiirani/23820
مشاهده در ایتا
دانلود
محمدحسن معيري ( بيوک ) متخلص به " " فرزند مويد خلوت نوه ي معيرالممالک ( نظام الدوله ) از شاعران غزلسراي بسيار نامي معاصر نو است . وي در سال 1288 خورشيدي در تهران متولد شد. پس از طي تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد خدمات دولتي شد و مشاغل متعدد يافت در سال 1322 خورشيدي به رياست کل انتشارات و تبليغات " وزارت پيشه و هنر " منصوب گرديد. رهی معیری از دوران کودکي به شعر و موسيقي و نقاشي علاقه ي فراوان داشت و در اثر ممارست در اين سه فن بهره اي به سزا يافت .در آغاز شاعري در انجمن ادبي حکيم نظامي که به مدیريت استاد وحيد دستگردي مدير مجله ارمغان تشکيل مي شد ، شرکت مي جست و يکي از اعضاء فعال و موثر آن انجمن بود. در انجمن موسيقي ملي و انجمن فرهنگستان ايران نيز عضويت يافت و رفته رفته با چاپ و نشر غزلهاي دلنشين رهی معیری در روزنامه ها و مجله هاي کشور شهرت بسيار يافت. آثار و اشعار فکاهي و انتقادي وي نيز به امضاهاي مستعار " زاغچه " و " شاپريون " در روزنامه هاي " بابا شمل " و " تهران مصور " و غيره چاپ و انتشار يافت. رهی معیری در سال‌های آخر عمر در برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی می‌کرد. رهی در همان سال‌ها سفرهایی به خارج از ایران داشت از جمله: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن انقلاب کبیر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال در گذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگر در سال ۱۳۴۵. عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر معیری بود. خود استاد رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع چنین می گویند:من در همه انواع شعر از قبیل غزل،قصیده،مثنوی،رباعی و... آثاری دارم.نخستین ترانه را در سال 1313 بر روی آهنگ آقای بدیع زاده ساختم که به شد خزان معروف شد. گذشته از غزل های بسیار زیبای رهی معیری که از احساسات پاک او سرچشمه گرفته،ترانه های رهی زبانزد خاص و عام است.آهنگسازانی که با رهی کار کرده اند همه از بهترین ها بوده اند. چون آنچه در کار او مهم است قدرت تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانه های رهی را جاودانه و ماندگار کرده است. استاد رهی معیری ترانه های بسیار زیبایی سروده اند که از آنها می توان به کاروان،نوای نی،من از روز ازل،اشک و آه،دیدی که رسوا شد دلم،شب جدایی،لاله خونین،دیدی ای مه،راز دل،داغ جدایی و ... اشاره کرد.استاد رهی با آهنگسازان بزرگی همکاری کرده اند.آهنگسازانی چون مرتضی محجوبی،روح اله خالقی،مهدی خالدی،علی تجویدی،بدیعی و... اما رهی دوستی عمیقی با استاد محجوبی داشت.چنانکه آهنگ زیبای کاروان در مایه دشتی با صدای استاد بنان حاصل این همکاری و دوستی است که نشان دهنده ارتباط عاطفی تنگاتنگ این دو استاد است. رهی معیری در تصنيف سازي نيز مهارت خود را به خوبي نشان داد و ترانه هاي بسيار زيبا و خاطره انگيزي از او توسط خوانندگان مشهور ايران در راديو ايران پخش شد که بيش از پيش موجبات شهرت و محبوبيت او را فراهم ساخت . مشهورترين ترانه هاي رهی معیری -" خزان عشق " ، -" به کنارم بنشين " ، -" ديدي که رسوا شد دلم " - " نواي ني " ، -" دارم شب و روز " - " شب جدايي " و چند ترانه ديگر است که در بين مردم شهرت به سزايي دارد .در سالهاي آخر عمر چند سال براي انتخاب شعر در برنامه ي" گلهاي رنگارنگ " راديو با شادروان داوود پيرنيا همکاري داشت و در شوراي شعر راديو ايران نيز شرکت مي کرد. رهی معیری در حالي که تا آخر عمر مجرد زيسته بود در سال 1347 خورشيدي پس از تحمل چند سال رنج بيماري در 59 سالگي زندگي را بدرود گفت. از رهي دو مجموعه ي شعر به نام هاي" سايه ي عمر "و " آزاده "به جاي مانده و هر دو کتاب به چاپ رسيده است ." سايه ي عمر " مجموعه ي غزلهاي اوست که تا کنون چندين بار تجديد چاپ شده است ." آزاده " نيز مجموعه ترانه هاي وي مي باشد .علاوه بر آن مجموعه اي از مقاله هاي ادبي او به نام" گلهاي جاويدان " در سال 1363 خورشيدي در تهران چاپ و منتشر گرديده است. همچنين کتاب رهاورد رهي ( مجموعه شعر رهي )نيز در سال 1375 به کوشش داريوش صبور در تهران توسط نشر زوّار به زيور چاپ آراسته شد . 🆔 @shervamusiqiirani
: در سال ۱۳۲۵ در زنجان در خانواده‌ای فرهنگی به دنیا آمد. وی از سنین جوانی سرودن شعر را آغاز کرد و در سال ۱۳۴۶ به عنوان شاعر خود را مطرح کرد و غزل‌های او مورد توجه غزل‌سرایان قرار گرفت. منزوی در سال 1346 وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. اما این رشته را رها کرد و به جامعه‌شناسی رو آورد اما این رشته را نیز ناتمام رها کرد و در سال 1350 مجموعه شعر حنجره زخمی تغزل ‌‏را منتشر کرد. این کتاب در بخش شعر جهان‌‏ جایزه فروغ فرخزاد؛ که در آن دوران جزء معتبرترین جوایز ادبی ایران بود، را به دست آورد. ‌پس از انتشار این کتاب در صدا و سیما مشغول به کار شد و در این دوران برنامه یک شعر یک شاعر را تهیه وکارگردانی کرد. در همین دوران منزوی بسیاری از ترانه‌ها و تصنیف‌هایش را ساخت و تعدادی از آنها مورد توجه قرار خوانندگان مطرح آن روز قرار گرفت. وی مدتی مسئول صفحه شعر مجله ادبی رودکی بود و در سال نخست انتشار مجله سروش نیز با این مجله همکاری داشت. در سال‌های پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقی ماند. حسین منزوی هرگز کار دولتی نداشت و تنها با انتشار شعرهایش گذران عمر کرد. وی در شعر سپید نیز دستی داشت، موسیقی را خوب می شناخت و صدا و خط خوبی نیز داشت. حسین منزوی در سال 1383 پس از مدتها رنج از بیماری قلبی در بیمارستان شهید رجایی تهران درگذشت. روحش شاد برخی از آثار حسین منزوی: با عشق در حوالی فاجعه- مجموعه غزلی سروده شده از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲ این ترک پارسی‌گوی (بررسی شعر شهریار) از شوکران و شکر؛ مجموعه غزلی سروده‌شده از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۷ با سیاوش از آتش از ترمه و تغزل؛ گزیده اشعار، ۱۳۷۶ از کهربا و کافور با عشق تاب می‌آورم؛ شامل اشعار سپید و آزاد سروده شده از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۷۲ به همین سادگی (مجموعه شعرهای سپید) این کاغذین جامه؛ مجموعه برگزیده اشعار کلاسیک از خاموشی‌ها و فراموشی‌ها حنجرهٔ زخمی تغزل؛ دفتری از شعرهای آزاد و غزل‌های سروده شده از ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۹ مجموعه اشعار حسین منزوی، انتشارات آفرینتش و نگاه، 1388 حیدر بابا- ترجمه نیمایی از منظومه «حیدر بابایه سلام» سروده «شهریار» 🆔 @shervamusiqiirani
: بیست و هشتم اردیبهشت سالروز ولادت ریاضی دان، اخترشناس ، فیلسوف و شاعر با نام کامل "غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری"در بیست و هشتم اردیبهشت سال 427 هجری شمسی در نیشابور زاده شد. او فقه، را در نزد" امام موفق نیشابوری" آموخت، در برخی روایات نامعتبر خیام را شاگرد " "نیز می دادند، که با توجه به فاصله زمانی این دو چنین امری ممکن نیست، ولی خیام همیشه از نظر معنوی خود را شاگرد ابن سینا می دانست. خیام در ریاضیات، ستاره شناسی، حکمت، فقه و تفسیر به درجه استادی رسید و به او لقب "حجة الحق "داده شد. او در سال 449 هجری قمری تحت سرپرستی و حمایت "ابوطاهر قاضی القضات سمرقندی "اولین کتاب خویش را تحت عنوان "رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله "به زبان عربی نگاشت ، که در مورد جبر و حل معادلات درجه سوم است، خیام اولین کسی است که نشان داد معادلات درجه سوم می توانند بیش از یک جواب داشته باشند و یا اصلا جوابی نداشته باشند. خیام این کتاب را به دیگر ریاضی دان و وزیر سرشناس ایرانی " "تقدیم کرد، همین امر موجب دوستی این دو ریاضی دان و نزدیک شدن خیام به دربار "جلال الدین ملک شاه سلجوقی "شد، و به در خواست "خواجه نظام الملک "خیام برای بر عهده گرفتن ریاست رصدخانه اصفهان از نیشابور به اصفهان می رود. او هجده سال در اصفهان زندگی می کند، و مهمترین اقدام او در این دوره تدوین تقویم هجری شمسی یا تقویم جلالی است که دقیق ترین تقویم در جهان است و میزان خطا آن در هر 10 هزار سال یک ثانیه است. خیام به احترام جلال الدین ملک شاه، این نام را برتقویم خویش می نهد. با مرگ شاه و قتل خواجه نظام الملک موقعیت خیام هم در دربار متزلزل می شود و خیام اصفهان را ترک کرده و به سوی مرو می رود، زمان مرگ او به طور دقیق معلوم نیست و به احتمال زیاد در فاصله سال های 516 تا 520 هجری قمری در زادگاهش نیشابور چشم از جهان فرو بسته است . جایگاه علمی خیام بسیار بالاتر از جایگاه ادبی اوست، هر چند که در حال حاضر همه او را بیشتر به عنوان رباعی سرای مشهوری می شناسند،اولین تحقیق علمی در مورد اصالت اشعار او توسط " "صورت گرفته که او در دو کتاب به بررسی اشعار خیام می پردازد و در واقع تنها پنجاه و هفت رباعی به طور قطع متعلق به خیام است. در سال 1857میلادی " "انگلیسی ، با ترجمه اشعار خیام، سبب شهرت جهانی او به عنوان یک شاعر و فیلسوف شرقی می شود. در ستاره شناسی هم یکی از گودال های سطح ماه و سیارکی به نام او نامگذاری شده است. 🆔 @shervamusiqiirani
سید محمد حسین بهجت تبریزی در سال 1285 هجری شمسی در روستای زیبای « خوشکناب » آذربایجان متولد شده است. او در خانواده ای متدین ، کریم الطبع واهل فضل پا بر عرصه وجود نهاد. پدرش حاجی میر آقای خوشکنابی از وکلای مبرز و فاضل وعارف روزگار خود بود که به سبب حسن کتابتش به عنوان خوشنویسی توانا مشهور حدود خود گشته بود. شهریار که دوران کودکی خود را در میان روستائیان صمیمی و خونگرم خوشکناب در کنارکوه افسونگر « حیدر بابا » گذرانده بود همچون تصویر برداری توانا خاطرات زندگانی لطیف خود را در میان مردم مهربان و پاک طینت روستا و در حریم آن کوه سحرانگیز به ذهن سپرد. او نخستین شعر خویش را در چهار سالگی به زبان ترکی آذربایجانی سرود . بی شک سرایش این شعر کودکانه ، گواه نبوغ و قریحه شگفت انگیز او بود. شهریار شرح حال دوران کودکی خود را در اشعار آذربایجانیش بسیار زیبا،تاثیر گذار و روان به تصویر کشیده است. طبع توانای شهریار توانست در ابتدای دهه سی شمسی و در دوران میانسالی اثر بدیع و عظیم« حید ربابایه سلام» را به زبان مادریش بیافریند . شهریار دوران کودکی خود را درمیان روستائیان پاکدل آذربایجانی گذراند. اما هنگامی که به تبریز آمد مفتون این شهر جذاب و تاریخ ساز و ادیب پرور شد. دوران تحصیلات اولیه خود را در مدارس متحده ، فیوضات و متوسطه تبریز گذراند و با قرائت و کتابت السنه ترکی ، فارسی و عربی آشنا شد. شهریار بعدا به تهران آمد و در دارالفـنون تهـران خوانده و تا کـلاس آخر مـدرسه ی طب تحـصیل کردو در چـند مریض خانه هـم مدارج اکسترنی و انترنی را گـذراند ولی د رسال آخر به عـلل عـشقی و ناراحـتی خیال و پـیش آمدهای دیگر از ادامه تحـصیل محروم شد و با وجود مجاهـدتهـایی که بعـداً توسط دوستانش به منظور تعـقـیب و تکـمیل این یک سال تحصیل شد، شهـریار رغـبتی نشان نداد و ناچار شد که وارد خـدمت دولتی بـشود؛ چـنـد سالی در اداره ثـبت اسناد نیشابور و مشهـد خـدمت کرد و در سال 1315 به بانک کـشاورزی تهـران داخل شد . شهـریار در تـبـریز با یکی از بـستگـانش ازدواج کرده، که ثـمره این وصلت دودخـتر به نامهای شهـرزاد و مریم و یک پسر به نام هادی است. از دوستان شهـریار مرحوم شهـیار، مرحوم استاد صبا، استاد نـیما، فـیروزکوهـی، تـفـضـلی، سایه وزاهدی رامی تـوان اسم بـرد. سیری در آثار شهـرت شهـریار تـقـریـباً بی سابقه است، تمام کشورهای فارسی زبان و ترک زبان، بلکه هـر جا که ترجـمه یک قـطعـه او رفته باشد، هـنر او را می سـتایـند. منظومه «حیدر بابا سلام» در سال 1322 منتشر شد واز لحظه نشر مورد استقبال قرار گرفت. "حـیـدر بابا" نـه تـنـهـا تا کوره ده های آذربایجان، بلکه به ترکـیه و قـفـقاز هـم رفـته و در ترکـیه و جـمهـوری آذربایجان چـنـدین بار چاپ شده است، بدون استـثـنا ممکن نیست ترک زبانی منظومه حـیـدربابا را بشنود و منـقـلب نـشود. این منظومه از آثار جاویدان شهریار و نخستین شعری است که وی به زبان مادری خود سروده است. شهریار در سرودن این منظومه از ادبیات ملی آذربایجان الهام گرفته است. منظومه حیدربابا تجلی شور و خروش جوشیده از عشق شهریار به مردم آذربایجان است ، این منظومه از جمله بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است، و در اکثر دانشگاههای جهان از جمله دانشگاه کلمبیا در ایالات متحده‌آمریکا مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است و برخی از موسیقیدانان همانند هاژاک آهنگساز معروف ارمنستان آهنگ جالبی بر آن ساخته است. عمق تعلقات دینی و توجهات مذهبی خانواده و نیز شخص استاد شهریار به حدی است که عشق به ائمه اطهار علیه‌السلام در بسیاری از اشعارش عینا هویداست. سرانجام خورشید حیات شهریارملک سخن و افتاب زندگی ملک الشعرای بی بدیل ایران پس از هشتاد وسه سال تابش پر فروغ در کوهستانهای آذربایجان غروب کرد. اما او هرگز نمرده است زیرا اکنون نام او زیبنده روز ملی شعر و ادب ایران و نیز صدها،میدان،خیابان،مرکز فرهنگی،بوستان و ... در کشورمان ونیز در ممالک حوزه های ترکستان(آسیای مرکزی) و قفقازیه و ترکیه می باشد. 27 شهریور ماه سال 1367 شمسی سالروز وفات آن شاعرعاشق و عارف بزرگ است. در آنروز پیکرش بر دوش دهها هزار تن از دوستدارانش تا مقبره الشعرای تبریز حمل شد و در جوار افاضل ادب و هنر به خاک سپرده شد . 🆔 @shervamusiqiirani
گفته بودی که چرا محو تماشای منی؟ و آنچنان مات،که یک دم مژه برهم نزنی! مژه برهم نزنم تاکه زدستم نرود ناز چشم تو به قدر مژه برهم زدنی روز تولد: : در 30 شهریور ماه سال ۱۳۰۵ متولد شد. او همزمان با تحصیل در سال آخر دبیرستان، در اداره‌ی پست و تلگراف مشغول به کار شد و در همان سال مادرش در سن ۳۹ سالگی در گذشت که اثر عمیقی در او بر جا گذاشت. او از همان جوانی به مطبوعات روی آورد و در مجلات و روزنامه ها به خبرنگاری و نویسندگی مشغول شد. بعدها در رشته‌ی ادبیات فارسی دانشگاه تهران به تحصیل ادامه داد اما کار اداری و فعالیت‌های مطبوعاتی در ادامه‌ی تحصیل او مشکلاتی ایجاد کرد. او از سال ۱۳۲۲ تا ۱۳۵۱ مسئول صفحه‌ی شعر و ادب مجله‌ی روشنفکر بود. فریدون مشیری در سال ۱۳۳۳ با خانم اقبال اخوان ازدواج کرد. فرزندانشان، بهار (متولد ۱۳۳۴) و بابک (متولد ۱۳۳۸) هر دو در رشته‌ی معماری و در دانشکده‌ی هنرهای زیبای دانشگاه تهران و دانشکده‌ی معماری دانشگاه ملی ایران تحصیل کرده‌اند. مشیری سرودن شعر را ار حدود پانزده سالگی آغاز کرد سروده‌های نوجوانی او تحت تاثیر شاهنامه خوانی های پدرش بوده اند. 🆔 @shervamusiqiirani
: در 15 مهر ماه 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می کرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت. سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است: در عالم خیال به چشم آمدم پدر کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می داشت. دوره کودکی سپهری در کاشان گذشت. سهراب دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید. سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه مند بود. سپهری در سال های کودکی شعر هم می گفت، یک روز که به علت بیماری در خانه مانده و به مدرسه نرفته بود با ذهن کودکانه اش نوشت: ز جمعه تا سه شنبه خفته نالان نکردم هیچ یادی از دبستان ز درد دل شب و روزم گرفتار ندارم من دمی از درد آرام در مهرماه 1319 سپهری به دوره دبیرستان قدم گذارد و در خرداد ماه 1326 آن را به پایان رساند. سهراب از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و در آذر ماه 1325 یعنی اندکی بیش از یک سال بعد از به پایان رساندن دوره دو ساله دانش سرای مقدماتی به استخدام اداره فرهنگ کاشان (اداره آموزش و پرورش) در آمد و تا شهریور 1327 در این اداره ماند. در این هنگام در امتحانات ادبیات شرکت کرد و دیپلم کامل دوره دبیرستان را نیز گرفت. سال بعد او به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت. وقتی که در این دانشکده بود، نخستین دفتر شعرهایش را چاپ کرد و مشفق کاشانی با دیدن شعرهای سپهری پیش بینی کرد که او در آینده آثار ارزشمندی به ادبیات ایران هدیه خواهد داد. اولین کتاب سپهری با نام "مرگ رنگ" در تهران منتشر شد که به سبک نیما یوشیج بود. سپهری دومین مجموعه شعر خود را با نام "زندگی خواب ها" در سال 1332 سرود و در همین سال بود که دوره لیسانس نقاشی را در دانشکده هنرهای زیبا با رتبه اول و دریافت نشان اول علمی به پایان رساند. از سال 1332 به بعد، زندگی سپهری در گشت و گذار و مطالعه نقاشی و حکاکی در پاریس، رم و هند و شرکت در نمایشگاه ها و آموختن و تدریس نقاشی گذشت، تا جایی که بعضی او را "شاعری نقاش" خوانده اند و بعضی دیگر "نقاشی شاعر". سهراب در سال 1337 دو کتاب "آوار آفتاب" و "شرق انده" را آماده چاپ کرد ولی موفق به چاپ آنها نشد و سرانجام در سال 1340 این دو کتاب به انضمام "زندگی خواب ها" زیر عنوان "آوار کتاب" منتشر شد. در این کتاب می توان به جلوه های زبان خاص سپهری برخورد کرد و همچنین شور و شوق آمیختگی با طبیعت را- که در شعرهای بعدی کاملاً واضح می شود- بیشتر دید. در "شرق اندوه" سپهری از هر نظر تحت تاثیر غزلیات مولوی است و شعرهای این مجموعه همه شادمانه و شورانگیزند. دو شعر بلند "صدای پای آب" و "مسافر" پنجمین و ششمین کتاب های او هستند. شهرت سپهری از سال 1344 و با انتشار شعر بلند "صدای پای آب" آغاز شد. در "صدای پای آب" است که محتوای ویژه ی شعر سپهری فرمش را می یابد. فرم و محتوای شعر سپهری، از "صدای پای آب" به بعد به هماهنگی می رسند. "صدای پای آب"، کنایه از صدای پای مسافری در سفر زندگی است. این شعر که روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین بار در فصلنامه ی آرش در آبان همان سال منتشر شد. سپهری که تمام عمرش را به دور از جنجال روزنامه ها و مجلات و فقط با دوستان اندک و تنهایی خود می زیست و بدین سبب از طرف نشریات جدی گرفته نشده بود، در سال 1345 با انتشار شعر بلند "مسافر" که یکی از درخشان ترین شعرهای فارسی است، بزرگی و شاعری اش را بر نشریات تحمیل کرد. "مسافر" تأمل و سیر و سفر شاعر است در فلسفه ی زندگی. "جحم سبز" هفتمین مجموعه شعری سپهری و کامل ترین آنها است. "حجم سبز" پایان آخرین جستجوی های سپهری در شعر "مسافر" اوست. گویی پاسخ همه پرسش ها را یافته و به همه حقایق رسیده است. شاعر دیگر منتظر مژده دهندگان نمی ماند بلکه خود قصد می کند که بیاید و پیام آورد: روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد ... هشتمین و آخرین مجموعه شعری سهراب سپهری "ما هیچ، ما نگاه" است. در این کتاب بر خلاف مجموعه"حجم سبز" و دو شعر بلند "صدای پای آب" و "مسافر" شاعر روی به یأس دارد. اما یأسی که جز از حوزه ذهن رنگین سپهری بیرون نمی تراود. سپهری در سال 1355 تمام هشت دفتر و منظومه خود را در "هشت کتاب" گرد آورد. "هشت کتاب" نموداری تمام از سیر معنوی شاعر جویای حقیقت است، از اعتراضات سیاسی تا شور جست و جو و ره سپردن در عرفانی زمینی. 🆔 @shervamusiqiirani
: بيستم مهرماه روز بزرگداشت خواجه شمس الدين محمد بن بهاء الدين شيرازى كه در سال ٦٨٦ خورشيدى در شيراز چشم بر جهان گشود به روايتى تولد او را سالهاى ٧٢٧ الى ٧٢٩ درج كرده اند. وى شاعر سده هشتم خورشيدى كه برابر با قرن چهاردهم ميلادى است. حافظ يكى از شاعران نامدار و سخنوران نامى جهان است و در غزل سرايى معروف جهانيان است. غزليات او در قرن هيجدهم و نوزدهم به زبان هاى اروپائى ترجمه شده است و نام او در محافل بزرگ ادبى جهان راه يافت. يكى از فيلسوفان نام آور آلمان با نام نيچه آلمانى در ديوان اندرزها و حكمت ها يش شعر خود را با نام حافظ آغاز نموده و به او تقديم كرده است. هم چنين گوته نابغه و اديب آلمانى نيز اشعارى از خود را به حافظ اختصاص داده است. به دليل خوش آب و هوا بودن شيراز در ماه مهر ، و به دليل بر گزارى جشنها در اين ماه روز بيستم مهرماه را روز بزرگداشت حافظ نامگذارى كردند و در سالهاى پيش پژوهشگران و حافظ شناسان از سراسر جهان به اين مناسبت به ايران آمده و بر آرامگاه خواجه رندان، حافظ جمع مى شدند. حافظ نامدار ادب ايران و جهان است🌷 🆔 @shervamusiqiirani
: مشرف الدین مصلح بن عبدالله شیرازی شاعر و نویسندهٔ بزرگ قرن هفتم هجری قمری است. تخلص او " " است که از نام اتابک مظفرالدین سعد پسر ابوبکر پسر سعد پسر زنگی گرفته شده است. وی احتمالاً بین سالهای ۶۰۰ تا ۶۱۵ هجری قمری زاده شده است. در جوانی به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و به تحصیل ادب و تفسیر و فقه و کلام و حکمت پرداخت. سپس به شام و مراکش و حبشه و حجاز سفر کرد و پس از بازگشت به شیراز، به تألیف شاهکارهای خود دست یازید. وی در سال ۶۵۵ سعدی‌نامه یا بوستان را به نظم درآورد و در سال بعد (۶۵۶) گلستان را تألیف کرد. علاوه بر اینها قصاید، غزلیات، قطعات، ترجیع بند، رباعیات و مقالات و قصاید عربی نیز دارد که همه را در کلیات وی جمع کرده‌اند. وی بین سالهای ۶۹۰ تا ۶۹۴ هجری در شیراز درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. 🆔 @shervamusiqiirani
محمدحسن معيري ( بيوک ) متخلص به " " فرزند مويد خلوت نوه ي معيرالممالک ( نظام الدوله ) از شاعران غزلسراي بسيار نامي معاصر نو است . وي در سال 1288 خورشيدي در تهران متولد شد. پس از طي تحصيلات ابتدايي و متوسطه وارد خدمات دولتي شد و مشاغل متعدد يافت در سال 1322 خورشيدي به رياست کل انتشارات و تبليغات " وزارت پيشه و هنر " منصوب گرديد. رهی معیری از دوران کودکي به شعر و موسيقي و نقاشي علاقه ي فراوان داشت و در اثر ممارست در اين سه فن بهره اي به سزا يافت .در آغاز شاعري در انجمن ادبي حکيم نظامي که به مدیريت استاد وحيد دستگردي مدير مجله ارمغان تشکيل مي شد ، شرکت مي جست و يکي از اعضاء فعال و موثر آن انجمن بود. در انجمن موسيقي ملي و انجمن فرهنگستان ايران نيز عضويت يافت و رفته رفته با چاپ و نشر غزلهاي دلنشين رهی معیری در روزنامه ها و مجله هاي کشور شهرت بسيار يافت. آثار و اشعار فکاهي و انتقادي وي نيز به امضاهاي مستعار " زاغچه " و " شاپريون " در روزنامه هاي " بابا شمل " و " تهران مصور " و غيره چاپ و انتشار يافت. رهی معیری در سال‌های آخر عمر در برنامه گل‌های رنگارنگ رادیو، در انتخاب شعر با داوود پیرنیا همکاری داشت و پس از او نیز تا پایان زندگی آن برنامه را سرپرستی می‌کرد. رهی در همان سال‌ها سفرهایی به خارج از ایران داشت از جمله: سفر به ترکیه در سال ۱۳۳۶، سفر به اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۳۳۷ برای شرکت در جشن انقلاب کبیر، سفر به ایتالیا و فرانسه در سال ۱۳۳۸ و دو بار سفر به افغانستان، یک بار در سال ۱۳۴۱ برای شرکت در مراسم یادبود نهصدمین سال در گذشت خواجه عبدالله انصاری و دیگر در سال ۱۳۴۵. عزیمت به انگلستان در سال ۱۳۴۶ برای عمل جراحی، آخرین سفر معیری بود. خود استاد رهی معیری در برنامه رادیویی قصه شمع چنین می گویند:من در همه انواع شعر از قبیل غزل،قصیده،مثنوی،رباعی و... آثاری دارم.نخستین ترانه را در سال 1313 بر روی آهنگ آقای بدیع زاده ساختم که به شد خزان معروف شد. گذشته از غزل های بسیار زیبای رهی معیری که از احساسات پاک او سرچشمه گرفته،ترانه های رهی زبانزد خاص و عام است.آهنگسازانی که با رهی کار کرده اند همه از بهترین ها بوده اند. چون آنچه در کار او مهم است قدرت تلفیق و تطبیق شعر با آهنگ است که ترانه های رهی را جاودانه و ماندگار کرده است. استاد رهی معیری ترانه های بسیار زیبایی سروده اند که از آنها می توان به کاروان،نوای نی،من از روز ازل،اشک و آه،دیدی که رسوا شد دلم،شب جدایی،لاله خونین،دیدی ای مه،راز دل،داغ جدایی و ... اشاره کرد.استاد رهی با آهنگسازان بزرگی همکاری کرده اند.آهنگسازانی چون مرتضی محجوبی،روح اله خالقی،مهدی خالدی،علی تجویدی،بدیعی و... اما رهی دوستی عمیقی با استاد محجوبی داشت.چنانکه آهنگ زیبای کاروان در مایه دشتی با صدای استاد بنان حاصل این همکاری و دوستی است که نشان دهنده ارتباط عاطفی تنگاتنگ این دو استاد است. رهی معیری در تصنيف سازي نيز مهارت خود را به خوبي نشان داد و ترانه هاي بسيار زيبا و خاطره انگيزي از او توسط خوانندگان مشهور ايران در راديو ايران پخش شد که بيش از پيش موجبات شهرت و محبوبيت او را فراهم ساخت . مشهورترين ترانه هاي رهی معیری -" خزان عشق " ، -" به کنارم بنشين " ، -" ديدي که رسوا شد دلم " - " نواي ني " ، -" دارم شب و روز " - " شب جدايي " و چند ترانه ديگر است که در بين مردم شهرت به سزايي دارد .در سالهاي آخر عمر چند سال براي انتخاب شعر در برنامه ي" گلهاي رنگارنگ " راديو با شادروان داوود پيرنيا همکاري داشت و در شوراي شعر راديو ايران نيز شرکت مي کرد. رهی معیری در حالي که تا آخر عمر مجرد زيسته بود در سال 1347 خورشيدي پس از تحمل چند سال رنج بيماري در 59 سالگي زندگي را بدرود گفت. از رهي دو مجموعه ي شعر به نام هاي" سايه ي عمر "و " آزاده "به جاي مانده و هر دو کتاب به چاپ رسيده است ." سايه ي عمر " مجموعه ي غزلهاي اوست که تا کنون چندين بار تجديد چاپ شده است ." آزاده " نيز مجموعه ترانه هاي وي مي باشد .علاوه بر آن مجموعه اي از مقاله هاي ادبي او به نام" گلهاي جاويدان " در سال 1363 خورشيدي در تهران چاپ و منتشر گرديده است. همچنين کتاب رهاورد رهي ( مجموعه شعر رهي )نيز در سال 1375 به کوشش داريوش صبور در تهران توسط نشر زوّار به زيور چاپ آراسته شد . 🆔 @shervamusiqiirani
25 اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم : حکیم ابوالقاسم فردوسی توسی (زادهٔ ۳۲۹ ه‍.ق، ۳۱۹ ه‍.خ - درگذشتهٔ پیش از ۴۱۱ ه‍.ق، ۳۹۷ ه‍.خ در توس خراسان)، سخن‌سرای نامی ایران و سرایندهٔ شاهنامه حماسهٔ ملی ایرانیان. او را بزرگ‌ترین سرایندهٔ پارسی‌گو دانسته‌اند. نام و آوازه فردوسی در همه جای جهان شناخته و ستوده شده است. شاهنامهٔ فردوسی به بسیاری از زبان‌های زنده جهان برگردانده شده است. در ایران روز ۲۵ اردیبهشت به نام روز بزرگداشت فردوسی نامگذاری شده است. 🆔 @shervamusiqiirani
: بیست و هشتم اردیبهشت سالروز ولادت ریاضی دان، اخترشناس ، فیلسوف و شاعر با نام کامل "غیاث الدین ابوالفتح عمر بن ابراهیم خیام نیشابوری"در بیست و هشتم اردیبهشت سال 427 هجری شمسی در نیشابور زاده شد. او فقه، را در نزد" امام موفق نیشابوری" آموخت، در برخی روایات نامعتبر خیام را شاگرد " "نیز می دادند، که با توجه به فاصله زمانی این دو چنین امری ممکن نیست، ولی خیام همیشه از نظر معنوی خود را شاگرد ابن سینا می دانست. خیام در ریاضیات، ستاره شناسی، حکمت، فقه و تفسیر به درجه استادی رسید و به او لقب "حجة الحق "داده شد. او در سال 449 هجری قمری تحت سرپرستی و حمایت "ابوطاهر قاضی القضات سمرقندی "اولین کتاب خویش را تحت عنوان "رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله "به زبان عربی نگاشت ، که در مورد جبر و حل معادلات درجه سوم است، خیام اولین کسی است که نشان داد معادلات درجه سوم می توانند بیش از یک جواب داشته باشند و یا اصلا جوابی نداشته باشند. خیام این کتاب را به دیگر ریاضی دان و وزیر سرشناس ایرانی " "تقدیم کرد، همین امر موجب دوستی این دو ریاضی دان و نزدیک شدن خیام به دربار "جلال الدین ملک شاه سلجوقی "شد، و به در خواست "خواجه نظام الملک "خیام برای بر عهده گرفتن ریاست رصدخانه اصفهان از نیشابور به اصفهان می رود. او هجده سال در اصفهان زندگی می کند، و مهمترین اقدام او در این دوره تدوین تقویم هجری شمسی یا تقویم جلالی است که دقیق ترین تقویم در جهان است و میزان خطا آن در هر 10 هزار سال یک ثانیه است. خیام به احترام جلال الدین ملک شاه، این نام را برتقویم خویش می نهد. با مرگ شاه و قتل خواجه نظام الملک موقعیت خیام هم در دربار متزلزل می شود و خیام اصفهان را ترک کرده و به سوی مرو می رود، زمان مرگ او به طور دقیق معلوم نیست و به احتمال زیاد در فاصله سال های 516 تا 520 هجری قمری در زادگاهش نیشابور چشم از جهان فرو بسته است . جایگاه علمی خیام بسیار بالاتر از جایگاه ادبی اوست، هر چند که در حال حاضر همه او را بیشتر به عنوان رباعی سرای مشهوری می شناسند،اولین تحقیق علمی در مورد اصالت اشعار او توسط " "صورت گرفته که او در دو کتاب به بررسی اشعار خیام می پردازد و در واقع تنها پنجاه و هفت رباعی به طور قطع متعلق به خیام است. در سال 1857میلادی " "انگلیسی ، با ترجمه اشعار خیام، سبب شهرت جهانی او به عنوان یک شاعر و فیلسوف شرقی می شود. در ستاره شناسی هم یکی از گودال های سطح ماه و سیارکی به نام او نامگذاری شده است. 🆔 @shervamusiqiirani
هوشنگ (سایه) او در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. برادران ابتهاج عموهای او بودند. هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمه‌ها منتشر کرد. منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده‌است. دلیل این نامگذاری، وجود درخت ارغوان معروفی در حیاط این خانه‌است که سایه، شعر معروف (ارغوان)خود را برای آن درخت گفته‌است. این خانه قدمت چندانی ندارد اما از آنجاکه در زمان سکونت سایه در آن محفل ادبی بزرگان شعر و موسیقی و محل نشست‌های آنها بوده‌است دارای ارزش فرهنگی بسیار بالایی است. سایه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعر خوانی بر مزار حافظ در جشن هنر شیراز می‌پردازد که دکتر باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تاپاریس)استقبال بی نظیرشرکت کنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح می‌دهدومی نویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمی‌کرده‌است که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجان زده شوند. ابتهاج از سال۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران (پس از کناره گیری داوود پیرنیا) و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزل‌ها، تصنیف‌ها و اشعار نیمایی او توسط موسیقی‌دانان ایرانی نظیرشجریان ناظری حسین قوامی اجرا شده‌است. تصنیف خاطره انگیز تو ای پری کجایی و تصنیف سپیده(ایران ای سرای امید)از اشعار سایه‌است. سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور۱۳۵۷)به همراه محمدرضا لطفی،محمدرضا شجریان و حسین علیزاده، به نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد. از مهم‌ترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزل‌های حافظ است که با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ به چاپ رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد. سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش و حافظ شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت هاست که سایه در مقدمه آنرا به همسرش پیشکش کرده‌است. آثار : سایه هم در آغاز، همچون شهریار، چندی کوشید تا به راه نیما برود؛ اما، نگرش مدرن و اجتماعی شعر نیما، به ویژه پس از سرایش ققنوس، با طبع او که اساسا شاعری غزلسرا بود؛ همخوانی نداشت. پس راه خود را که همان سرودن غزل بود؛ دنبال کرد. سایه در سال ۱۳۲۵ مجموعهٔ «نخستین نغمه‌ها» را، که شامل اشعاری به شیوهٔ کهن است، منتشر کرد. در این دوره هنوز با نیما یوشیج آشنا نشده بود. «سراب» نخستین مجموعهٔ او به اسلوب جدید است، اما قالب همان چهارپاره‌است با مضمونی از نوع تغزل و بیان احساسات و عواطف فردی؛ عواطفی واقعی و طبیعی. مجموعهٔ «سیاه مشق»، با آنکه پس از «سراب» منتشر شد، شعرهای سالهای ۲۵ تا ۲۹ شاعر را دربرمی‌گیرد. در این مجموعه، سایه تعدادی از غزل‌های خود را چاپ کرد و توانایی خویش را در سرودن غزل نشان داد تا آنجا که می‌توان گفت تعدادی از غزل‌های او از بهترین غزل‌های این دوران به شمار می‌رود. سایه در مجموعه‌های بعدی، اشعار عاشقانه را رها کرد و با کتاب شبگیر خود که حاصل سال‌های پر تب و تاب پیش از سال ۱۳۳۲ است به شعر اجتماعی روی آورد. مجموعهٔ «چند برگ از یلدا» راه روشن و تازه‌ای در شعر معاصر گشود. وی در نوزده مرداد سال 1401 درگذشت. روحش شاد 🆔 @shervamusiqiirani