به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضهی سر تو
ببخش با پر زخمی، به زحمت افتاده
لباس نوکریام را بریده مادر تو
چه طور خرج غمت جور شد؟ کسی میگفت
رسیده رزق حسینیه از برادر تو
شبیه حضرت زینب به سینه میکوبم
که مقتدای عزادارهاست خواهر تو
به چشم من همهجا روضهی شما بر پاست
تمام عالم و آدم شدند مضطر تو
اگر کویر تَرَک روی هر تَرک دارد
کشیده خشکی لبهای زخم پرپر تو
خزان و ریزش برگ از درخت در همهجا
شد است در دل من روضهخوان ِ اکبر تو
طلوع، بردن بالای طفل ششماهه است
غروب، خون گلوی علی اصغر تو
زمان بارش باران همیشه میبارم
برای بارش تیر و امیر لشگر تو
من از خرابه و شام و رقیه فهمیدم
که قول تو نرود گر رود ز تن سر تو
بیا و قول بده آخرین دمم برسی
به راه آمدن توست چشم نوکر تو
#موسی_علیمردانی
@sherziba110
🌹🌹🌹
#امام_حسین_علیه_السلام
بیمار می شویم، دوا لطف می کنند
دلمرده می شویم، دعا لطف می کنند
هر قدر هم که پشت، بر این خاندان کنیم
بر ما همیشه آل عبا لطف می کنند
ما غافلیم و زود فراموش می کنیم
این قوم، بی صدا به گدا لطف می کنند
آن قدر با وقار و بزرگند، وقت جود...
از پشت درب و زیر عبا لطف می کنند
هرجا حسین گفته شود صحن کربلاست
هرجا که هست کرب و بلا لطف می کنند
با این همه گناه شدم زائر حسین
خیلی به من امام رضا لطف می کنند
برگ برات خویش گرفتم به روی دست
امضای شاه طوس روی برگه ی من است
با کسب اذن از سوی آب آور حسین
رفتیم زیر قبه و بالاسر حسین
این حب باطنی است، همان گرمی دل است
با گریه می رسیم همه محضر حسین
خیلی برای این که حسینی شویم ما
زحمت کشیده اند پدر مادر حسین
بالانشین شدن اثر یک توسل است
پایینِ پا، کنار علی اکبر حسین
این بوی سیب چیست که پیچیده در حرم؟
گویا هنوز مانده زمین، پیکر حسین
آتش گرفته ایم ازین خشکی و تَری
خشکی کام و غربتِ چشم تر حسین
گر که حسین طرفه نگاهی عطا کند
از این خراب، حُر ریاحی بنا کند
جسمم به کوی یار وطن داشت، کاش داشت
لفظم توانِ عرض سخن داشت، کاش داشت
در پیشگاه حضرت ارباب ذوالکرم
جانم بهای هدیه شدن داشت، کاش داشت
اشکم، به زیر قبه ی کرب و بلا سرود:
یک بارگاه، صحنِ حسن داشت، کاش داشت
شمر لعین اگر طمع ملک ری نداشت
شرم از حسین مطمئنا داشت، کاش داشت
ای کاش کربلا عوض تکه ای حصیر
بر این غریبِ تشنه، کفن داشت، کاش داشت
زهرا رسیده است، حسینِ شهید کاش
حداقل سری به بدن داشت، کاش داشت
جسمش سه روز روی زمین ماند تا شود
سهمش حصیر و دفن به دست بنی اسد
#محمد_جواد_شیرازی
@sherziba110
🌹🌹🌹
#امام_حسین_علیه_السلام
مکش به آه، نفس را که آه زر باشد
خوشا بحال دو چشمی که پرگهرباشد
خوشا بحال کسی که ز بازویش نان خورد
بزن به سینه دودستت که پر ثمر باشد
خطیب وسینه زن و نوحه خوان بداند این
که هر که نوکر او شد، به رتبه سر باشد
چه پست ها که وفایی نکرد، بر صاحب
غلام او به غلامیش مفتخر باشد
چنان که عزت ما دست سیدالشهدا ست
که شیعه تا ابدالدهر معتبر باشد
پس از گذشت هزاران هزار سال ازمن
هنوز ازدم روضه به لب اثر باشد
بگو به ذوق دل ما ، که میرسد مردم؟
که مدح سید جنت فقط هنر باشد
همیشه خواست دلم کربلا رود اما
همیشه خواست شب جمعه، بیشتر باشد
#حامد_آقایی
@sherziba110
🌹🌹🌹
عشق به حسین ع
یاحسین گوید آن که باحسین است
ورنه راهش غیر از راه حسین است
هرکـــه دارد عشـــق حـــق را به دل
گــــویــــد یـــا حســـیـن از تـــه دل
گـر هـــزاران بار بــی عـــشق گویــد
هـــرگـــز او راه حـــق را نــجــویـــد
بــــا تـــن پــــوش ســـیــه کـی توان
شــدهـــم فــکـــر نـــاجـــی جــهــان
درمــــسـیـــرش گـــر گــام بـــرداری
مـــی تـــوان گــفــت دوستش داری
آن کــــه گـــام بــرداشــت در راه او
هـــرلــحـــظــه مــی گـــویـــد از او
اکتـــفـــا براشــــک چـند روزه نکرد
بــی گنــــاه بـــودن یــک روزه نکرد
درطــــول عمـــرخود اینــگونه بود
دور از لـــغــــــزش دیـــــرینـه بود
هـــــر روز او شــــود عــــاشــــورا
هــــرکــجــابــاشــد ببیـند کــربــلا
ورنــــه گـــرصــد تیــغ بر ســر زند
مشـــت و زنــجیــربرسینـــه زنـــد
زحمـــت بیهــوده بــرخودمــیدهد
چـــون نــمی دانــدکـجا و کی زند
هــر کــه دارد عــشـــق اورا به دل
بـیـــت اول را بـــخـــواند کــامــل
جـــملـــه ای نیسـت که مامیگوئیم
بی شک آن رادر عرش می جوئیم
گــر تــو باشــی با امامــت همـراه
دور مـــی شـــوی از هـــر گـــنــاه
پـــاس داریـــد حــرمــت عاشورا
ازگنـــاه دور باشــیدهــرروز خدا
عــشق او بــا مــن گــفــت بـگــو
هــرگــز شــک نکــن در عــشق او
@sherziba110
🌹🌹🌹
مـــــاه خـــــون
دل زخمــــے زمیـــــن باز نـــالیــد
چون محرم ماهخوناز راه رسیـد
با زمـان زمــیــن هـم نـــــوا شــد
در زمیــن غوغایــــــے بر پــاشـــد
مے آمد بہ گـوش از هـــر کـــجـــا
نام تنـــها ، تنهــــــــــاے کربــلــــا
یکصدا مے گفتند یا حـــسین (ع)
دیدهمےشدهرکجاخونحسین(ع)
خورشید و ماه ، رنگ خـــون بود
دشت و صحرا همہرنگ خون بود
اشک شبنم مے چکید بہرنگخون
چمن سبز ، شد بہ رنـــگ خــــون
رنگ دریا دیــــگر آبــے نــــبــــود
از خجالت شایــد آبـــــے نبــــــود
هر گلے خود نـــــمایـــــے مـے کرد
با رنگش عـــــزادارے مے کــــــرد
اے حسین (ع) جانم بہ فــدایـت
تو چہ کردے آن روز با دشـمنانت
دانم آن لحضہ کہ بودے تــنهـــــا
عشق بازے مے کردے با خـــــــدا
در عروج خونینت یا حـسین (ع)
زینت عالم مے گفت یاحسین (ع)
زینب کبرے (س) دشـــــت کربلا
فـــرزند دیگـــــر شـــــیر خـــــدا
قهرمـــان دیـــــگر کربلــــــــــــا
شد با سِیلے ز دشـــــمن تنــــــها
قهرمانانہ گرفت پرچم بہ دســت
او ز پیروزے مے گفت نہ شکست
دانست پیروز مــــیدان کیـــست
آن شکست خورده دوران کیست
با وجودیکہ دلش پر خـــون بود
اما چهره اش گــــــلگلــــون بود
چون دانست آنتنبےسرکجاست
آن لحضہ در عــــرش خـــداست
در بزم مـــــــــستانہ یزیـــــــــد
این سخن را گفت با آن پلـــید
یڪ سخن هم من دارم با شــما
با شــــــما یـــــاران بــــا وفـــــا
تا توان دارید عــــزادارے کنیــد
اما راه او را گــــــــــم نـکنیــــد
مجید بختیاری
@sherziba110
🌹🌹🌹
▪️غم غربت حسین
آنچه خون جاری نمود از دیده ها جای سرشک
غربتت در کربلا و کام عطشانت بُوَد
آنچه زینب را میان قتلگه حیران نمود
واژگون از صدر زین آن قدّ رعنایت بُوَد
گر تو می بینی فغان در سینه ها آکنده است
از غم هجران تلخ و درد فقدانت بُوَد
می رسد گر تا ثریا ناله از سوی زمین
از جفای خیضران بر لعل سوزانت بُوَد
بشکند ارکان عرش و گر فروریزد فلک
از ستم بر خواهر محزون و نالانت بُوَد
آنچه دنیا را زغم بنموده است زیر و زَبَر
موج اشک حسرت و آه یتیمانت بُوَد
گر سرت بینی به دامن گیرد اینک مادرت
از برای التیام درد و درمانت بُوَد
گِرد خود دیدی دَم آخر اگر مرکب سوار
در پی پامال جسم تیربارانت بُوَد
گر بپوشد خواهرت با کهنه پیراهن تنت
چون در آن گرما انیس جسم عریانت بُوَد
خواهرت بینی اگر پروانه سان گِردت کنون
چون همیشه مونس و همراه و غمخوارت بُوَد
آنکه مرگش در کنار علقمه پشتت شکست
آن تن بی دست و سر سقّای طفلانت بُوَد
باز گفتی مرگ اکبر پیکرم را خم نمود
حقّ ترا باشد ، خسوف ماه رخشانت بُوَد
حلق اضغر گر دریدند بر سر دستان تو
تا کند اتمام حُجّت خلق و ، بُرهانت بُوَد
داغدار این مصیبت چون همیشه خادم است
بی گمان هر لحظه او محتاج احسانت بود
@sherziba110
🌹 🌹 🌹
حضرت زینب(س)
زنده و پاینده در تاریخ نام زینب است
ثبت و ضبط دفتر هستی پیام زینب است
چرخ گردون در شگفت از اقتدار و شأن اوست
طاق گیتی خم به پاس احترام زینب است
گلشن سرخ شهادت تا به صبح رستخیز
باصفا از اشک جانسوز مدام زینب است
نهضت خونبار و عاشورای غمبار حسین
تا ابد مرهون صبر و اهتمام زینب است
بیرق دین نبی بعد از حسین ابن علی
پایدار از صولت و قدر و مقام زینب است
از زمین کربلا تا کوفه و شام خراب
هر کجا را پا گذاری جای گام زینب است
در جهان آفرینش قهرمان صبر اوست
گردش گردونه¬ی ایجاد رام زینب است
در منای کوی جانان از عزیزانش گذشت
این صلابت شیوه و مشی و مرام زینب است
با بیان آ تشینش کوفه را غم خانه کرد
خصم دون آشفته از خشم و قیام زینب است
آنچه را دیدم به چشم خود نبود الا جمیل
زاده¬ی مرجانه رسوا زین کلام زینب است
با خروشش اعتبار دشمن دون را شکست
پاسداری از ولایت در مرام زینب است
کاخ استبداد را لرزاند با تیغ زبان
پور سفیان در هراس از انتقام زینب است
در قیامت اولیا را دیده بر اکرام اوست
ما سوا را هم نظر بر فیض عام زینب است
گر «مقدم» می¬نماید مدحت اخت الحسین
روی امیدش به لطف باب و مام زینب است
#مقدم
@sherziba110
🌹🌹🌹
در راه رسیدن به تو گیرم که بمیرم
اصلا به تو افتاد مسیرم که بمیرم
یک قطره آبم که در اندیشه دریا
افتادم و باید بپذیرم که بمیرم
یا چشم بپوش از من و از خویش برانم
یا تنگ در آغوش بگیرم که بمیرم
این کوزه ترک خورد! چه جای نگرانیست
من ساخته از خاک کویرم که بمیرم
خاموش مکن آتش افروختهام را
بگذار بمیرم که بمیرم که بمیرم
#فاضل_نظری
@sherziba110
🌹🌹🌹
سلام آقا
این جمعه
خدا را به اشک چشم های
مهربان تو در عزای بابایت حسین🖤
قسم می دهیم
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#یا_اباعبدالله
@sherziba110
🌹🌹🌹
سلام بر قلب صبور زینب
مادر نشسته سیر تماشایشان کند
هنگام رفتن است مهیّایشان کند
عون است یا محمّد؟ فرقی نمیکند
در اشکهای بدرقه پیدایشان کند
این سهم زینب است دو توفان دو گردباد
لبتشنهاند، راهی دریایشان کند
او یک زن است و عاطفه دارد عجیب نیست
سیراب بوسه قامت رعنایشان کند
آنها پُر از حرارت لبیّک گفتنند
باید سفر به خلوت شیدایشان کند
آرام سرمه میکشد و شانه میزند
تا در کمند عشق فریبایشان کند
بر شانه میزند که برو سهم کوچکی است
باید نثار غربت مولایشان کند
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَ عَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
و َعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن
#یا_اباعبدالله
@sherziba110
🌹🌹🌹
#السلام_علیک_یازینب_کبری
به امید آمدم سویت برادر
که گیرم اشک از رویت برادر
سراپای منو و فرزندانم
فدای یک سر مویت برادر
#یا_اباعبدالله
@sherziba110
🌹🌹🌹
کودکی را نام عبدالله بود
با عمو در کربلا همراه بود
از گل رخسار داغ لاله بود
لاله اش را از عطش تبخاله بود
همچو بخت اهل بیت بو تراب
بود ظهر روز عاشورا به خواب
لحظه ای آن ماه رو در خواب بود
آب اندر خواب هم نایاب بود
گرچه بودش از عطش سوزان جگر
در دلش عشق عمو بُد بیشتر
گشت چون بیدار از بهر عمو
خیمه ها را کرد یک سر جستجو
کودک آن دم سر سوی صحرا نهاد
بر سر چشم ملائک پا نهاد
شد برون از خیمه ها آن ماه روی
کرد سوی قتلگاه شاه روی
گفت خواهر از منش مایوس کن
ساعتی در خیمه اش محبوس کن
@sherziba110
🌹 🌹 🌹